معادل انگلیسی دگرشکلی کشسان
دگرشکلی موقتی که در آن سنگها پس از برداشته شدن تنش به شکل اولیه خود باز می گردند

زمين شناسی

دگرشکلی کشسان
دگرشکلی موقتی که در آن سنگها پس از برداشته شدن تنش به شکل اولیه خود باز می گردند ، دگرشکلی کشسان دگرشکلی موقتی که در آن سنگها پس از برداشته شدن تنش به شکل اولیه خود باز می گردند

elastic deformation

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی دگرشکلی کشسان
دگرشکلی موقتی که در آن سنگها پس از برداشته شدن تنش به شکل اولیه خود باز می گردند

تغییر شکل زاویه ای ، اعوجاج زاویه ای

angular deformation

تغییر شکل محوری

axial deformation

دگرشکلی شکنا

brittle deformation

تغییر شکل خزشی -تغییر شکل وارفتگی

creep deformation

تغییر شکل ، از شکل طبیعی خارج کردن ، دگرشکلی ، واتنش
اصطلاح کلی در فرآیند های مسبب چین خوردگی ، گسلش ، برشی شدن ، فشارش یا کشش سنگ ها به عنوان نتیجه ای از نیرو های گوناگون زمین

deformation

نوار دگرشکلی ناحیه ای مسطح درون یک دانه کانی تغییر شکل داده که دستخوش نوع متفاوت تغییر شکل در مقایسه با بخش های مجاور دانه شده است تغییر شکل ممکن است فقط از نظر مقدار لغزش متفاوت باشد که بر روی یک سطح لغزش خاص ظاهر شود و در این صورت شبکه به راحتی در سراسر مرز نوار دگردیسی خمیده می شود

deformation band|deformation|deformation

دگر شکلی شکل پذیر
نوعی از جریان های حالت جامد که موجب تغییراتی در سایز و شکل توده سنگی بدون شکستگی می شود این جریان ها در اعماقی که دما و فشار همه جانبه بالاست رخ می دهد

ductile deformation

خاکهایی که غنی از مواد آلی و الاستیکی است ، کشسان
نوعی تغییر شکل ماده که تغییرات بعد از حذف نیرو از بین می روند ، کشسان نوعی تغییر شکل ماده که تغییرات بعد از حذف نیرو از بین می روند

elastic

کمانش ارتجاعی

elastic buckling

برخورد کشسان

elastic collision

ثوابت کشسانی

elastic constants

ثوابت کشسانی

elastic constants|elastic constants|elastic constants

تغییر شکل الاستیک

elastic deflection

حد کشسانی

elastic limit

بازگشت کشسان
آزاد شدن ناگهانی نیروهای تغییر شکل دهنده در سنگها که موجب حرکت آنها در امتداد گسل می گردد ، بازگشت کشسان آزاد شدن ناگهانی نیروهای تغییر شکل دهنده در سنگها که موجب حرکت آنها در امتداد گسل می گردد

elastic rebound

نظریه بازگشت کشسان
گزاره ای که بر طبق آن ، حرکت در امتداد گسل ، حاصل رها شدن ناگهانی و کرنش فزاینده کشسان بین توده های سنگ در هر طرف گسل ، می باشد چنین حرکتی سنگها را به شرایط بدون تنش یا بسیار کم تنش ، باز می گرداند این نظریه توسط هری فیرلیدینگ ریه در سال 1911 پیشنهاد داده شد
مترادف: Reid mechanism ، نظریه بازگشت کشسان - گزاره ای که بر طبق آن ، باز می گرداند این نظریه توسط هری فیرلیدینگ ریه در سال 1911 پیشنهاد داده شد - مترادف: Reid mechanism

elastic rebound theory

فنریت ارتجاعی

elastic resilience

گیرداری ارتجاعی ، گیر داری الاستیک

elastic restraint

حالت کشسان

elastic state

الاستیسیته
خاصیت تغییرشکل سنگ دربرابر تاثیرنیروهای خارجی وبرگشت پذیری آن به حالت اولیه راگویند ، الاستیسیته خاصیت تغییرشکل سنگ دربرابر تاثیرنیروهای خارجی وبرگشت پذیری آن به حالت اولیه راگویند

elasticity

مقیاس کشسانی ، مقاومت مصالح

elasticity module

حالت کشسانی جاده ، حالت الاستیسیته شوسه

elasticity of roadway

تغییر شکل ناشی از خستگی

fatigue deformation

تغییر شکل تحمیل شده ، تغییر شکل اعمال شده

imposed deformation

افزایش تغییر شکل

increment of deformation

تغییر شکل بیضوی

ovalling deformation

تغییر شکل پلاستیکی ، تغییر شکل خمیری ، تغییر شکل غیر قابل برگشت

plastic deformation

دگرشکلی پیشرونده

progressive deformation

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی دگرشکلی کشسان
دگرشکلی موقتی که در آن سنگها پس از برداشته شدن تنش به شکل اولیه خود باز می گردند

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی دگرشکلی کشسان
دگرشکلی موقتی که در آن سنگها پس از برداشته شدن تنش به شکل اولیه خود باز می گردند

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی دگرشکلی کشسان دگرشکلی موقتی که در آن سنگها پس از برداشته شدن تنش به شکل اولیه خود باز می گردند

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی دگرشکلی کشسان دگرشکلی موقتی که در آن سنگها پس از برداشته شدن تنش به شکل اولیه خود باز می گردند

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی دگرشکلی کشسان
دگرشکلی موقتی که در آن سنگها پس از برداشته شدن تنش به شکل اولیه خود باز می گردند

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی دگرشکلی کشسان
دگرشکلی موقتی که در آن سنگها پس از برداشته شدن تنش به شکل اولیه خود باز می گردند