معنی project integrated management

مهندسی صنايع
project integrated management
مدیریت یکپارچگی مدیریت جهت همسوسازی عناصر پروژه جهت انطباق هرچه بیشتر آنها
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی project integrated management
1 occupational health management
مدیریت بهداشت شغلی
Agile Management
مدیریت چابک
airline fleet management
مدیریت ناوگان هوایی
asset management
مدیریت دارایی
change management
مدیریت تغییر
command style management
سبک مدیریت آمرانه
Creativity management
مدیریت خلاقیت
Customer Relationship Management
مدیریت ارتباط با مشتری
earned readiness management
مدیریت آمادگی کسب شده
executional cost management
مدیریت هزینه اجرایی
KNOWLEDGE MANAGEMENT
مدیریت دانش
LIFE-CYCLE ASSET MANAGEMENT
مدیریت دارایی چرخه عمر
Logistics supply chain management
مدیریت زنجیره تامین لجیستیکی
management
مدیریت عبارتست از مجموعه فعالیت های هماهنگ شده برای هدایت و کنترل یک سازمان
pavement management
مدیدریت روسازی
pharmaceutical inventory management
مدیریت موجودی دارویی
project
پروژه ، طرح مجموعه تلاش های موقتی برای تحقق یک تعهد و تقبل در ایجاد یک محصول یل ارائه خدمات مشخص مجموعه ای از اقدامات و عملیات پیچیده و منحصر به فرد ، متشکل از فعالیت های منطقی و مرتبط به یکدیگر زیر نظر یک مدیریت و سازمان اجرایی مشخص ، برای تامین هدف یا هدف های مشخص که در چهارچوب برنامه زمانی و بودجه از پیش تعیین شده ای اجرا می شود
project analysis
تحلیل پروژه
project charter
منشور پروژه منشور پروژه سندی است که یک پروژه را رسما تعریف نموده و ذینفعان با امضای آن ضمن تایید مفاد التزام خود را در اجرای آن اعلام می نمایند منشور پروژه شامل موارد ذیل است : شرح مختصری از مشخصات پروژه سابقه و دلایلی که سبب تعریف پروژه شده است محدوده پروژه اهداف پروژه نتایج حاصل از اجرای پروژه ریسکهای پروژه اختیارات پروژه ذینفعان پروژه مدیر پروژه - مشتری پروژه - حامیان پروژه
project communication management
مدیریت ارتباطات مدیریت جهت امور اطلاعاتی و داده ای چون شناسایی ، تولید ، جمع آوری ، توزیع و مستند سازی داده ها و اطلاعات پروژه
project communications management
مدیریت ارتباطات پروژه A subset of project management that includes the processes required to ensure timely and appropriate generation, collection and dissemination, storage and ultimate disposition of project information It consists of communications planning, information distribution, performance reporting, and administrative closure
project control
کنترل پروژه
project control work breakdown structure (pcwbs)
ساختار شکست کار کنترل پروژه عبارتست از تجزیه سلسله مراتبی سطح به سطح یک پروژه به اقلام قابل تحویل
project cost base (pcb)
مبنای هزینه پروژه
project cost management
مدیریت هزینه در پروژه مدیریت جهت اطمینان از پیشرفت پروژه طبق بودجه پیش بینی شده
project crashing
فشرده سازی پروژه
project delay
تأخیر در پروژه
project human resource management
مدیریت منابع انسانی در پروژه مدیریت جهت افزایش بهره وری در کار و زمان نیروی انسانی و تامین و کنترل مهارت ها و نیروی انسانی مورد نیاز در پروژه
Project Integration Management
مدیریت یکپارچه سازی پروژه
project life cycle
چرخه حیات پروژه مجموعه ای از مرحله های متوالی و معمول پروژه که نام و تعداد آنها بسته به نیازمندی های سازمان و یا سازمانی که درگیر پروژه است ، تعیین می گردد
project management (pm)
مدیریت پروژه فرآیند هدایت فعالیت های یک پروژه با حداقل هزینه (بودجه مشخص) و در چهار چوب مدت زمان مشخص به نه محدوده تقسیم می شود 1- مدیریت یکپارچگی 2-مدیریت محدوده 3-مدیریت زمان 4-مدیریت هزینه 5-مدیریت کیفیت 6-مدیریت منابع انسانی 7- مدیریت ارتباطات 8-مدیریت ریسک 9-مدیریت کالا و مواد
project management body of knowledge (pmbok)
مدیریت پروژه به عنوان بدنه دانش نام موسسه و مجله ای معروف در زمینه کنترل و مدیریت پروژه
project management competency development (pmcd)
ارتقاء صلاحیت های مدیریت پروژه
project management information system (pmis)
سیستم اطلاعاتی مدیریت پروژه سیستم اطلاعاتی شامل ابزار و تکنیک هایی که به منظور جمع آوری ، یکپارچه سازی و انتشار خروجی فرآیندهای مدیریت پروژه به کار می رود ، که به منظور پشتیبانی از همه حوزه های پروژه از فرآیندهای آغازین تا اختتامی بکار گرفته می شود و می تواند بصورت دستی یا اتوماتیک باشد
project management institute (pmi)
انجمن مدیریت پروژه آمریکا www PMI org
Project Management Maturity
بلوغ مدیریت پروژه
project management office (pmo)
دفتر مدیریت پروژه عبارتست از یک واحد سازمانی که وظیفه تمرکز بر پروژه های مربوط به خود و هماهنگی آنها را بر عهده دارد (یا دفتر مدیریت برنامه)
project management plan (pmp)
برنامه مدیریت پروژه سندی رسمی و تایید شده که تعیین می کند که پروژه چگونه اجرا شود ، چگونه بازرسی و کنترل شود
project management professional (pmp)
مدیر حرفه ای پروژه کسی که گواهینامه مدیریت پروژه از انجمن مدیریت پروژه دریافت کرده باشد
project management system (pms)
سیستم مدیریت پروژه عبارتست از ابزارها ، روش ها ، متدولوژی ها ، منابع و رویه هایی که در مدیریت پروژه به کار گرفته می شود
project manager (pm)
مدیر پروژه فردی با اختیار و مسئول در قبال ارائه الزامات مستند شده پروژه در مدت زمان تعیین شده و با هزینه مشخص
project master schedule (pms)
زمانبندی کلان پروژه
project network diagram
نمودار شبکه ای پروژه هر گونه نمودار شماتیک از روابط منطقی فعالیت های پروژه را گویند که معمولا برای نشان دادن نحوه رخداد فعالیت ها از چپ به راست نمایش داده می شود که از معمول ترین آنها می توان به نمودار PERT اشاره کرد
project plan
طرح پروژه A formal, approved document used to guide both project execution and project control The primary uses of the project plan are to document planning assumptions and decisions, facilitate communication among stakeholders, and document approved scope, cost, and schedule baselines A project plan may be summarized or detailed
project planning
برنامه ریزی پروژه
project planning and management
مدیریت و برنامه ریزی پروژه
project procurement management
مدیریت کالا و مواد مدیریت جهت حصول اطمینان از دریافت به موقع کالا و مواد و تجهیزات مورد نیاز پروژه و سرویس های لازم در حین انجام پروژه A subset of project management that includes the processes required to acquire goods and services to attain project scope from outside the performing organization It consists of procurement planning, solicitation planning, solicitation, source selection, contract administration, and contract
project quality management
مدیریت کیفیت پروژه مدیریت جهت اطمینان از کیفیت اجرای پروژه و اجرای رضایت بخش در جهت ایفای تعهدات
Project risk management
مدیریت ریسک پروژه
project schedule
زمانبندی پروژه The planned dates for performing activities and the planned dates for meeting milestones
project scheduling
زمان بندی پروژه
project scope
حیطه پروژه ، محدوده پروژه مجموعه فعالیتهایی که برای ارائه محصول یا خدمتی با ویژگی ها و عملکرد های خاص ، بایستی صورت پذیرد
project scope management
مدیریت محدوده مدیریت جهت اطمینان از توجه به فعالیت های پروژه به صورت جامع و مانع بطوری که هدف پروژه بطور کامل قابل حصول باشد A subset of project management that includes the processes required to ensure thate project includes all of the work required, and only the work required, to complete the project successfully It consists of initiation, scope planning, scope definition, scope verification, and scope change control
project service request (psr)
-
project time management
مدیریت زمان پروژه مدیریت جهت پیشبرد پروژه طبق زمان پیش بینی شده A subset of project management that includes the processes required to ensure timely
project uncertainties
عدم اطمینان های پروژه
projected available balance (pab)
تراز پیش بینی موجودی
projectized organization
سازمان با ساختار پروژه ای Any organizational structure in which the project manager has full authority to assign priorities and to direct the work of individuals assigned to the project
Research ,management
مدیریت تحقیقات
returns management
مدیریت کالاهای بازگشتی
revenue management
مدیریت درآمد
self management
مدیریت شخصی
'smart' asset management
مدیریت دارایی هوشمند
strategic management
مدیریت استراتژیک
structural cost management
مدیریت هزینه ساختاری
technologically-driven asset management
مدیریت دارایی فناوری محور
THRESHOLD OF KNOWLEDGE MANAGEMENT
آستانه مدیریت دانش، حدود مدیرت دانش
time management
مدیریت زمان عبارتست از تنظیم امور به نحوی که بالاترین بازده و بهره وری به دست آید
Yard management
مدیریت وسائل نقلیه در محل سایت

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی صنايع بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی صنايع بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی صنايع از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی صنايع رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن