معنی warm link

مهندسی كامپيوتر و IT
warm link
پیوند گرم
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی warm link
alink
Active Link پیوند فعال
blink
چشمک زن
broken hyperlink
فوق ارتباط شکسته - ارتباطی در یک صفحه وب که اشاره به سندی می کند که در آن آدرس وجود ندارد
cold link
پیوند دستی ، پیوند سرد ، پیوند سرد نگاه کنید به DDE ، پیوند سرد پیوند دستی
communication link
اتصال ارتباطی ؛ پیوند ارتباطی ، تسلسل مخابراتی ، رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
communications link
پیوند مخابراتی ، [پیوند ارتباطاتی] اتصال بین کامپیوترها که امکان مخابره داده ها را فراهم میسازد
data link
تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده را می دهد ؛ پیوند داده ؛ اتصال داده ، تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده را می دهد ، محور مخابرات ، پیوند داده ای ، [پیوند داده ها ، ارتباط داده ای] یک ارتباط فیزیکی که از طریق آن ، داده های یک ابزار به ابزار دیگر مخابره میگردد این ارتباط بین دو ابزار با قابلیت ارسال و دریافت اطلاعات برقرار میشود ، مثل کامپیوتر و چاپگر متصل به آن ، یا کامپیوتر اصلی و یک پایانه شبکه ارتباط داده ای ، گاهی اوقات علاوه بر خط ارتباطی ، تجهیزات ارسال و‎/ یا دریافت (مثل مودم) را نیز شامل میشود این تجهیزات از قواعد یا پروتکلهایی پیروی میکنند که نحوه مخابره داده ها را مشخص میسازند نیز نگاه کنید به ‎ communications protocol ، ‎ data-link layer ، ‎ DCE ، ‎ DTE
dead link
ارتباط مرده - آدرسی در HTML که دیگر معتبر نیست وقتی که چنین آدرسی انتخاب شود ، مرورگر پیام خطا صادر می کند این نوع ارتباطات بی اعتبار ناشی از تغییر آدرس ثفحه ی وب مقصد ، خطای برنامه نویسی HTML ( معمولاً نام فایل اشتباه ) شلوغی بیش از حد سرویس دهنده است وقتی اینترنت خلوت است مجدداً ارتباط برقرار کنید اگر هنوز هم پیام خطا دریافت می کنید ، بهتر است برای این ارتباط مرده ، یک پست الکترونیکی به WEBMASTER مناسب داشته باشید
dlink
یکی از کمپانیهای سازنده مودم
d-link
از بزرگترین و معروف ترین شرکت هایی است که در زمینه شبکه و تجهیزات شبکه های کامپیوتر فعالیت می نماید
downlink
مخابره داده ها از ماهواره ارتباطاتی به یک ایستگاه زمینی
dynamic link
پیوند پویا
embedded hyper link
فوق پیوند ، تعبیه شده
follow a link
[دنبال کردن یک پیوند] در برنامه نویسی به دنبال کردن پیوندهای موجود در چند برنامه و یا فایل اتلاق میگردد
fusible link
اتصال گداختنی ، [اتصال فیوزی] قطعه ای که اغلب بخشی از یک مدار مجتمع است و برای این منظور طراحی شده تا در صورت عبور جریان بیش از حد ، مانند یک فیوز بسوزد و جریان را قطع کند این اتصالات برای محافظت در برابر افزایش جریان طراحی نشده اند ، بلکه با قطع انتخابی آنها میتوان یک مدار آرایه منطقی قابل برنامه ریزی ‎field-programmable logic) (‎ array را برای منظور خاصی تنظیم نمود
hot link
پیوند گرم ، پیوند شدید نگاه کنید به DDE
hyperlink
ابرپیوند
hypertext link
ارتباط فوق متن ، [پیوند فوق متنی] پیوند از یک متن به متن دیگر را گویند
link
پیوند دادن ، به هم پیوستن ، اتصال ، ارتباط ، پیوند ، پیوند - 1- هر نوع مسیر ارتباطی میان دو کامپیوتر 2- هر ورودی در دایرکتوری یا منو (فهرست ) که مستقیماً به چیزی دایرکتوری یا فهرستی دیگر اشاره می کند 3- موضوعی در صفحه ی web که انتخاب آن ، کاربر ، را به صفحه ی دیگری می برد و شاید به صفحه ای بر روی ماشین دیگری به HTML برای نمونه نگاه کنید 4- مسیر ارتباطی DE یاOLE میان برنامه های تحت میکروسافت ویندوز ، اتصال گرم یا اتصال سرد نامیده می شود نگاه کنید به DDE; OLE 5- ترکیب دستورالعمل های ماشین برای یک برنامه با دستورالعمل های ماشین برای هر نوع روشهای از پیش تعریف شده مثلاً برنامه ای که محاسبات مثلثاتی انجام می دهد ، ممکن است از شیوه های از قبل تعریف شده استفاده کند تا سینوس ها ، کسینوس ها و تانژانت ها را پیدا کند برخی از کامپایلرهای دیگر نیاز به اجرای برنامه ی linker ( اتصال دهنده ) به عنوان فرمان جداگانه دارند 6- اشاره گری در فهرست یا درخت نگاه کنید به tree ; link list ، پیوند تهیه برنامه اجرایی از واحدهای کامپایل شده (مانند برنامه ها ، روالها و کتابخانه ها) با ادغام کد مقصد (کد زبان اسمبلی ، کد ماشین اجرایی) برنامه و مراجع مربوطه (ماند روالهای کتابخانه ای مورد استفاده قرار می گیرند) ، پیوند مسیر یا مجرای ارتباط دهنده دو جزء نرم افزار یا سخت افزاری پیوند دادن ارتباط دادن دو جزء نرم افزاری یا سخت افزاری ، [پیوند دادن ، پیوند] تهیه برنامه اجرایی از واحدهای کامپایل شده (مانند برنامه ها ، روالها و کتابخانه ها) با ادغام کد مقصد (کد زبان اسمبلی ، کد ماشین اجرایی) برنامه و مراجع مربوطه (مانند روالهای کتابخانه ای مورد استفاده برنامه) این اصطلاح همچنین به مرتبط ساختن عناصر ساختار داده ها با استفاده از متغیرهای شاخص یا متغیرهای اشاره گر نیز اطلاق میگردد نیز نگاه کنید به ‎ index ، ‎ linker ، ‎ pointer
micro to mainframe link
اتصال ریز کامپیوتر به کامپیوتر اصلی
permalink, permanent link
پایا پیوند
reflectance link
جوهر انعکاس
symbolic link
پیوند نمادی
tp-link
یکی دیگر از شرکت هایی است که در زمینه شبکه و مودم های ADSL به صورت کابل و بی سیم فعالیت می نماید
uplink
منتقل کردن 1 ارتباطی که از طریق آن سیگنالها می توانند به یک ماهواره منتقل شوند مقایسه کنید با upload 2 اتصالی از یک هاب ( توپی ) به هاب دیگر نگاه کنید به hup ، ارتباط مخابرهای از یک ایستگاه زمینی به یک ماهواره ارتباطاتی ، ارتباط مخابره ای از یک ایستگاه زمینی به یک ماهواره ارتباطاتی
vaccine safety datalink
زنجیره ی بی خطر بودن واکسن، VSD
warm boot
فرآیند فریب دادن کامپیوتر با این تفکر که برق آن با وجود روشن بودن خاموش شده است راه اندازی گرم ، راه اندازی گرم ، بوت گرم راه اندازی مجدد سیستم به نحوی که نیازی به خاموش و روشن کردن آن نیست این روندمعمولا به مفهوم بارگذاری ، یا بار گذاری مجدد سیستم عامل می باشد در کامپیوترهای IBM و سازگار با آن کاربر می تواند با استفاده از ترکیب کلیدهای CTRL-ALT-DELعملیات راه اندازی گرم را انجام دهد ، [راه اندازی گرم ، بوت گرم] راه اندازی مجدد سیستم به نحوی که نیازی به خاموش و روشن کردن آن نیست این روند معمولا به مفهوم بار گذاری ، یا بارگذاری مجدد سیستم عامل میباشد در کامپیوترهای آی بی ام و سازگار با آن ، کاربر میتواند با استفاده از ترکیبکلیدهای ‎ Ctrl-Alt-Del عملیات راه اندازی گرم را انجام دهد‎ ; در کامپیوترهای اپل مکینتاش ، این عمل با انتخاب فرمان ‎ Restart از فهرست گزینش ‎ Special صورت میگیرد
warm boot , warm start
راه اندازی گرم عملیات راه اندازی دوباره ی کامپیوتری که در حال عملات است نگاه کنید به boot
warm start
شروع گرم
warm up time
زمان اماده شدن ، زمان آماده شدن

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن