معادل انگلیسی هواکش ، دریچه هوا

زمين شناسی
هواکش ، دریچه هوا
air vent
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی هواکش ، دریچه هوا
حالت پرواز
قابلیتی که در برخی از گوشی های تلفن همراه وجود دارد و با فعال کردن آن اتصالات رادیویی تلفن همراه با شبکه قطع می شود و امکان استفاده از سایر امکانات گوشی فراهم می شود وجود این قابلیت به این دلیل است که کاربر مجبور است در هنگام پرواز با هواپیما گوشی خود را خاموش کند و دیگر نمی تواند از قابلیتهایی نظیر mp3 player و دوربین و یا دیگر امکانات گوشی استفاده کند ، با فعال کردن این بخش ، کاربر می تواند در محیط هایی این چنینی از امکانات گوشی خود استفاده کند بدون اینکه تداخلی در سیستم رادیویی هواپیما به وجود بیاید ، حالت پرواز قابلیتی که در برخی از گوشی های تلفن همراه وجود دارد و با فعال کردن آن اتصالات رادیویی تلفن همراه با شبکه قطع می شود و امکان استفاده از سایر امکانات گوشی فراهم می شود وجود این قابلیت به این دلیل است که کاربر مجبور است در هنگام پرواز با هواپیما گوشی خود را خاموش کند و دیگر نمی تواند از قابلیتهایی نظیر mp3 player و دوربین و یا دیگر امکانات گوشی استفاده کند
خروج ، خارج شدن ، دهانه خروجی که گازهای اتشفشانی و یا آبهای گرم آبفشان از ان خارج می شود ، رخداد ، رویداد ، حادثه ، واقعه ، وقوع ، رخداد
(زمین ساخت): یک اصطلاح مبهم برای هر رخداد با اهمیت احتمالی زمین ساختی که توسط شواهد زمین شناختی ، ایزوتوپی و … مطرح می شود ولی معانی کامل آن شناخته شده نمی باشد این اصطلاح خصوصاً برای دسته های کوچک سن های رادیومتری که روابط آنها با ساختارها یا فرآیندهای زمین شناختی دقیقاً ارزیابی نشده است ، استفاده می شود
مقایسه شود با: ارتعاشات ـ آشفتگی
مانند : رویداد مغناطیس دیرین ، رویداد قطبیدگی (polarity event)
(لرزه شناسی): الف) یک زمین لرزه
ب) در برداشت های لرزه ای ، یک موج ورودی ، که توسط یک تغییر فاز واضح یا زیاد شدن دامنه بر روی یک نگاشت لرزه ای نشان داده می شود مترادف: رویداد لرزه ای ، رخداد (زمین ساخت): یک اصطلاح مبهم برای هر رخداد با اهمیت احتمالی زمین ساختی که توسط شواهد زمین شناختی ، استفاده می شود مقایسه شود با: ارتعاشات ـ آشفتگی مانند : رویداد مغناطیس دیرین ، رویداد قطبیدگی (polarity event) (لرزه شناسی): الف) یک زمین لرزه ب) در برداشت های لرزه ای

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن