معادل انگلیسی صدف حلزونی
الف) قسمت یک صدف سرپا که بعد از صدف جنینی بوجود می آید مثلاً صدف کامل آمونیت ، ویژه

زمين شناسی

صدف حلزونی
الف) قسمت یک صدف سرپا که بعد از صدف جنینی بوجود می آید مثلاً صدف کامل آمونیت ، ویژه حجره اولیه یا جنینی یا تمام بخش های آهکی سخت یک نوتیلویید (که شامل صدف خارجی ، سپتا یا دیواره ها و سیفونکل می باشد) ویژه ته نشست های کامرال هر ساختمان دیگری درون سیفونکل
ب) هر کدام از انواع متعدد گاستروپدهای دریایی با صدف مارپیچی بزرگ ، همچنین پوسته چنین صدفی که معمولاً برای ساختن برجسته کاری ها استفاده می شود و قبلاً از آنها بوق می ساختند
ج) هر کدام از انواع متعدد صدف دریایی بی مهره گان که شامل نرم تنان دو کفه ای و براکیوپودها می باشد جمع: Conchs ، صدف حلزونی الف) قسمت یک صدف سرپا که بعد از صدف جنینی بوجود می آید مثلاً صدف کامل آمونیت ، سپتا یا دیواره ها و سیفونکل می باشد) ویژه ته نشست های کامرال هر ساختمان دیگری درون سیفونکل ب) هر کدام از انواع متعدد گاستروپدهای دریایی با صدف مارپیچی بزرگ ، همچنین پوسته چنین صدفی که معمولاً برای ساختن برجسته کاری ها استفاده می شود و قبلاً از آنها بوق می ساختند ج) هر کدام از انواع متعدد صدف دریایی بی مهره گان که شامل نرم تنان دو کفه ای و براکیوپودها می باشد جمع: Conchs

conch

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی صدف حلزونی
الف) قسمت یک صدف سرپا که بعد از صدف جنینی بوجود می آید مثلاً صدف کامل آمونیت ، ویژه

دندانک صدفی دندانک های کلسیتی سخت در آرواره پایینی که به احتمال فقط در نوتیلوییدها دیده می شود

conchorhynch

شکستگی صدفی ، دارای سطح شکستگی صدفی

conchoidal fracture

شیار صدفی
یک شیار کم عمق شکمی میانی بر روی دیواره درونی صدف یک نوتیلوئید ، شیار صدفی یک شیار کم عمق شکمی میانی بر روی دیواره درونی صدف یک نوتیلوئید

conchal furrow

صدف میگو
هر براکیوپودی متعلق به راسته کونکواستراکا که بوسیله یک صدف دوکفه ای مات با یک چنگال پنجه مانند که در انتهای عقبی رشد کرده ، تشخیص داده می شود گستردگی زمانی دونین زیرین تا عهد حاضر ، صدف میگو هر براکیوپودی متعلق به راسته کونکواستراکا که بوسیله یک صدف دوکفه ای مات با یک چنگال پنجه مانند که در انتهای عقبی رشد کرده

conchostracan

صدفی
صدف سان ، شکستگی صدفی ، صدف آسا ، به یک نوع شکستگی کانی یا سنگ گویند که حاصل آن یک سطح با انحنای ملایم می باشد این شکستگی نمود بلوری کوارتز و ابسیدین است ریشه کلمه: مانند انحنای یک صدف (گوش ماهی ، صدف دریایی) ، صدفی صدف سان

conchoidal

کانکیلیت
یک توده کاسه مانند لیمونیت یا ژئوتیت که در یک موقعیت وارونه بر روی سنگ بستر بوجود می آید و شبیه صدف یک اویستر یا صدف های خوراکی است که با یک نهشته زنگ زده پوشیده شده است (تنتون 1944) این توده در نقشه به صورت بیضوی یا دایره ای می باشد و دارای یک برونزد صاف یا نامنظم است این توده دارای قطر بین 2 5 سانتی متر تا 1 متر و ارتفاع 2 سانتی متر تا 7 5 سانتی متر می باشد ، کانکیلیت یک توده کاسه مانند لیمونیت یا ژئوتیت که در یک موقعیت وارونه بر روی سنگ بستر بوجود می آید و شبیه صدف یک اویستر یا صدف های خوراکی است که با یک نهشته زنگ زده پوشیده شده است (تنتون 1944) این توده در نقشه به صورت بیضوی یا دایره ای می باشد و دارای یک برونزد صاف یا نامنظم است این توده دارای قطر بین 2 5 سانتی متر تا 1 متر و ارتفاع 2 سانتی متر تا 7 5 سانتی متر می باشد

conchilite

کونکیولین
یک پروتئین لیف دار c3g48n9o11 که بنیاد آلی بیشتر صدف های نرم تنان را تشکیل می دهد مثلاً مواد چنین پروتئینی در خمیره آلی بخش های آهکی صدف یک نرم تن دو کفه ای ترکیب می شوند مترادف: conchyolin ، کونکیولین یک پروتئین لیف دار c3g48n9o11 که بنیاد آلی بیشتر صدف های نرم تنان را تشکیل می دهد مثلاً مواد چنین پروتئینی در خمیره آلی بخش های آهکی صدف یک نرم تن دو کفه ای ترکیب می شوند مترادف: conchyolin

conchiolin

نیم صدف مانند
به ویژه شبیه 2/1 صدف یک دوکفه ای ، نیم صدف مانند به ویژه شبیه 2/1 صدف یک دوکفه ای

conchiform

صدف حلزونی اسکوسروئید
صدف حلزونی بالغ نوتیلوئید دسته Ascocerida که عموما از یک مخروط کوتاه برون معده ای گسترده دارای یک بخش خلفی متورم با فرگماکون های پشتی ، یک گردن استوانه ای قدامی و یک سر انتهایی حاصل تفکیک عرضی صدف متشکل از دیواره ضخیم ویژه (دیواره برش یا قطع سر) تشکیل شده است
همچنین رجوع شود به: ascocone ، صدف حلزونی اسکوسروئید صدف حلزونی بالغ نوتیلوئید دسته Ascocerida که عموما از یک مخروط کوتاه برون معده ای گسترده دارای یک بخش خلفی متورم با فرگماکون های پشتی ، یک گردن استوانه ای قدامی و یک سر انتهایی حاصل تفکیک عرضی صدف متشکل از دیواره ضخیم ویژه (دیواره برش یا قطع سر) تشکیل شده است همچنین رجوع شود به: ascocone

ascoceroid conch

حفره در فرامینیفرهای بزرگ که بلا فاصله به پرولوکولوس متصل می شود و بعد از آن تشکیل می شود

deuteroconch

صدف بعد از لاروی یک نرم تن دو کفه ای را گویند

dissoconch

حجره اولیه ، حجره جنین - الف) اولین بخش پوسته جنینی یک سفالوپود که نگهداری آن در فسیل و اشکال زنده ، نامعلوم است این واژه گاهی برای اولین حجره پوسته ، واقع در نوک فراگموکون یا در مرکز حلقه و نزدیک به آمونوئید توسط پروسپتوم به کار می‌رود - ب) حلقه فوقانی و معمولاً صاف یک پوسته گاستروپودی که معمولاً بخوبی از تلئوکونچ تشخیص داده می‌شود این واژه برای پوسته جنینی کاملاً ‌تشکیل‌شده یک گاستروپود به کار می‌رود و نباید به صورت مترادف با هسته به کار رود ، اگرچه برخی نویسندگان آن را به صفحه ساده کلاهی‌شکل که شکل آغازین پوسته اولیه را تشکیل می‌دهد ، محدود می کنند (نگاه کنید به نایت ، 1941)

protoconch

هر نرم تن دریایی کف زی را گویند که متعلق به رده rostroconchia است و توسط یک صدف یک کفه ای کرمینه ای تشخیص داده می شود که خط میانی پشتی را باز می کند و همچنین یک بالغ با صدف دو کفه ای تشخیص داده می شود که دارای یک یا چند لایه صدفی است که در عرض حاشیه پشتی بطوری ادامه می یابد که خط اتصال کفه های جلویی وجود ندارد (پوژتا ، و رونگار 1976)

rostroconch

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی صدف حلزونی
الف) قسمت یک صدف سرپا که بعد از صدف جنینی بوجود می آید مثلاً صدف کامل آمونیت ، ویژه

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی صدف حلزونی
الف) قسمت یک صدف سرپا که بعد از صدف جنینی بوجود می آید مثلاً صدف کامل آمونیت ، ویژه

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی صدف حلزونی الف) قسمت یک صدف سرپا که بعد از صدف جنینی بوجود می آید مثلاً صدف کامل آمونیت ، ویژه

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی صدف حلزونی الف) قسمت یک صدف سرپا که بعد از صدف جنینی بوجود می آید مثلاً صدف کامل آمونیت ، ویژه

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی صدف حلزونی
الف) قسمت یک صدف سرپا که بعد از صدف جنینی بوجود می آید مثلاً صدف کامل آمونیت ، ویژه

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی صدف حلزونی
الف) قسمت یک صدف سرپا که بعد از صدف جنینی بوجود می آید مثلاً صدف کامل آمونیت ، ویژه