معادل انگلیسی طلایی
به ماده ای گفته می شود که حاوی طلا باشد ، خصوصا طلا در حالت 3 ظرفیتی آن
مقایسه شود ب

زمين شناسی
طلایی
به ماده ای گفته می شود که حاوی طلا باشد ، خصوصا طلا در حالت 3 ظرفیتی آن
مقایسه شود با: auriferous (طلا دار – مثلا معدن یا سنگ – طلا آور ، زرآور ، زرخیز ، طلادار) ، طلایی به ماده ای گفته می شود که حاوی طلا باشد ، خصوصا طلا در حالت 3 ظرفیتی آن مقایسه شود با: auriferous (طلا دار – مثلا معدن یا سنگ – طلا آور
auric
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی طلایی
به ماده ای گفته می شود که حاوی طلا باشد ، خصوصا طلا در حالت 3 ظرفیتی آن
مقایسه شود ب
اوریکالیست ، اوری کلسیت
ترکیب شیمیایی :(Zn ، Cu)5[(OH)6|(CO3)2]
درصد مواد:CuO19 92% ZnO54 08% CO216 11% H2O9 89%
سیستم تبلور: رمبوئدریک
رده بندی: کربنات
رخ: کامل مطابق با /010/
جلا:صدفی ، ابریشمی
شفافیت: نیمه شفاف
نوع سختی: شکننده
اشکال ظاهری : بلورهای کوچک ، آگرگاتهای دانه ای یا اسفنجی (کف مانند)
ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; ایتالیا ، یونان ، مکزیک ، ژاپن ، امریکا ، ایران ، روسیه و رومانی
خواص شیمیایی : دراسیدها و همچنین در آمونیاک محلول است
رنگ کانی : آبی روشن ، آبی متمایل به سبز
رنگ خاکه:روشن تر از رنگ کانی
تشابه کانی شناسی : لدهیلیت ، سیاتوتریکیت ، کریزوکل
پاراژنز : هیدروزنسیت ، لیمونیت ، اسمیت سونیت ، همی مورفیت
منشا تشکیل : ثانوی
شکل بلورها:سوزنی ، بلورهای ورقه ای ، پهن و کوتاه
محل پیدایش: مکزیک
نام آن احتمالاْ از کلمه یونانی oreikhalkos به معنای مس کوهستان گرفته شده است
سختی : 2
چگالی :3 9 ، اوری کلسیت - ترکیب شیمیایی :(Zn ، Cu)5[(OH)6|(CO3)2] - درصد مواد:CuO19 92% ZnO54 08% CO216 11% H2O9 89% - سیستم تبلور: رمبوئدریک - رده بندی: کربنات - رخ: کامل مطابق با /010/ - جلا:صدفی ، ابریشمی - شفافیت: نیمه شفاف - نوع سختی: شکننده - اشکال ظاهری : بلورهای کوچک ، آگرگاتهای دانه ای یا اسفنجی (کف مانند) - ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; ایتالیا ، روسیه و رومانی - خواص شیمیایی : دراسیدها و همچنین در آمونیاک محلول است - رنگ کانی : آبی روشن ، آبی متمایل به سبز - رنگ خاکه:روشن تر از رنگ کانی - تشابه کانی شناسی : لدهیلیت ، کریزوکل - پاراژنز : هیدروزنسیت ، همی مورفیت - منشا تشکیل : ثانوی - شکل بلورها:سوزنی ، پهن و کوتاه - محل پیدایش: مکزیک - نام آن احتمالاْ از کلمه یونانی oreikhalkos به معنای مس کوهستان گرفته شده است - سختی : 2 - چگالی :3 9
aurichalcite
شیار گوش مانند
یک شیار خارجی در اتصال یک لاله گوش با بدنه صدف یک نرم تن دو کفه ای ، شیار گوش مانند یک شیار خارجی در اتصال یک لاله گوش با بدنه صدف یک نرم تن دو کفه ای
auricular sulcus
گوشک دار
به گرده هایی گفته می شود که دارای ضخیم شدگی هایexine در ناحیه استوایی هستند(auriculae ) ، که معمولا از ناحیه انتهای laesura به شکل گوش بیرون می زنند ، گوشک دار به گرده هایی گفته می شود که دارای ضخیم شدگی هایexine در ناحیه استوایی هستند(auriculae )
auriculate
گوشواره
یک گسترش لاله گوش شکل ناحیه خلفی صدف نرم تنان خاصی که معمولا بوسیله سینوس یا شکافی از بدنه صدف جدا می شود؛
ب) یک زائده درونی که از صفحات آمبولاکرال basicoronal یک خارپوست ناشی میگردد و برای اتصال ماهیچه های حمایت کننده فانوس ارسطو استفاده می شود
ج) یک کیسه بی روزنه و بسته در مهره داران که از حفره دریافت یا ورید قلب بیرون می آید و یا خود این حفرفه به تنهایی (دهلیز قلب) ، گوشواره یک گسترش لاله گوش شکل ناحیه خلفی صدف نرم تنان خاصی که معمولا بوسیله سینوس یا شکافی از بدنه صدف جدا می شود؛ ب) یک زائده درونی که از صفحات آمبولاکرال basicoronal یک خارپوست ناشی میگردد و برای اتصال ماهیچه های حمایت کننده فانوس ارسطو استفاده می شود ج) یک کیسه بی روزنه و بسته در مهره داران که از حفره دریافت یا ورید قلب بیرون می آید و یا خود این حفرفه به تنهایی (دهلیز قلب)
auricle
نوعی ازجانوران نرم تن نظیر حلزون
یکی از گوش های ضخیم شده هاگ های گوشواره ای جمع: Auriculae مقایسه شود با: zon (گرده شناسی/ هاگ شناسی) ، نوعی ازجانوران نرم تن نظیر حلزون یکی از گوش های ضخیم شده هاگ های گوشواره ای جمع: Auriculae مقایسه شود با: zon (گرده شناسی/ هاگ شناسی)
auricula
نوعی کانی
فرمول شیمیایی : Cu3Au
وجه تسمیه : به خاطر وجود عناصرAu و Cu در ترکیب شیمیایی ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی : Cu3Au - وجه تسمیه : به خاطر وجود عناصرAu و Cu در ترکیب شیمیایی
auricupride

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن