معنی adrenocorticotropic hormone

دامپزشكی

adrenocorticotropic hormone

هورمون محرک بخش خارجی غده های آدرنال

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی adrenocorticotropic hormone

androgen hormone

هورمون جنس نر

corticotropic hormone

هورمون محرک قشر غده فوق کلیوی

follicle stimulating hormone

هورمون

gastrointestinal hormone

هورمون معده ای-روده ای که میزان ترشح آنزیم های معده را کنترل می کند

growth hormone

هورمون رشد ، سوماتوتروپین ، هورمون پلی پیتیدی که توسط هیپوفیز پیشین تولید می شود و فرآیند هایمختلفی از جمله متابولیزم کربوهیدراتها ، چربیها ، وپروتئین ها را کنترل می کند

hormone

هورمون

inhibiting hormone

هورمون های مهار کننده ، به ترکیبی می شود که توسطهیپوتالاموس ساخته و از آزاد شدن یکی از هورمون هایهیپوفیز جلوگیری می کند چنانچه ساختمان شیمیاییترکیب ، نامعلوم باشد به آن فاکتور مهار کننده ‎Factor ‎Inhibiting (‎IF) گفته می شود

local hormone

هورمون موضعی ، هورمونی که در محل تولید شده و یا دربافتهای مجاور فعالیت سلولی را تنظیم می کند ، ماننداستیل کولین و بیشتر پروستاگلاندینها

phytohormone

هورمونهای گیاهی

releasing hormone

هورمون آزاد کننده ، به ترکیبی گفته می شود که توسطهیپوتالاموس ساخته شده و سبب آزاد شدن یکی (یا بیشتر)از هورمون های آدنوهیپوفیز می شود چنانچه ساختمانشیمیایی ترکیب نامعلوم باشد ، آن را فاکتور آزاد کننده (‎RF)‎ relasing factor گویند نگ‎PRF ، GRH ، CRH ، TRH ، G ، هورمون آزاد کننده ( هورمونی که در هیپوتالاموس ساخته و موجب آزاد سازی یک یا چندین هورمون از هورمون های آدنوهیپوفیز می شود در صورتی که ساختار شیمیایی ترکیب آن نامشخص باشد ، آن را عامل آزاد کننده می گویند

thyroid hormone

هورمون تیروئید

thyroid stimulating hormone

هورمون محرک غده تیروئید به آن‎thyrotropin (تایروتروپین)نیز گفته می شود یک هورمونگلیکوپروتئینی است که توسط هیپوفیز پیشین تولید میشود و سبب افزایش رشد و فعالیت (هورمون سازی)تیروئید می گردد این هورمون به صورت ‎TSH مخففسازی می شود

unbound hormone

هورمون نشانه دار آزاد

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی دامپزشكی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی adrenocorticotropic hormone

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی adrenocorticotropic hormone

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما