معادل انگلیسی رایانه قیاسی ، رایانه ی قیاسی رایانه ای بر اساس مدارهای قیاسی که از پتانسیومترهای دقیق برای نمایش م

مهندسی برق
رایانه قیاسی ، رایانه ی قیاسی رایانه ای بر اساس مدارهای قیاسی که از پتانسیومترهای دقیق برای نمایش مقادیر فیزیکی و از تقویت کننده های عملیاتی برای انجام محاسبات استفاده می کند سیگنالهای ورودی ، از حسگرها یا ترادیسنده ها یا مستقیما از روی پتانسیومترها به دست می آیند با ترکیب تقویت کننده های عملیاتی و مؤلفه های پسخوردی فعال و غیر فعال و نیز امپدانسهای ورودی مناسب می توان عملیات ریاضی نظیر جمع ، تفریق ، ضرب ، تقسیم ، انتگرال و مشتق را انجام داد پاسخها به شکل مقادیر قیاسی اند که می توان روی نوسان نما آنها را دید و یا با کمی پردازش با رسام گرافیکی آنها را رسم کرد بجز در موارد خاص آزمایشگاهی نظیر آزمایش یا شبیه سازی تونل باد و منبع آب ، در سایر موارد رایانه های رقمی جانشین رایانه های قیاسی شده اند
analog computer
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی رایانه قیاسی ، رایانه ی قیاسی رایانه ای بر اساس مدارهای قیاسی که از پتانسیومترهای دقیق برای نمایش م
آنالوگ ، قیاسی ؛ آنالوگ نمایش پیوسته ی پدیده های فیزیکی به صورت نمودار نقاط دامنه بر حسب زمان که در آن هر نقطه به صورت نامحسوس در نقطه ی بعد ادغام شده است ، شباهت ، حسابگر مشابه computer
analog
کانال قیاسی کانالی که در آن اطلاعات ارسالی می توانند هر مقداری را در محدوده ی کانال بپذیرند کانال صدا نمونه ای از کانال قیاسی است
analog channel
مقایسه کننده ی قیاسی مقایسه کننده ای که اگر مجموع دو ولتاژ قیاسی مثبت باشد ، خروجی رقمی بالا( 1 دو دویی) و اگر منفی باشد خروجی رقمی پایین ( 0 دودویی ) تولید می کند
analog comparator
داده های قیاسی داده های که بر خلاف داده های رقمی ، که دارای مقادیر گسسته اند ، به شکل پیوسته نمایش داده می شوند
analog data
وسیله ی قیاسی نوعی وسیله ی کنترلی که بر اساس متغیر هایی عمل می کند که با ولتاژ یا سایر کمیتهای پیوسته نمایش داده می شوند
analog device
تبدیل شماره ای مشابه
analog digital conversion
مبدل شماره ای مشابه
analog digital converter
حفرۀ آنالوگ
Analog hole
ورودی آنالوگ
analog input
مدول ورودی قیاسی
analog input module
وارونگر قیاسی
analog inverter
دستگاه اندازه گیری مشابه
analog measuring apparatus
ضرب کننده ی قیاسی مداری با سه سر ورودی و یک سر خروجی که می تواند دو ورودی به شکل قیاس را بپذیرد و با تکمیل حلقه های پسخوردی مناسب در بیرون مدار ، خروجی متناسب با حاصلضرب متغیرهای ورودی ( نوعا ولتاژ ) تولید کند ضرب کننده ها به شکل مدارهای دو ربعی یا چهار ربعی سازماندهی می شوند ضرب کننده های مدار مجتمع که بر اساس ترارسانایی ترانزیستور عمل می کنند ، با انجام تغییرات معین در اتصالات بیرونی می توانند عملیات تقسیم ، مربع و جذرگیری ورودی های قیاسی را نیز انجام دهند
analog multiplier
خروجی آنالوگ
analog output
سنجه ی تابلویی قیاسی سنجهی مداول که در آن ، بر خلاف سنجه ی تابلویی رقمی که مقادیر را روی نمایشگر عددی نشان می دهد ، کمیت مورد سنجش با یک عقربه ی متحرک روی مقیاس درجه بندی شده نمایش داده می شود
analog panel meter
عدد متشابه
analog quantity
سیگنال آنالوگ ، سیگنال قیاسی نوعی سیگنال کنترلی که مقدار آن نمایانگر محتوای اطلاعات است
analog signal
تبدیل شماره ای مشابه
analog to digital conversion
مبدل قیاسی ، رقمی
analog to digital converter
مبدل قیاسی ، رقمی
analog to digital transducer
مبدل قیاسی به رقمی [ مبدل ای دی سی یا ای/دی ] مداری که سیگنالهای ورودی قیاسی را به سیگنالهای رقمی تبدیل می کند نمونه های آن عبارت اند از : ای دی سی تقریب متوالی ( ای دی سی ) مبدل ولتاژ به بسامد [ وی / اف] درخشی سریع « ای دی سی » رقمی ساز « » نیز نامیده می شود
analog -to--digital converter
مبدل ( ترانسد یوسر ) قیاسی
analog transducer
مشابه ، همنام
analogic
مشابهی ، همنامی
analogical
قابل قیاس ، مشابه ، همنامی
analogous
شبه قطب
analogous pole
قطب های همنام
analogous poles
سیستمهای قابل قیاس
analogous systems
مبدل آنالوگ به دیجیتال
analog-to-digital converter (adc)or(a/d)
مبدل قیاسی به بسامد [ ای اف سی یا مبدل ای / اف ] مداری که ورودی قیاسی به شکلی غیر از بسامد را پذیرفته و آن را به بسامد تبدیل می کند می توان آن را به شکل مدار مجتمع یکپارچه یا آمیخته و یا با استفاده از قطعات مجزا ساخت
analog-to-frequency converter
مشابهی ، هم مانندی
analogue
قیاس ، شباهت
analogy
ماشین حساب خودکار
automatic computer
محاسب آهنگ سمت رایانه ای که آهنگ تغییر اندازه گیری های زاویه ای افقی از خط مبنا را محاسبه می کند
azimuth rate computer
کامپیوتر ؛ کامپیوتر ماشینی که می تواند اطلاعات را پس از دریافت ، پردازش کند و نتایج را به شکل مورد نظر نمایش دهد نمونه های آن عبارت اند از کامپیوتر های رقمی ، قیاسی و آمیخته ، رایانه ، کامپیوتر
computer
رایانه پردازش داده ها
data processing computer
رایانه رقمی ، رایانه ی رقمی رایانه ای که با استفاده از برنامه های نرم افزاری اطلاعات را در قالب رقمی پردازش می کند امروزه این مفهوم به رایانه ای بر اساس معماری ماشین فن نویمان ( neumann-machinevon) اشاره می کند که دارای یک واحد پردازش مرکزی ( سی پی یو) و هر دو نوع حافظه ی نیم رسانای فرار ( دی رم) و حافظه ی دیسک مغناطیسی غیر فرار ( دیسک گردان نرم ( فلاپی) و /یا سخت) است داده های رقمی از طریق صفحه کلید ، دیسک گردان ، یا مودم وارد رایانه می شود و سپس با عملیات سریع و پی در پی جمع ، ضرب ، تفریق ، تقسیم ، مسائل تجزیه و تحلیل می شوندنمایشگر اصلی رایانه ای رومیزی از نوع لامپ پرتو - کاتدی است که داده های پردازش شده ، نتایج محاسبات ، پست الکترونیکی و سایر متون و تصاویر گرافیکی را به صورت رنگی نمایش می دهد در رایانه های شخصی قابل حمل معمولاً از نمایشگرهای بلور - مایع ماتریسی فعال استفاده می شود انواع اصلی رایانه های امروز عبارت اند از mainframes,workstations, network servers , micro computers یا personal computers و notebook computers
digital computer
رایانه کار گذاشته تخته مداری حاوی مدارهای رایانه ای که در داخل دستگاه های یا ابزارهای الکترونیکی قرار می گیرد و عملیات پردازشی و محسباتی نظیر اندازه گیری ، آزمایش ، تشخیص و یا کنترل را برای آن انجام می دهد
embedded computer
رایانه شخصی دستی رده ای از رایانه های شخصی با تواناییهای محدود و تغذیه از باتری که در عین حال معمولاً توانایی عملیات مخابرات سیار نظیر نمابر یا پست الکترونیکی را دارند داده های موجود در حافظه ی آنها را می توان برای ذخیره یا پردازش بیشتر به رایانه های بزرگتر و سازگار با آن انتقال داد این نوع رایانه ها دارای صفحه ی نمایش بلور-مایع و صفحه ی کلید کوچک هستند
handheld personal computer
رایانه میزبان ، کامپیوتر میزبان
host computer
رایانه ی آمیخته رایانه ای متشکل از هر دو نوع رایانه ی رقمی برنامه پذیر و رایانه ی قیاسی که عمدتاً برای اهداف آزمایش و شبیه سازی ، نظیر آزمایش مدلهای هواپیما به کمک تونل باد و آزمایش انواع کشتی به کمک منبع آب ، به کار می رود
hybrid computer
رایانه مسطح رومیزی
labtop computer
ریز کامپیوتر 1 کامپیوتری با واحد پردازش مرکزی ( CPU ) که یک ریز پردازنده است مثلاً کامپیوترهای شخصی ( PC) و ایستگاههای کاری مهندسی 2 ممکن است این واژه به یک ریز کنترل کننده نیز اطلاق شود
microcomputer
مینی کامپیوتر کامپیوتر دیجیتال همه منظوره با برنامه ی ذخیره شده که قادر به انجام محاسبات اساسی حسابی ، منطقی و عملکردهای ورودی از خروجی ، همانند یک کامپیوتر بزرگ باشد هر چه کامپیوتر کوچکتر باشد ، حافظه اصلی کوچکتر ، طول لغات کوتاهتر ( معمولاً لغات 32 بیتی در مقایسه با لغات 64 بیتی در کامپیوترهای بزرگ ) است و قیمت کمتری دارد مینی کامپیوتر معمولاً در هر زمان با یک عملکرد یا سیستم کنترل و بدون اشتراک زمانی کار می کند
minicomputer
چند کامپیوتری
multicomputer
کامپیوتر کتابی کامپیوتر شخصی کوچک قابل حمل با تغذیه باتری در یک کیف دسته دار که صفحه کلید آن در نیمه پایین تر و صفحه نمایش تخت آن در داخل پوشش قرار دارد این صفحه نمایش معمولاً صفحه بلوری مایع تخت سیاه و سفید یا رینگی با اندازه قطری تا حدود 26 سانتی متر است بعضی از این نوع کامپیوتر ها شامل دیسک سخت ران داخلی و دیسک لغزان - ران یا CD خوان و حداقل 8 مگابایت حافظه با دستیابی تصادفی RAM هستند بعضی از انواع آن خود شامل پر کننده باتری هستند وزن این کامپیوترها معمولاً 2 تا 4 کیلوگرم ( 4 تا8 پوند است
notebook compuater , laptop computer
کامپیوتر نوری کامپیوتری بر اساس ترکیبهای مختلفی از حافظه های سه بعدی نگاری ، لیزری و ذخیره انبوه برای کاربردهایی مانند پردازش سیگنالهایی با سرعت بسیار بالا ، شفاف سازی تصویر و شناسایی نویسه ، بعضی از کاربردهای ویژه آن عبارت اند از : شناسایی اثر انگشت و وضوح بخشیدن به تصاویر به دست آمده با رادارهای دهانه - ترکیبی پهلونگر همدوس یک سیستم نمونه از قطعه ورودی نوری ، جارو کننده تصویر و دیجیتالی سازی تشکیل می شود کا به کامپیوتر دیجیتال متصل است این دستگاه کاربردهایی در پردازش ماشینی ، توسعه و تحلیل سطحی ، پرتونگاری و تصاویر دیگر دارد
optical computer
کامپیوتر جیبی زیر کامپیوتر شخصی قابل حمل که معمولاً وزن آن کمتراز 0/5 کیلو گرم است و برای یاد داشت برداری ، فهرست کردن قرارها و ارسال فکس به کار می رود اغلب دارای صفحه کلیدهای کوچک شده هستند
palmtop computer
کامپیوتر شخصی کامپیوتری بر اساس واحد پردازنده مرکزی ( CPU ) بای استفاده شخصی در خانه یا محل کار ، کامپینوتر شخصی با حد اقل امکانات ، دارای یک مونیتور ( سیاه و سفید یا رنگی ) است و میت واند یک یا دو دیک لغزنده - ران و یک دیسک سخت ران داشته باشد دستگاههای استاندارد تا 32 مگابایت حافظه می توانند داشته باشند تجهیزات اختیاری مانند چاپگحر ، مودم داده ، فکس - مودم ، و CD ران نیز می توانند به دستگاه اضافه شوند معمولاً به صورت دستگاه رومیزی است ولی از این واژه برای انواع سبک تر و قابل حمل مانند جیبی و کتابی نیز استفاده می شود
personal computer
رایانه کنترل فرآیند
process control computer
کامپیوتر با مجموعه دستورالعملهای کاهش یافته [ دیسک ] پردازنده کامپیوتری که مجموعه کوچکی از دسورالعملهای پایه را ، با کنار گذاشتن دستورالعملهایی که به ندرت به کار می روند ، به سرعت انجام م یدهد مدارهای صرفه جویی شده با کنار گذاشتن دستورالعملهای پیچیده می توانند به عنوان ثباتهای اضافی یا توابع دیگر اختصاص داده شوند
reduced-instruction set computer
کامپیوتر راه دور
remote computer
کامپیوتر دیجیتال سریال کامپیوتر دیجیتالی که با ارقام به طور سریال کار می کند در حالی که ممکن است با بیتهای سازنده هر رقم به طور سریال یا موازی کارشود
serial digital computer
کامپیوتر تک برد بردی مداری که معمولاً شامل ریز پردازنده ، ROM و RAM خطوط I/O موازی است و می تواند به عنوان واحد پردازش اصلی یا کنترل کننده جانبیها و دستگاههای I/O عمل کند اغلب از آن در ابزارهای عملی و تجهیزات آزمایش خودکار استفاده می کنند و در توسعه سیستمهای نمونه به کار می رود
single - board computer
کامپیوتر داده های سونار کامپیوتری که دو یا چند عامل از داده های سونار مانند فاصله ، جهت عمق و سرعت صوت را محاسبه می کند
sonar data computer
کامپیوتر خاص کامپیوتری که نوع خاصی از مسائل را حل می کند
special- purpose computer
کامپیوتر با برنامه ذخیره شده کامپیوتر دیجیتالی که می تواند ترجمه کند یا به بیان دیگر برنامه ورودی را با استفاده از دستورالعملهای ذخیره شده داخلی تغییر دهد و سپس برنامه بازنویس شده را اجرا کند
stored-program computer
ابرکامپیوتر برداری
vector supercomputer

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن