معادل انگلیسی گرادیان متناوب میدان مغناطیسی ای که در آن آهنرباها یک میدان دارای گرادیان های با علامت مخالف هستند

مهندسی برق

گرادیان متناوب میدان مغناطیسی ای که در آن آهنرباها یک میدان دارای گرادیان های با علامت مخالف هستند به گونه ای که میدان در یک آهنربا با شعاع ، افزایش و در آهنربای دیگر کاهش می یابد در سنکروترون ها و سیکلوترون ها به کار می رود

alternating gradient

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی گرادیان متناوب میدان مغناطیسی ای که در آن آهنرباها یک میدان دارای گرادیان های با علامت مخالف هستند

متغیر ، قابل تغییر ، متناوب

alternating

قوس متناوب

alternating arc

سهم جریان متناوب ، وسائل جریان متناوب

alternating component

اتصال متناوب

alternating contact

جریان متناوب

Alternating current

جریان متناوب

alternating current ( ac )

دینام جریان متناوب

alternating current .dynamo

مبدل ac به dc

alternating current / d.c.converter

مدار جریان متناوب

alternating current circuit

مولد جریان متناوب

alternating current generator

سنجه جریان متناوب

alternating current instrument

مغناطیس جریان متناوب

alternating current magnet

موتور جریان متناوب

alternating current motor

یکسوکننده

alternating current rectifier

مقدار مقاومت موثر

alternating current resistance

جریان متناوب 3 فاز

alternating current.3 phase

تقویت کننده جریان متناوب

alternating current.amplifier

دامنه جریان متناوب

alternating current.amplitude

مدار جریان متناوب

alternating current.circuit

مدار شکن جریان متناوب

alternating current.circuit breaker

رسانی جریان متناوب

alternating current.conductivity

شدت میدان جریان متناوب

alternating current.field strength

ضریب شکل جریان متناوب

alternating current.form factor

مولد ( ژنراتور ) جریان متناوب

alternating current.generator

القای جریان متناوب

alternating current.induction

خط جریان متناوب

alternating current.line

تلف جریان متناوب

alternating current.loss

میدان مغناطیسی متناوب

alternating current.magnetic field

مسیرهای اصلی جریان متناوب

alternating current.mains

مقدار متوسط جریان متناوب

alternating current.mean value

سنجه جریان متناوب

alternating current.meter

موتور جریان متناوب

alternating current.motor

خازن موتور جریان متناوب

alternating current.motor capacitor

شبکه جریان متناوب

alternating current.network

پتانسیل متناوب

alternating current.potential

مقدار موثر جریان متناوب

alternating current.r.m.s value

یکسو ساز جریان متناوب

alternating current.rectifier

موتور شنت جریان متناوب

alternating current.shunt motor

منبع متناوب

alternating current.source

راه انداز جریان متناوب

alternating current.starter

منبع تغذیه متناوب

alternating current.supply

ولتاژ متناوب

alternating current.voltage

حوزه متناوب ، حوزه متغیر ، میدان متناوب

alternating field

بار متغیر ، نیروی متغیر ، حرکت متغیر

alternating load

حوزه متناوب مغناطیسی

alternating magnetic field

کمیت متناوب کمیت دوره ای که تعداد میانگین آن در یک چرخه ی کامل صفر است ، حدود تغییر ، اندازه جریان متناوب

alternating quantity

تغییرات مورد لزوم ، کشش متناوب

alternating stress

ولتاژ متناوب

alternating voltage

ولتاژ متناوب ؛ ولتاژ ؛" ای سی" ولتاژ تولید شده توسط یک آلترناتور یا به وجود آمده در دو سر مقاومن یا امپدانسی که جریان متناوب از آن می گذرد اندازه و جهت این ولتاژ در فواصل منظم پیوسته در حال تغییر است ، ولتاژ متناوب ؛ ولتاژ ؛ ای سی ولتاژ تولید شده توسط یک آلترناتور یا به وجود آمده در دو سر مقاومن یا امپدانسی که جریان متناوب از آن می گذرد اندازه و جهت این ولتاژ در فواصل منظم پیوسته در حال تغییر است

alternating voltage; ac voltage

گرادیان

gradient

گرادیان پتانسیل اختلاف مقادیر ولتاژ بر واحد طول رسانا یا دی الکتریک ، شیب پتانسیل ، شیب ولت

potential gradient

گرادیان گشتاور مقدار گشتاور ایجاد شده با همگام ساز بر درجه اختلاف زاویه ای بین روتروهای فرستنده و گیرنده

torque gradient

گرادیان ولتاژ ولتاژ بر واحد طول ، در امتداد مقاومت یا مسیر رسانای دیگر

voltage gradient

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی گرادیان متناوب میدان مغناطیسی ای که در آن آهنرباها یک میدان دارای گرادیان های با علامت مخالف هستند

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی گرادیان متناوب میدان مغناطیسی ای که در آن آهنرباها یک میدان دارای گرادیان های با علامت مخالف هستند

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما