معادل انگلیسی کنترل کننده ارتباطات ، [کنترل کننده ارتباطی ، کنترل کننده ارتباطات] وسیله ای که به عنوان رابط بین

مهندسی كامپيوتر و IT
کنترل کننده ارتباطات ، [کنترل کننده ارتباطی ، کنترل کننده ارتباطات] وسیله ای که به عنوان رابط بین کامپیوترهای ارتباط یافته مورد استفاده قرار میگیرد و به مخابره داده ها اختصاص مییابد خطوط ارتباطی ، به جای کامپیوترها به این کنترل کننده ها را مییابند کنترل کننده ارتباطاتی با کنترل ارسال ، دریافت ، رمز گشایی ، و اشکالات مخابراتی در به کارگیری حداکثر از زمان پردازش کامپیوتر میزبان کمک میکند این کنترل کننده میتواند یک دستگاه قابل برنامه ریزی و یا یک وسیله غیرقابل برنامه ریزی باشد که پروتکلهای ارتباطاتی خاصی را رعایت میکند نیز نگاه کنید به ‎ front-end processor
communications controller
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی کنترل کننده ارتباطات ، [کنترل کننده ارتباطی ، کنترل کننده ارتباطات] وسیله ای که به عنوان رابط بین
ارتباطات ، [ارتباطات] نظام گسترده مشتمل بر روشها ، مکانیسمها و رسانه های مربوط به انتقال اطلاعات در زمینه کامپیوتر ، ارتباطات به انتقال داده ها از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر از طریق رسانه ارتباطاتی مانند تلفن ، رله میکروویو ، ارتباط ماهواره ای یا کابل اطلاق میگردد ارتباطات کامپیوتری به دو طریق صورت میگیرد: اتصال موقت دو کامپیوتر از طریق مودمها ، و ارتباط دائمی یا نیمه دائمی چند ایستگاه کاری یا کامپیوتر در شبکه مرز بین این دو روش مشخص نیست ، چرا که میکرو کامپیوترهای مجهز به مودم اغلب برای کامپیوترهای خصوصی و همچنین برای کامپیوترهای شبکه های عمومی نیز مورد استفاده قرار میگیرند سخت افزار و نرم افزار مورد استفاده در ارتباطات مودمی با ارتباطات شبکه ای فرق داشته اما بیربط نیست به عنوان مثال ، در ارتباطات مودم به مودم میتوان از تلفن معمولی و حاملهای ارتباطاتی دیگر برای مخابره یک طرفه یا دو طرفه بین کامپیوترها استفاده نمود در حالی که شبکه ها بیشتر به خطوط تلفنی اختصاصی و سیستمهای راه یابی (سوییچینگ) یا کابل کشی بین دستگاهها متکی هستند در شبکه ها به دلیل حجم بالای مخابره ، با استفاده از مکانیسمهای مخابراتی پیشرفته و رویه های اشکال یابی ، پیامهای مبادله شده بین کاربران مجاز ، هدایت و ذخیره میشوند مقایسه کنید با ‎data ‎ transmission ، ‎ telecommunications ، ‎ ; teleprocessing نگاه کنید به ‎ asynchronous transmission ، ‎ CCITT ، ‎ channel ، ‎ communications protocol ، ‎ IEEE ، ‎ ISDN ، ‎ ISO/ISI model ، ‎ LAN ، ‎ modem ، ‎ network ، ‎synchronous ‎ transmission
کنترل کننده دیسک ، کنترل کننده دیسک یک تراشه ویژه و مدار مربوط به آن که عملیات خواندن و نوشتن دیسک گردان کامپیوتر را هدایت و کنترل می کند ، [کنترل کننده دیسک] یک تراشه ویژه و مدار مربوط به آن که عملیات خواندن و نوشتن دیسک گردان کامپیوتر را هدایت و کنترل میکند انتقال اطلاعات به دیسک گردان و از آن ، عملیات پیچیده ای است در این رابطه کنترل کننده ، اموری چون استقرار هدهای خواندن‎/ نوشتن ، واسطه گری بین دیسک گردان و ریز پردازنده ، کنترل انتقال اطلاعات به حافظه و از آن را به عهده میگیرد کنترل کننده دیسک برای دیسک گردانهای دیسک فلاپی و دیسک سخت مورد استفاده قرار میگیرد در بعضی از کامپیوترها ، کنترل کننده دیسک در داخل سیستم تعبیه میشود‎ ; به عنوان مثال ، در کامپیوترهای مکینتاش ، کنترل کننده دیسک فلاپی ، تراشه ویژه ای بنام ‎Integrated ‎ Woz Machine (با حروف اختصاری ‎IWM) است که نام مزبور به یاد اولین سازنده آن ‎ Steven Wozniak انتخاب شده است در دستگاههای دیگری مانند کامپیوترهای شخصی اولیه آیبیام ، کنترل کننده دیسک روی کارتی قرار دارد که در یکی از شیارهای گسترشی سیستم جای میگیرد یک کنترل کننده دیسک ممکن است بتواند بیش از یک دیسک گردان را تحت کنترل خود قرار دهد
[کنترل کننده ورودی ‎ / خروجی] یک مدار کنترلی به همراه ابزارهای ورودی یا خروجی یا درگاهها که یک رابط سخت افزاری (نوعی مترجم) بین ابزارهای ورودی‎/ خروجی و ریز پردازنده را شکل میدهد کنترل کننده ورودی‎/ خروجی عملیات را تحت نظارت قرار داده و امور مربوط به دریافت ورودی و ارسال خروجی را انجام میدهد ، بدین ترتیب یک وسیله ارتباطی دائمی را برای ریز پردازنده فراهم میسازد تا ریز پردازنده بتواند به کارهای دیگر خود بپردازد به عنوان مثال ، ممکن است کد صفحه کلید یک ریز پردازنده و مدار داخلی جهت ثبت ضربات کلیدی و ترجمه آنها به کدهای دودویی قابل فهم برای ریز پردازنده کامپیوتر داشته باشد همچنین دیسک گردان نیز به وسیله یک کنترل کننده کار میکند که امور پیچیده الکترونیکی مربوط به استقرار هدهای خواندن‎/ نوشتن ، خواندن از دیسک و نوشتن روی آن ، و حتی کنترل اشکالات و خطاها را نیز انجام میدهد بیشتر کنترل کننده ها به نرم افزاری احتیاج دارند که امکان دریافت و پردازش اطلاعات ارائه شده به وسیله کنترل کننده را برای کامپیوتر فراهم میسازند ابزار ورودی‎/ خروجی‎1 ابزار ورودی‎/ خروجی‎input/output device7$ یک ابزار سخت افزاری که برای گذاردن اطلاعات در اختیار کامپیوتر و دریافت اطلاعات از آن ، مورد استفاده قرار میگیرد بنابراین ابزار ورودی‎/ خروجی بسته به وضعیت موجود ، اطلاعات را در یکی از دو مسیر موجود ارسال میکند دیسک گردان ، مثالی از یک ابزار ورودی‎/ خروجی است برخی از ابزارها فقط برای دریافت ورودی مورد استفاده قرار میگیرند ، مثل: صفحه کلید ، ماوس ، قلم نوری و دسته بازی‎ ; ابزارهای دیگری نیز فقط برای ارائه خروجی قابل استفاده هستند مثل: چاپگر و مونیتور برای بیشتر ابزارها باید روال نرم افزاری خاصی (بنام راه انداز ابزار) نصب شود که امکان انتقال اطلاعات بین کامپیوتر و آن را فراهم میسازد

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن