معادل انگلیسی فراخوانی تابع کنترل جلسه

مهندسی كامپيوتر و IT
فراخوانی تابع کنترل جلسه
Call Session Control Function
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فراخوانی تابع کنترل جلسه
فراخوانی ، فراخواندن ، احضار فراخواندن - جمله ای در فرترن pl/i برخیاز نسخه های بیسیک و بسیاری از زبانهای اسمبلی که کنترل اجرای برنامه فرعی منتقل می کند وقتی برنامه فرعی پایان می یابد برنامه اصلی از جمله بعد از call اجرا می شود زبانهایی مانند سی و پاسکال فقط نام برنامه فرعی مورد نظر را ارائه می دهند و نیازی به دستور call ندارند در نسخه هایی از بیسیک که شماره خط را می پذیرد برنامه های فرعی با فرمان gosub می شوند فراخوان ، فرمان CALL ، فراخوانی در برنامه نویسی عبارتی که جریان کنترل برنامه رابه یک زیر روال ، روال یا تابع می برد ، [فراخواندن ، فراخوانی] انتقال اجرای برنامه به بخش خاصی از آن (معمولا یک زیرروال) به نحوی که اطلاعات لازم ذخیره میشود تا امکان ادامه اجرای برنامه از نقطه فراخوانی پس از اتمام اجرای بخش (زیرروال) مورد نظر ، وجود داشته باشد برخی از زبانها (مانند ‎FORTRAN) یک فرمان ‎ CALL برای این منظور دارند‎ ; برنامه های دیگر (مانند ‎ C و پاسکال) ، با ظهور نام یک روال یا تابع ، عمل انتقال اجرایی را انجام میدهند در زبان اسمبلی نامهای مختلفی برای دستورالعمل ‎CALL وجود دارد وقتی در یک زبان ، یک زیرروال فراخوانده میشود ، اغلب یک یا چند مقدار (تحت عنوان آرگومان یا پارامتر) به آن ارجاع داده میشود که قابل استفاده و تغییر توسط آن روال میباشد نیز نگاه کنید به ‎ argument ، ‎calling ‎ sequence ، ‎ parameter
تربیت فراخوانی ، دنباله فراخوانی ، مجموعه ای مشخص از دستورالعمل و داده که برای فراخوانی یک ریز برنامه معین ضروری است ، [توالی فراخوانی] در برنامه وقتی یک زیرروال فراخوانده میشود ، توافق بین روال فراخوان و روال فراخوانده شده در مورد نحوه و ترتیب ارائه آرگومانها ، نحوه ارجاع مقادیر و این که کدام روال عملیات لازمی چون پاکسازی پشته را انجام دهد ، توالی فراخوانی را تشکیل میدهد توالی فراخوانی زمانی اهمیت مییابد که روالهای فراخوان و فراخوانده شده به وسیله کامپایلرهای مختلفی تهیه شده و یا هر دو به زبان اسمبلی نوشته شده باشند توالیهای فراخوانی ‎ C و پاسکال از متداولترین توالیهای فراخوانی هستند در توالی فراخوانی ‎ C ، روال فراخوان آرگومانها را به ترتیب معکوس (از راست به چپ) در پشته جای داده و عملیات پاکسازی پشته را انجام میدهد بدین ترتیب ، تعداد متنوعی آرگومان را میتوان به روال مورد نظر ارائه داد در توالی فراخوانی پاسکال ، روال فراخوان آرگومانها را به ترتیب (از چپ به راست) در پشته جای داده و روال فراخوانده شده موظف به پاکسازی پشته میباشد نیز نگاه کنید به ‎ argument ، ‎ call ، ‎ stack
تابع ؛کار ؛ وظیفه ، عملکرد ؛ تابع - 1- ( درریاضیات ) مقداری که به یک یا چندین آرگومان وابسته است ، به گونه ای که برای هر مجموعه ی خاص از آرگومان ها ، تابع مورد نظر فقط دارای یک مقدار است مثلاً جذر مثبت حقیقی یک عدد ، تابعی از آن عدد است و حاصل جمع دو عدد تابعی از دو عدد مورد نظر است ضرورتی ندارد که برای تمام آرگومان های احتمالی یک تابع وجود داشته باشد مثلاً اعداد منفی جذر حقیقی ندارند 2- ( در برنامه نویسی کامپیوتر ) زیر برنامه ای که مانند تابع ریاضی عمل می کند ، یعنی با ارائه ی مجموعه ی خاص از مقادیر آرگومان ، تابع ، نتیجه ی واحدی را بر می گرداند در زبان بیسیک ، توابع توسط فرمان DEF تعریف می شوند مانند : 100/(( 5 + X * 100 ) INT )) (X) DEF FNR 10 این جمله تابعی را به نام FNR معرفی می کند که هر عدد را به نزدیکترین صدم آن گرد می کند X آرگومان تابع است برای به کارگیری در یک برنامه ، نام تابع و سپس عددی اعشاری را درون پرانتز بنویسید مثلاً ( 3 457 ) FNR مقدار 3 46 و ( 104 011 ) FNR مقدار 104 01 را خواهند داشت در فرترن پاسکال و نسخه های جدیدتر بیسیک ؛ تابع زیر برنامه ای است که می تواند هر طولی را داشته باشد نمونه ی تابع ساده پاسکال که عدد را دو برابر می کند به این ترتیب است : FUNCTION double (b: REAL ) : REAL ; BEGIN double 2* b END ; مثلاً ( 23 4 ) double مقدار 46 8 راخواهدداشت برای نمونه ی تابع پیچیده پاسکال کا فاکتوریل یک عددرا پیدا می کند ، نگاه کنید به ( factorial ) FUNCTION fact ) n: INTEGER ( : REAL ; VAR z: REAL ; i : INTEGER ; BEGIN z: 1; IF n> 1 THEN FOR i : 1 TO n DO z : z * i ; fact : z END ; سطر اول به کامپیوتر می گوید که نام برنامه ی fact ، آرگون مربوط integer ودر نتیجه نیز از نوع real است مثلاً ( 6) fact دارای مقدار 720 است در زبان C و LISP ، تمام رویه ها ، توابع نام دارند و مقدار برگشتی نادیده گرفته می شود نگاه کنید به procedure ، کار ، عمل ، عملکرد هدف تهیه یک برنامه یا روال ، و یا کاری که آن انجام می دهد یک اصطلاح کلی (تابع) برای زیر روالها ، در بعضی از زبانها ، تابع به یک زیر روال گفته می شود که مقدار خاصی را ارائه می دهد ، وظیفه ، نقش ، بنیادین ، (کلید)کار

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن