معادل انگلیسی جهت وارون جهت مربوط به مقاومت بیشتر در یک یکسوساز که از الکترود مثبت به طرف الکترود منفی است ای

مهندسی برق

جهت وارون جهت مربوط به مقاومت بیشتر در یک یکسوساز که از الکترود مثبت به طرف الکترود منفی است این جهت وارون جهت رسانش است ، جهت معکوس

inverse direction

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی جهت وارون جهت مربوط به مقاومت بیشتر در یک یکسوساز که از الکترود مثبت به طرف الکترود منفی است ای

جهت جریان

current direction

جهت

direction

جهت میدان

field direction

جهت مستقیم جهتی که کمترین مقاومت را در برابر عبور جریان از یکسوساز یا دیود نیمرسانا دارد

forward direction

جهت ارادی دراز کردن دست

intentional reaching direction

معکوس

inverse

اخلال پویش - مخروطی وارون نوعی روش جنگ الکترونیکی که طی آن بسامد چرخش پویشی رادار ردگیر دشمن شناسایی و سیگنال برخوردی پس از مدوله سازی دامنه ی پالس بابهره ی وارون باز فرستاده می شود و در نتیجه رادار دشمن سمن واقعی را گم خواهد کرد

inverse conical-scan jamming

جریان وارون جریان حاصل از ولتاژ وارون یکسوساز تماسی یا قطعه ی نیمه رسانا ، جریان معکوس ، جریان ولتاژ معکوس

inverse current

دیود معکوس

inverse diode

کنترل دینامیک معکوس

inverse dynamics control

جریان وارون الکترود جریان جاری شده در الکترود لامپ الکترونی در خلاف جهت واقعی بنابراین برای جریان وارون آند ، الکترونها از آند به طرف کاتد جاری می شوند ، جریان الکتردی معکوس

inverse electrode current

واخوراند معکوس

inverse feedback

پالایه ی پسخورد - وارون پالایه ی تنظیم شده ای که به خروجی یک تقویت کننده با گزینندگی بالا و دارای پسخورد منفی متصل شده است فیلتر طوری تنظیم شده است که برای بسامد تشدید مطلوب خروجی پسخورد - منفی صفر ایت اما با خارج شدن بسامد از این مقدار خروجی به سرعت افزایش می یابد و ضریب تقویت را کاهش می دهد

inverse- feedvack filter

تابع وارون تابعی که از جا به جایی متغیرهای وابسته و مستقل یک تابع معین یه دست می آید ، تابع معکوس

inverse function

محدود کننده وارون محدود کننده ای که در گستره ی معینی از مقادیر لحظه ای ورودی ، خروجی ثابتی را تولید و در خارج از آن به صورت خطی یا به شکل تابع تعریف شده ای از ورودی عمل می کند از این مقدار برای حذف بخشهایی از سیگنالهای خروجی مثلاً آثار مزاحم مربوط به همشنوایی استفاده می شود

inverse limiter

تبدیل ملین معکوس

inverse Mellin transform

وجه معکوس

inverse mode

ولتاژ اوج وارون 1 مقدار اوج ولتاژی که در مدت زمان صفر بودن جریان در دو سر یک لامپ یکسوساز یا لامپ پرتو - ایکس می تواند در جهت وارون ( آند منفی) تحمل کند بی آنکه دچار شکست یا خرابی شود

inverse peak voltage

اثر فوتوالکتریک وارون تبدیل انرژی جنبشی یک الکترون متحرک به انرژی تابشی در محل برخورد؛ نظیر آنچه در تولید پرتوهای ایکس روی می دهد

inverse photoelectric effect

اثر برق ‎ - نور

inverse photo-electric effect

اثر پیزوالکتریک وارون انقباض یا انبساط بلور پیزوالکتریک تحت تأثیر میدان الکتریکی نظیر آنچه در هدفونهای بلوری انجام می شود

inverse piezoelectric effect

نسبت معکوس

inverse ratio

جریان اشباع معکوس

inverse saturation current

رادار دهانه‌ی ترکیبی معکوس

inverse synthetic aperture radar

تبدیل معکوس

inverse transform

ولتاژ وارون مقدار مؤثر ولتاژ دو سر لامپ یکسوساز یا یکسوساز نیمه رسانا در فاصله ی زمانی منفی بودن آند یا قطع جریان ، ولتاژ معکوس

inverse voltage

کنترل ولتاژ معکوس

inverse voltage control

اتصال موازی - وارون اتصال دو عنصر یکسوساز به گونه ای که کاتد اولی به آند دومی و آند اولی به کاتد دومی متصل می شود

inverse-parallel connection

قانون عکس مجذور اگر یک منبع نقطه ای به صورت یکنواخت و در همه ی جهتها امواج الکترومغناطیسی ، گرمایی یاهسته ای گسیل کند ، مقدار دریافت شده ، در واحد سطح و در فاصله ی معین از منبع ، با فرض نبودن هیچگونه جذبی ، تناسب معکوس با مجذور فاصله دارد

inverse-square law

جهت مقابل

opposite direction

جهت پلاریزاسیون

polarization direction

جهت اصلی

principal direction

جهت پرتو

ray direction

جهت مرجع جهتی که به عنوان مرجع برای اندازه گیری زاویهای به کار می رود ، جهت قراردادی

reference direction

جهت معکوس جهت مقاومت بیشتر در برابر جاری شدن جریان DC ثابت در پیونمد یا قطعه نیمرسانا

reverrse direction

جهت معکوس

reverse direction

جهت چرخشی

rotational direction

جهت سیم پیچ

winding direction

جهت x

x direction

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی جهت وارون جهت مربوط به مقاومت بیشتر در یک یکسوساز که از الکترود مثبت به طرف الکترود منفی است ای

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی جهت وارون جهت مربوط به مقاومت بیشتر در یک یکسوساز که از الکترود مثبت به طرف الکترود منفی است ای

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما