معادل انگلیسی نشاندن (( یک )) کردن ، فعال کردن ، مجموعه دستگاه ؛ست کردن 1 گیرنده رادیویی یا تلویزیونی 2

مهندسی برق
نشاندن (( یک )) کردن ، فعال کردن ، مجموعه دستگاه ؛ست کردن 1 گیرنده رادیویی یا تلویزیونی 2 ترکیبی از واحدها ، زیر مجموعه ها و قطعات متصل شده یا در ارتباط با یکدیگر برای انجام وظیفه عملیاتی معین ، مانند سیستم رادار 3 قرار دادن قطعه حافظه ای مانند فلیپ-فلاپ در حالت از پیش تعریف شده ، مانند قرار دادن آن در وضعیت 0 یا 1
set
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نشاندن (( یک )) کردن ، فعال کردن ، مجموعه دستگاه ؛ست کردن 1 گیرنده رادیویی یا تلویزیونی 2

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن