معادل انگلیسی ثبت ورود

مهندسی كامپيوتر و IT
ثبت ورود
log on = sing in = log in
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ثبت ورود
قیاسی ؛ آنالوگ ، آنالوگ قیاسی - نمایش داده به شکلی غیر از بیتهای دودویی تصویری که یک دوربین یا اسکنر می گیرد و صدایی که یک میکروفن دریافت می کند نمونه های داده آنالوگ هستند که باید به 0 و 1 تبدیل شوند تا در کامپیوتر ذخیره گردند ، قیاسی ، آنالوگ ، تشابه گونه ای اندازه گیری یا ارائه و نمایش است که یک نشانگر یا شاخص دایماً در حال تغییر بوده و این تغییرات پدیده مورد اندازه گیری ، اغلب منعکس می گردد برای نمونه ، در نمایش قیاسی یک دماسنج هر چه تب بیمار بیشتر شود طول جیوه نیز افزایش می یابد ، [قیاسی ، آنا لوگ ، تمثیلی] اصطلاحی در مورد ابزاری که مقادیر را به وسیله یک خاصیت فیزیکی متغیر ، مانند ولتاژ در مدار الکترونیکی ، نشان میدهد ‎ analog که از کلمه یونانی ‎ analogos به معنای نسبت گرفته شده ، به مفهوم تغییر و نسبت میباشد یک ابزار قیاسی میتواند تعداد نامحدودی مقدار در محدوده خودش ارائه بدهد در مقابل ، ابزار دیجیتالی (رقمی) مقادیر را در اعداد جداگانه ای میگنجاند که باعث محدود شدن محدوده مقادیر به قابلیت تفکیک پذیری آن ابزار میگردد مقایسه کنید با ‎ ; digital نیز نگاه کنید به ‎ analog computer ، ‎ analog-to-digital converter ، ‎ digital-to-analog converter
لگاریتم- توانی که یک عدد باید به آن برسدتا عدد دیگری را ارائه دهد x ، y a به توان x لگاریتم y در مبنای aاست که به صورت x log مبنای a y بیان می شود عمومی ترین مبانی توابع لگاریتمی ، عبارتند از 10 و a ( حدود 2/718 ) لگاریتم های مبنای10 به لگاریتم های عام معرف اند و مبنای e ، لگاریتم های طبیعی نامیده می شوند (زیرا انتگرالها و مشتق های با مبنای e ، نسبت به مبنای دیگر آسان ترند ) مثلاً لگاریتم عام10000 برابر با 4است ، ( 4 1000 log10 ) یعنی 10000 10 به توان 4 اگر مبنای در عبارت log به توان a مشخص نشده با شد ، معمولاً مبنای 10 مورد نظر است ؛ لگاریتم طبیعی a به صورت log در مبنای e به توان a یا lna نوشته می شود ، لگاریتم (مخفف آنlog) ، [لگاریتم] با شکل اختصاری ‎ log ، در ریاضیات توانی است که یک مبنا باید به قوه آن برسد تا مساوی یک عدد مشخص گردد به عنوان مثال ، در مبنای ‎10 ، لگاریتم ‎ 16 برابر ‎ 1/2041 خواهد بود زیرا ‎ 101/2041 (تقریبا) مساوی ‎ 16 است لگاریتمهای طبیعی (بر مبنای ‎ e که تقریبا مساوی ‎ 2/71828 است) و لگاریتمهای معمولی (مبنای ‎10) در برنامه نویسی مورد استفاده قرار میگیرند زبانهایی مانند بیسیک و ‎ C ، توابعی برای محاسبه لگاریتمهای طبیعی دارند
طراحی منطقی ، 1- طراحی یک مدار الکترونیکی با به کار گیری گیت های (مدار های) منطقی نگاه کنید به gate ، و ارجا عا تی که در آن معرفی شده 2- طراحی منطقی بک برنامه کامپیوتر 0در مقابل رابط کاربر یا فایلهای دادء شده9) 3- عملی طراحی یک سند با استفاده از بر چسب ها به منظور بیان عملکرد به جای ظهور هر عنصر مثلاً به جای مشخص کردن فصلها با کلمات تایپ شده آنها را با ترتیب خاصی روی صفحه ، بر چسب می زنند طراحی منطقی ف رویکرد مورد استفاده به وسیله LATEX ، SGML ، XML است؛ کلمه پردازهای WYSIWYG از آن استفاده نمی کنند طراحی منطقی عموماً برای مستندات پیچیده مناسب است ، زیرا تصمیم در مورد ظهور عناصر سند را می توان مستقل از متن انجام داد اگر عناوین تمام فصلها را تغییر دهید ، لازم است فقط در یک جا تغییر ایجاد کنید ، زیرا تمام عناوین فصلها ، به عنوان نمونه های یک واحد یکسان شناخته می شوند در سیستم WYSIWYG ، هر عنوان باید به طور جداگانه تغییر کند ، زیرا کامپیوتر نمی داند که آنها مشابه هم هستند مستندات برچسب دار که طراحی منطقی دارند ، در پایگاه های داده ی مامپیوتری ساده تر مدیریت می شوند
لوگو - 1- علامتی تجاری یا چاپی ؛ اختصار logotype 2- زبان برنامه نویسی که آقای Seymour Pepert از MIT آن را برای به کارگیری در آموزش برنامه نویسی کودکان ساخت بر اساس نظر او ، آموزش به کمک کامپیوتربدون استفاده است ، مگر اینکه دانش آموزان بتوانند کامپیوتر را کنترل کنند برای اجرای این نظر ف او زبانی را طراحی کرد که از بیسیک ساده تر است اگر چه LOGO در اطراف « لاک پشت » می چرخد این لاک پشت ، در اصل روبوتی که روی یک ورق کاغذ می چرخد و با قلم نشانه هایی را ایجاد می کند ( لاک پشت امروزی مثلثی است که در اطراف صفحه حرکت می کند و بر اساس دستور یک خط را رسم می کند ) ترسیم شکلها به وسیله ی لاک پشت ، موجب جذب کودکانی می شود که علاقه ی چندانی به محاسبات ریاضی یا تدریس هندسه و حل مسائل منطقی ندارد LOGO زبانی قابل گسترش است ؛ یعنی ، برنامه ها به وسیله ی تعریف جمله ها بر حسب جملات تعریف شده ی قبلی ساخته می شوند مثلاً برنامه ی زیر یک مربع را رسم می کند؛ TO SQUARE CLEARSCREEN FORWARD 50 RIGHT 90 FORWARD 50 RIGHT 90 FORWARD 50 RIGHT90 FORWARD 50 END یعنی : « صفحه را پاک کن ! ( لاک پشت را در مرکز قرار بده ! ) ، 50 واحد بالا برو! 90 درجه به راست بچرخ ! 50 واحد جلول برو ! 90 درجه به راست بچرخ ! » و با توجه به آنکه رویه های LOGO می توانند خود را بارها فرا بخوانید ، الگوهای پیچیده ی « دانه برفی گونه » را به آسانی می توان تولید کرد نگاه کنید به Koch snowflake ، لوگو ( آرام شرکت ) - اختصار logo type ، علامت تجاری یا نشان چاپی ، یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض ، یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض می کند استفاده کننده به انواعی از ترمینالهای گرافیکی دسترسی دارد لوگو ، آرم یک شرکت ، [لوگو] یک زبان برنامه نویسی که اغلب برای آموزش برنامه نویسی به کودکان مورد استفاده قرار میگیرد و در سال ‎ 1968 توسط ‎ Seymour Papert در ‎ MIT ابداع گردید یکی از ویژگیهای مهم لوگو (‎Logo) ، طراحی لاک پشتی است در این ویژگی ، برنامه نویس میتواند با هدایت یک ((لاک پشت)) در جهات اصلی ، طرحی را رسم کند برنامه نویس (که اغلب کودک است) پس از تسلط بر محیط ترسیمی ساده ، به فراگرفتن ویژگیهای پیچیده تر این زبان میپردازد که عمدتا از زبان برنامه نویسی ‎ LISP گرفته شده اند لوگو به عنوان یک زبان آموزشی در نظر گرفته میشود ، با وجود این برخی از شرکتها اقداماتی انجام داده اند تا در مجمع برنامه نویسان ، جنبه رسمیتری به آن بدهند نیز نگاه کنید به ‎ turtle ، ‎turtle ‎ graphics
زبان برنامه نویسی منطق گرا که در هوش مصنوعی بکار می رود ؛ PROLOG Programming in Logic ، Programming In Logic یکی از زبانهای برنامه نویسی مورد استفاده در هوش مصنوعی ، پرولوگ - زبان برنامه نویسی که در آغاز دهه ی 70 Alain Comerauer آن را ساخت و در سال 1995 توسط ISO استاندارد گردید زبان پرولوگ برای نوشتن برنامه هایی به کار می رود که می خواهند تفکر انسان را مدل سازی کنند این زبان برنامه نویسی منطقی را انجام می دهد ، نوعی برنامه نویسی که Robert Kowalski آن را در دانشگاه لندن ساخت در برنامه نویسی عادی ؛ برنامه مراحلی را شرح می دهد که کامپیوتر باید برای حل هر مسئله ای طی کند در برنامه نویس منطقی ، برنامه چند واقعیت و قوانین را در اختیار کامپیوتر قرار میدهد ، به طوری که واقیعت های دیگری می تواند به کمک این قوانین استنتاج کرد سپس کامپیوتر به طور خودکار رویه ثابتی را به کار می برد تا مسئله حل شود مثلاً فرض کنید می خواهیم بدانیم آیا آتلانتا در آمریکای شمالی قرار دارد یا خیر؛ و اطلاعات زیر را برای این کار در اختیار داریم: (1) x در آمریکای شمالی است ، اگر x در ایالات متحده است (2) x در آمریکا شمالی است ، اگر x در کانادا است (3) x در ایالات متحده است ، اگر x در جورجیاست (4) x در ایالات متحده است ، اگر x در فلوریداست (5 ) آتلانتا در جورجیاست همان گونه که Kiwalski اشاره کرده است ، این مسئله می تواند بر اساس رویه های استدلالی چنین شرح داد: (1) برای آنکه نشان دهید X در آمریکای شمالی است ، نشان دهید که x در ایالات متحده است (2) برای انکه نشان دهید x در آمریکای شمالی است ، نشان دهید X در کانادا است (3) برای آنکه نشان دهید x در ایالات متحده است ، نشان دهید x در جورجیاست (4) برای آنکه نشان دهید x در ایالات متحده است ، نشان دهید x در فلوریدا است (5) برای آنکه نشان دهید آتلانتا در جورجیاست ، کاری انجام ندهید پس از آن روشن است که این مسئله میتواند با زنجیر کردن جمله های 3 ، 1 و 5 با یکدیگر حل کرد در زبان پرولوگ ، اطلاعات موجود را چنین بیان می کنیم : علات */ ابتدای توضیحات را نشان می دهد ، و /* پایان آن را بیان می کند تمامی این جمله ها قوانین اند ، x متغیری است که با هر ثابتی سازگار است ، و -: به معنای « اگر» است قانون 1 به این معناست که «اگر x در ایالات متحده است ، پس x باید در آمریکای شمالی باشد» قانون 5 نوع خاصی از قوانین به نام « واقعیت » است ، زیرا دارای « اگر » نیست برای یافتن این موضوع که آتلانتا در آمریکای شمالی است ، جستجوی زیر را به پرولوگ ارائه می دهیم : (north-america ( atlanta-? برای پاسخ به این پرسش ، پرولوگ به دنبال قانونی می گردد که با اولین بخش پرس و جو سازگار باشد ابتدا قانون 1 به کار می آید ، زیرا x دارای atlanta است سپس دومین بخش از قانون پرسش جدید خواهد بود: ( geogia (atlanta - ? وقتی جستجوی قانونی هستیم که با پرسش بالا سازگار باشد ، در می یابیم که قانون 5 با آن سازگار است که دارای « اگر » نیست ، و از این رو پرسش میتواند « بلی » باشد اگر فرایند به پرسشی ختم شود که قانونی با آن سازگار نیست پاسخ به پرسش « خیر » خواهد بود یکی از تواناییهای زبان پرولوگ ، قدرت « جستجوی به عقب » است ، یعنی به عقب برگشته و راه حلهای جایگزین را پیدا می کند این ویژگی هنگامی لازم است که زنجیره ای از قوانین به یک راه حل نمی رسد مثلاً قانون 2 و4 در مسئله ی بالا به یک راه حل منتهی نمی شود ؛ اگر کامپیوتر بخواهد هر یک از آنها را آزمایش کند ، لازم است که به عقب برگشته و راه حل های جایگزین را بررسی کند زبان پرولوگ منحصر به منطق ساده ی فوق نیست این زبان می تواند تمام انواع لگاریتم ها ، مانند مرتب سازی ، محاسبه ی عددی و تجزیه را پیاده سازی کند ، ‎Programming in Logic زبان برنامه نویسی منطق گرا که در هوش مصنوعی بکار می رود زبان ‎PROLOG

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن