معنی face wall

زمين شناسی
face wall
دیوار نما ، دیوار حائل
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی face wall
چهره ، نما ، نمای ظاهری ، سطح ، رخ ، رویه ، وجه ، رخنمون
منطقه رخنمون یافته یک لایه زغال از زغالی که استخراج می شود
(بلورشناسی): وجه بلوری
(زمین شناسی ساختمانی): اسم: اصطلاحی که توسط شروک (1948)برای رأس اصلی یا سطح بالایی یک لایه سنگی استفاده شد ، خصوصاً اگر به حالت قائم یا بشدت شیب دار درآمده باشد
فعل: توصیف شدن نسبت به یا نشان دادن یک جنبه از طبقات رسوبی گفته می شوند که به سمت طرفی قرار گرفته که بطور اولیه به سمت بالا بوده است بنابراین یک طبقه برگشته به سمت شرق ، می تواند دارای شیب 45 درجه به سمت غرب باشد اینطور در مورد چین ها گفته می شود که در جهت جوان شدگی چینه ای در امتداد سطوح محوری و عمود بر محور چین قرار دارد (شکلتون 1958) ، رخنمون - منطقه رخنمون یافته یک لایه زغال از زغالی که استخراج می شود - (بلورشناسی): وجه بلوری - (زمین شناسی ساختمانی): اسم: اصطلاحی که توسط شروک (1948)برای رأس اصلی یا سطح بالایی یک لایه سنگی استفاده شد ، خصوصاً اگر به حالت قائم یا بشدت شیب دار درآمده باشد - فعل: توصیف شدن نسبت به یا نشان دادن یک جنبه از طبقات رسوبی گفته می شوند که به سمت طرفی قرار گرفته که بطور اولیه به سمت بالا بوده است بنابراین یک طبقه برگشته به سمت شرق
سنگ دیواره-سنگهای درون گیری که در مجاورت رگه های معدنی قرار دارند ، قسمتی از سنگ قطع کننده ای که به شکل دیواره یا بام در یک لایه مورد بهره برداری قرار گرفته است ، دیواره ، دیوار
در گسل : توده سنگی بر روی یک طرف یک گسل را گویند ، مثلاً کمر بالا یا کمر پایین نیز ببینید: سنگ دیواره (گسلش)
مترادف: fault wall
در معدن : طرف یک رگه یا عملیات معدنی مقایسه شود با: کمر پایین ، کمر بالا
در دیرین شناسی : الف) لایه خارجی احاطه کننده بخش های داخلی یک بی مهره را گویند مثلاً: یک رسوب اسکلتی که در کورالیتهای متعدد ساخته می شود و ستون پولیپ اسکلراکتینین را احاطه میکند و لبه های خارجی تیغه ها را بهم پیوند می‌دهد
مثلاً synapticulotheca ، paratheca ، septotheca یا بخشی از صدف حلزونی یک سفالوپود که صدف خارجی را تشکیل می دهد
ب) حاشیه بالا آمده و برجسته شده یک کانئولیت
ج) عضو اسکلتی محدود کننده جام در آرکئوسیاتیدها
در غارشناسی : الف) اطراف یک گذرگاه غار
ب) دسته ای از ستونها در امتداد یک شکاف درزه ای که به هم جوش خورده اند و تشکیل یک توده مستحکم را داده اند
نیز ببینید: partition

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن