معادل انگلیسی ذخیره کردن ؛ پس انداز کردن ، ذخیره کردن انتقال اطلاعات از حافظه ی کامپیوتر به یک دستگاه ذخیره مان

مهندسی كامپيوتر و IT
ذخیره کردن ؛ پس انداز کردن ، ذخیره کردن انتقال اطلاعات از حافظه ی کامپیوتر به یک دستگاه ذخیره مانند دیسک گردان ذخیره ی داده بسیار مهم است زیرا ، هنگام قطع برق ، محتویات حافظه ی کامپیوتر پاک می شود فرایند متضاد ذخیره کردن ، عمل بازیابی یا بارکردن است ، نوشتن داده ها (معمولا یک فایل) در رسانه ذخیره سازی مثل دیسک یا نوار حفظ ، حفظ کردن یکی از زیر گزینه های پرونده که برای ذخیره کردن شکل موجود پرونده همراه با تغییر نام یا جای آن در حافظه به کار می رود
save
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ذخیره کردن ؛ پس انداز کردن ، ذخیره کردن انتقال اطلاعات از حافظه ی کامپیوتر به یک دستگاه ذخیره مان
اگر عکسی را از صفحه ای می خواهید برای خود داشته باشید ، باید چه کنیم؟B>برای این کار لازم نیست کل صفحه را save کنید در این صورت کافیست توسط موس ، کرزر را روی عکس ببرید ، سپس کلیک راست کنید و از داخل صفحه ای که باز می شود ، گزینه save picture را انتخاب کنید
save picture
ذخیره در ، حفظ با نام یکی از زیر گزینه های پرونده که برای ذخیره کردن شکل موجود پرونده همراه با تغییر نام یا جای آن در حافظه به کار می رود
save as
ذخیره کن به عنوان 1 ذخیره ی یک نوشته یا رسم تحت نامی دیگر نخستین بار که کاری را بدون عنوان ذخیره می کنید از * save as* به جای *save* استفاده کنید 2 ذخیره یک فایل در دیگر ( مثلاً ، ذخیره ی فایل coreidraw به صورت windows meafile ) نگاه کنید به export
save as ...
صرفه جویی در زمان
save time
ضبط خودکار ، [ذخیره سازی اتوماتیک ، ضبط خودکار] یک ویژگی در برنامه ها که میتواند در فواصل زمانی خاصی و یا پس از فشرده شدن تعداد کلیدهای خاصی ، فایل باز را به طور اتوماتیک روی دیسک یا رسانه دیگری ذخیره کند بدین ترتیب ، از ذخیره سازی مرتب تغییرات در اسناد اطمینان حاصل میشود
autosave

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن