معادل انگلیسی گابروی آلکالی
معادل بیرونی بازالت آلکالی مانند آنچه Wilkinson رد سال 1968 توضیح داده است ، گاب

زمين شناسی
گابروی آلکالی
معادل بیرونی بازالت آلکالی مانند آنچه Wilkinson رد سال 1968 توضیح داده است ، گابروی آلکالی حاوی پلاژیوکلاز کم کلسیم An50 ، کلینوپیروکسن و معمولاً اولیوینیت نفلین و یا آنالسیم نیز وجود دارند ولی کمتر از 10 % سنگ را شامل می شود ، و فلدسپات آلکالی کمتر از 10 % کل فلدسپات سنگ را می سازد ، گابروی آلکالی معادل بیرونی بازالت آلکالی مانند آنچه Wilkinson رد سال 1968 توضیح داده است
alkali gabbro
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی گابروی آلکالی
معادل بیرونی بازالت آلکالی مانند آنچه Wilkinson رد سال 1968 توضیح داده است ، گاب
قلیائی ، قلیا ، ماده ای با خاصیت قلیایی ، مواد غتی از سدیم و یا پتاسیم
alkali
جلگه پهن قلیائی ، سرزمین مسطح قلیایی
یک ناحیه مسطح قلیایی در ناحیه ای خشک که در آن یک یا چند رود بیابانی جریان دارد در فصل خشک بعد از تبخیر آب به ناحیه لم یزرعی از گل سخت که از نمکهای قلیایی پوشیده شده مبدل می شود و بعد از باران سنگین به دریاچه کم عمق گل آلودی تبدیل می گردد ، سرزمین مسطح قلیایی یک ناحیه مسطح قلیایی در ناحیه ای خشک که در آن یک یا چند رود بیابانی جریان دارد در فصل خشک بعد از تبخیر آب به ناحیه لم یزرعی از گل سخت که از نمکهای قلیایی پوشیده شده مبدل می شود و بعد از باران سنگین به دریاچه کم عمق گل آلودی تبدیل می گردد
alkali flat
فلز قلیائی
فلز شدیدا قلیائی مانند پتاسیم یا سدیم
عبارتند از : Pottasium ، Lithium ، Sodium ، Rubidium
alkali metals
فلز قلیائی - فلز شدیدا قلیائی مانند پتاسیم یا سدیم - عبارتند از : Pottasium ، Lithium ، Sodium ، Rubidium -
alkali metals|alkali metal|alkali metal|alkali
خاک قلیائی ، خاک قلیائی سفید ، خاک سدیم دار
alkali soil
فلزات قلیایی خاکی
Alkali-earth metals
شاخص قلیایی – آهک
وسیله ای برای رده بندی سنگ های آذرین که بوسیله Peacock در سال 1931 معرفی شد که بر پایه درصد وزنی سیلیس موجود که درصد های وزنی CaO و K2O+NaO برابر باشند ، استوار است
چهار گروه شیمیایی سنگ های آذرین بر طبق این شاخص عبارت اند از: آلکالیک (وقتی که در صد سیلیس کمتر از 51 است) آلکالی ـ کلسیک (وقتی درصد سیلیس بین 51 و 56 است) کالک آلکالیک (وقتی درصد سیلی بین 56 و 61 است) و کلسیک (وقتی که درصد سیلیس بیش از 61 است)
مترادف: شاخص کالک آلکالی ، شاخص قلیایی – آهک وسیله ای برای رده بندی سنگ های آذرین که بوسیله Peacock در سال 1931 معرفی شد که بر پایه درصد وزنی سیلیس موجود که درصد های وزنی CaO و K2O+NaO برابر باشند ، استوار است چهار گروه شیمیایی سنگ های آذرین بر طبق این شاخص عبارت اند از: آلکالیک (وقتی که در صد سیلیس کمتر از 51 است) آلکالی ـ کلسیک (وقتی درصد سیلیس بین 51 و 56 است) کالک آلکالیک (وقتی درصد سیلی بین 56 و 61 است) و کلسیک (وقتی که درصد سیلیس بیش از 61 است) مترادف: شاخص کالک آلکالی
alkali-lime index
فرضیه سولفید-آلکالی
1 نظریه بوجود آمدن کانسنگ ، که ادعا می کند وجود یون های سولفید پیچیده را در محلول های گرمابی به عنوان وسیله ای برای انتقال کانه این نظریه فقط برای چند فلز معمولی به طور قاطعانه و رضایت بخش جوابگواست
alkalin sulfide hypothesis
فرضیه سولفید-آلکالی 1 نظریه بوجود آمدن کانسنگ ، که ادعا می کند وجود یون های سولفید پیچیده را در محلول های گرمابی به عنوان وسیله ای برای انتقال کانه این نظریه فقط برای چند فلز معمولی به طور قاطعانه و رضایت بخش جوابگواست
alkalin sulfide hypothesis|alkalin sulfide|alkalin sulfide
قلیائی ، قلیائین
صفت برای آلکالی (شیمی) آلکالیک (سنگ شناسی) ، قلیائین صفت برای آلکالی (شیمی) آلکالیک (سنگ شناسی)
alkaline
ذوب قلیایی
alkaline fusion
تورب قلیائی
alkaline peat
سنگهای قلیایی
سنگهای آذرین سرشار از عناصر سدیم ، پتاسیم ، و لیتیوم و مانند آن باشد
alkaline rock
سنگهای قلیایی سنگهای آذرین سرشار از عناصر سدیم ، پتاسیم ، و لیتیوم و مانند آن باشد
alkaline rock|alkaline rocks|alkaline rocks|alkaline
نمک قلیا
alkaline salt
خاک قلیایی
alkaline soil
آب قلیائی
alkaline water
قلیا بخش
alkalinisant
قلیائی ، حالت قلیائی
alkalinity
قلیاییت خاک
alkalinity soil
خاک قلیائی
alkalitic soil
قلیا شدن
alkalization
فروگابرو
نامی که توسط واگر و دیر در سال 1939 به سنگهای آذرینی داده شد که در منطقه بالایی توده نفوذی اسکرگارد در شرق گریلند قرار دارند و حاوی پیروکسن ها و اولیوین های غنی از آهن هستند این اصطلاح توسط واگر و براون (1967) به خاطر اصطلاح مناسب تر فرودیوریت کنار گذاشته شد ، فروگابرو نامی که توسط واگر و دیر در سال 1939 به سنگهای آذرینی داده شد که در منطقه بالایی توده نفوذی اسکرگارد در شرق گریلند قرار دارند و حاوی پیروکسن ها و اولیوین های غنی از آهن هستند این اصطلاح توسط واگر و براون (1967) به خاطر اصطلاح مناسب تر فرودیوریت کنار گذاشته شد
ferrogabbro
گابروی فلاسری
یک بلاستومیلونیت درشت دانه که بوسیله دگرگونی حرکتی یک گابرو تشکیل شده است
پولکهای میکا یا کلریت ، اطراف چشمی فلدسپات و یا کوارتز را با تبلور مجدد و کانی زایی جدید ، دربر می گیرند (جاپلین 1982)
مقایسه شود با: زوبتنیت ، گابروی فلاسری یک بلاستومیلونیت درشت دانه که بوسیله دگرگونی حرکتی یک گابرو تشکیل شده است پولکهای میکا یا کلریت ، دربر می گیرند (جاپلین 1982) مقایسه شود با: زوبتنیت
flaser gabbro
عنوانی که در طبقه بندی برای یک سنگ آذرین عمیق که در آن مقدار بین 10 و 60 و مقدار f عبارت (p/(A+P بین 50 و 90 بوده و پلاژیوکلاز آن نیز نسبت به An50 کلسیک تر می باشد به کار می رود
مترداف نامتداول تر: foid plagisyenite
foid monzogabbro
عنوانی که در طبقه بندی برای یک سنگ آذرین عمیق که در آن مقدار بین 10 و 60 و مقدار f عبارت (p/(A+P بین 50 و 90 بوده و پلاژیوکلاز آن نیز نسبت به An50 کلسیک تر می باشد به کار می رود مترداف نامتداول تر: foid plagisyenite
foid monzogabbro|monzogabbro|monzogabbro
از سنگهای ماگمایی پلوتونیکی ، گابرو
گابروها نسبت به دیوریتها از سیلیس فقیرتر و از کلسیم ، آهن و منیزیم غنی‌تر هستند مزوکرات هستند ولی ندرتا بصورت لوکوکرات نیز دیده شده‌اند کانیهای تیره گابروها معمولا اولیوین و پیروکسن است پلاژیوکلازهابیش از 50 درصد آنورتیت هستند گاهی در گابرو آمفیبول و بیوتیت دیده شده است
، گابرو - گابروها نسبت به دیوریتها از سیلیس فقیرتر و از کلسیم ، آهن و منیزیم غنی‌تر هستند مزوکرات هستند ولی ندرتا بصورت لوکوکرات نیز دیده شده‌اند کانیهای تیره گابروها معمولا اولیوین و پیروکسن است پلاژیوکلازهابیش از 50 درصد آنورتیت هستند گاهی در گابرو آمفیبول و بیوتیت دیده شده است
gabbro
الیوین گابرو ، نوعی سنگ گابرو که قسمت اعظم آن از کانی الیوین تشکیل شده باشد
olivine gabbro
گابروی کوارتزی
در رده‌‌‌بندی IUGS ، سنگ نفوذی با کوارتز بین 5 و 20 ، ( P/(A+P بیشتر از 90 ، و پلاژیوکلاز کلسیک‌‌تر از An50 ، گابروی کوارتزی - در رده‌‌‌بندی IUGS
quartz gabbro
در رده‌‌‌بندی IUGS ، سنگ نفوذی با کوارتز بین 5 و 20 ، ( P/(A+P بین 65 و 90 ، و پلاژیوکلاز کلسیک‌‌تر از An50
quartz monzogabbro

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن