معادل انگلیسی ذخیره ی بار ؛ انباشت بار تجمع بار در بیس ترانزیستور دو قطبی یا دیود نیمه رسانا از طریق شارش حامل ه

مهندسی برق
ذخیره ی بار ؛ انباشت بار تجمع بار در بیس ترانزیستور دو قطبی یا دیود نیمه رسانا از طریق شارش حامل ها تا زمان رسیدن به شیب تراکم مورد نیاز برای جریان خروجی کلکتور یا دیود
charge storage
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ذخیره ی بار ؛ انباشت بار تجمع بار در بیس ترانزیستور دو قطبی یا دیود نیمه رسانا از طریق شارش حامل ه
ذخیره سازی انرژی باتری
battery energy storage
بار ، باز؛ خرج؛ باردهی ؛ شارژ 1 کمیتی که انرژی الکتریکی ذهیره شده در خازن ، باتری ذره بنیادی یا جسم عایق را مشخص می کند بار الکتریکی نیز نامیده می شود 2 ماده یا قطعه ای که باید توسط کوره القایی یا دی الکتریکی گرم شود 3 تبدیل انرژی دی الکتریک به انرژی شیمیایی در باتری انباره با گذاردن جریان مستقیم از آن
charge
ذخیره کردن بار
charge accumulation
تقویت کننده ی بار تقویت کننده ای که تغییرات ظرفیت در ترادیسنده های خازنی نظیر میکروفون خازنی را به تغییرات متناظر ولتاژ در خروجی تبدیل می کند اغلب از تقویت کننده های عملیاتی برای این منظور استفاده می شود
charge amplifier
حامل بار ، حامل ؛ حامل بار الکترون یا حفره ی متحرک در ماده ی نیمه رسانا ، باربر
charge carrier
چگالی حامل بار
charge carrier density
کنترل کنندۀ شارژ
Charge controller
ادوات جفت شده با بار
charge coupled devices
سیکل شارژ
charge cycle
چگالی بار بار موجود در واحد سطح یا واحد حجم
charge density
توزیع بار
charge distribution
تحریک بار
charge excitation
بار الکترون
charge of the electron
نرخ شارژ
charge rate
بازیابی شارژ
Charge recycling
برنامه ریزی شارژ
charge scheduling
قطعه انتقال بار
charge transfer device
به دام اندازی بار؛ بارزنی پدیده ای پارازیتی در قطعات نیمه رسانا که مانع از حرکت آزادانه الکترونها یا حفره ها می شود
charge trapping
وسیله تزویج -باری[ سی سی دی] نوعی وسیه انتقال بار نیمه رسانا که اساسُ از یک لایه نیمه رسانای زیرین ، یک لایه عایق اکسید در وسط ، و یک لایه بالایی از الکترودهای فلزی تشکیل شده است اعمال ولتاژ منفی به هر الکترود منجر به ایحاد منطقه تهی در لایه زیرین و ذخیره حامل های اقلیت و حامل اطلاعات می شود با انتقال ولتاژ منفی به الکترود مجاور ، اطلاعات ذخیره شده نیز جا به جا می شوند
charge-coupled device
حسگر تصویر تزویج - باری نوعی قطعه تزویج - باری که با تابش متمرکز نور به سطح آن ، بارهایی را تولید می کند با دریافت نقاط تصویر به صورت ترتیبی ، سیگنالی مشابه با سیگنالهای تلویزیونی در خروجی به دست می آید
charge-coupled image sensor
ذره باردار
charged particle
ذرات باردار ذرات حاصل از تابش : ذران آلفا و پروتون دارای بار مثبت ، و ذرات بتا و الکترون دارای بار منفی هستند یونها نیز می توانند ذرات باردار مثبت یا منفی باشند
charged particles
پدیده ی تعویض بار پدیده ای که در آن یک یون مثبت با انرژی جنبشی کافی به مولکولی برخورد می کندو با گرفتن الکترون به صورت خنثی در می آید ملکول نیز به یون مثبت تبدیل می شود ، پدیده تبادل بار
charge-exchange phenomenon
نسب بار به جرم نسبت بار الکتریکی ذره به جرم آن ، نسبت بار به جرم
charge-mass ratio
شارژر
charger
دیود ذخیره- باری نوعی دیود نیمه رسانا که زمان خاموشی آن به دلیل انباشت بار به میزان قابل توجهی افزایش یافته است
charge-storage transistor
قطعه انتقال - باری قطعه ای نیمه رسانا که بر اساس جا به جایی بارهای ذخیره شده بین نقاط معین کار می کند مانند قطعات تزریق -باری و تزویج - باری
charge-transfer device
حافظه ی خط - تأخیری نوعی حافظه که در آن از یک خط تأخیر و تمهیداتی برای خواندن و نوشتن اطلاعات در آن استفاده شده است
delay-line storage
حافظه دیسکی ذخیره داده ها به شکل رقمی روی دیسک مغناطیسی به گونه ای که قابل نوشتن ، خواندن یا پاک کردن باشد یکی از وسایل جانبی رایانه محسوب می شود دیسک با دستیابی تصادفی به وسیله یک موتور در زیر هدهای الکترومغناطیسی خواندن/نوشتن می چرخد نمونه های آن عبارت انداز hard-disk drive ( نوع وینچستر) diskette driveor flappy سی دی- رام ، که نوعی حافظه فقط خواندنی است ، در این تعریف قرار نمی گیرد
disk storage
خشک داری
dry storage
ذخیرۀ انرژی الکتریکی
Electric energy storage
حافظه ی الکتروستاتیکی حافظه ای که اطلاعات را به شکل حضور یا عدم حضور بارهای الکتریکی در محل های خاص ، نظیر صفحه ی نوعی لامپ « سی آر تی » موسوم به لامپ ذخیره ی بار یا سلول های حافظه ی ترمودینامیکی ذخیره می کند
electrostatic storage
ذخیره انرژی
Energy storage
حافظه ی پاک شونده حافظه ای که داده های آن را می توان در هر لحظه تغییر داد
erasable storage
حافظه ی فرُو آکوستیک نوعی حافظه ی خط - تاخیری که از لوله ی نازکی از ماده ی مغناطو تنگشی ، سیم گذرنده از مرکز لوله ، و یک ترادیسنده ی فراصوتی در انتهای لوله تشکیل می شود در هنگام نوشتن ابتدا پالس فراصوتی توس ترادیسنده در خط ارسال می شود بعد از ایجاد تأخیر زمانی لازم برای رسیدن پالس به نقطه ی ذخیره مطلوب روی خط ، پالس کوتاهی از جریان به رسانای مرکزی اعمال می شود که حالت مغناطیسی خط در آن نقطه را تغییر می دهد در هنگام خواندن ، دوباره یک پالس فراصوتی به داخل خط ارسال می شود؛ بعد از تأخیر متناظر با محل ذخیره بیت مورد نظر ، دریچه ی قرائت موقتاً باز می شود تا در صورت وجود بیت در هنگام عبور پالس فراصوتی در آن نقطه ، پالس ولتاژ تولید شده را دریافت کند
ferroacoustic storage
ذخیره سازی انرژی مغناطیسی
magnetic energy storage
ذخیره پاک نشدنی محیط حافظه کامپیوتری که نمی توان آن را پاک و دوباره استفاده کرد ، مانند حافظه خواندنی (ROM) برنامه ریزی شده در کارخانه یا حافظه قابل برنامه ریزی میدانی (PROM )
nonerasable storage
ذخیره ناپیوسته قطعه یا سیستم ذخیره کننده ای که تحت کنترل واحد پردازش مرکزی نیست
off-line storage
ذخیره نوری ذخیره مقدار زیادی داده به شکل دائمی روی فیلم عکاسی یا محیطی معادل آن ، برای خواندن تخریب نشدنی داده ها با استفاده از منبع نور لیزر و آشکار ساز نوری با این روش می توان داده های ثابت را برای کاربردهایی مانند استفاده در کامپیوترهای راهنمای ناوبری و کنترل فرایند یا ماشین - ابزار ذخیره نوری معمولاً به شکل دیسک گردانی با آشکارساز نوری است که هدهایی برای خواندن داده های ضبط شده روی دایره هایی بر سطح دیسک دارد یا هدهایی که بر روی شیار داده مورد نظر حرکت می کند
optical storage
تلمبه ذخیره
pumped storage
ذخیره ساز
storage
ذخیرۀ انرژی مغناطیسی ابررسانا
Superconducting Magnetic Energy Storage
ذخیره موقت ، حافظه موقت
temporary storage
تر داری
wet storage

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن