معنی overhead welding (n)

مهندسی مکانیک

overhead welding (n)

جوشکاری بالاسر

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی overhead welding (n)

absolute humidity (n)

رطوبت مطلق

absolute temperature (n)

درجه حرارت مطلق

abutment engine (n)

مکانیزم انتقال انرژی هیدرولیک به محور دورانی

acceleration of gravity (n)

شتاب ثقل

accumulator (n)

مخزن نگهداری ، انبار ، منبع

accuracy (n)

دقت ، صحت ، درستی

acoustic (n)

صوتی ، وابسته به صوت

adamant drill (n)

مته الماسی

adjustable shock absorber (n)

کمک فنر قابل تنظیم

adjusting screw (n)

پیچ تنظیم

adjustment (n)

تنظیم ، تعدیل ، تطبیق دهی

admission (n)

پذیرش

admixture (n)

مخلوط

advantage (n)

مزیت

aeration (n)

هوادهی ، تهویه

aerodynamic force (n)

نیروی آئرودینامیک

aerodynamics (n)

علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا

aeromechanics (n)

آئرومکانیک ، مکانیم مربوط یا وابسته به هوا

aerometer (n)

دستگاه اندازه گیری فشار هوا یا گاز

aerosphere (n)

جو

agitation (n)

تلاطم شدید ، بهم خوردگی ، تحریک

air bleed (n)

هواکش

air blower (n)

فن ، بادبزن

air conditioning (n)

تهویه مطبوع

air drain (n)

هواکش ، تهویه

air heater (n)

گرم کن هوایی

air humidity (n)

رطوبت هوا

air insulation (n)

عایق هوا

airflow(n)

جریان هوا

airframe (n)

بال و بدنه هواپیما

airing (n)

گردش

algorithm (n)

دستورالعمل ، شیوه علمی برای حل مسائل

alignment (n)

هو محوری ، توازن ، هم راستایی

analysis (n)

تحلیل

antifreeze (n)

ضد زنگ

applicant(n)

متقاضی

arc welding (n)

جوشکاری با روش قوس الکتریکی

article (n)

مقاله

assay (n)

روش

assembly line (n)

خط مونتاژ

auger (n)

مته بزرگ

automation (n)

خودکار کردن ، تجهیز کردن به وسایل خودکار ، اتوماسیون

axial-flow (n)

جریان محوری

axiom (n)

اصل

axis (n)

محور ، خط راست

axle (n)

محور ، میله

balance (n)

تعادل

ball bearing (n)

بلبرینگ

bar (n)

میل گرد ، میله ، شمش

beam (n)

پرتو ، تیر ، میله ، محور

bearing (n)

یاتاقان

bearing stress (n)

تنش لهیدگی

beat (n)

ضربه ، ضربان ، کوبش

belt (n)

تسمه ، نوار

belt conveyor (n)

نقاله تسمه ای

bend (n)

خمش ، خمیدگی ، انحناء

bend angle (n)

جریان محوری

bending moment (n)

لنگر خمشی ، جکع جبری گشتاورها

bevel gear (n)

چرخدنده مخروطی

bevel pinion (n)

چرخ دندانه دار مخروطی

bilateral tolerance (n)

تلرانس یا لقی دوطرفه

blacksmith (n)

آهنگر ، فلزکار

blast (n)

انفجار

blow test (n)

آزمایش ضربه

blower (n)

دمنده ، وزنده

bobbin (n)

ماسوره ، قرقره ، سیم پیچ

boiling point (bp) (n)

نقطه جوش

bolt and nut (n)

پیچ و مهره

booster (n)

اسباب کمکی برای افزایش نیرو

boring machine (n)

ماشین مته ، دریل ، ماشین داخل تراش

boring mill (n)

فرز سوراخ تراشی

bottom (n)

پایین

boundary (n)

محدوده ، مرز

boundary condition (n)

شرایط مرزی

brake fluid (n)

روغن ترمز

brake shoe (n)

کفشک ترمز

bug (n)

اشکال

bulk (n)

حجم

bump (n)

ضربه ، تکان سخت

bumper spring (n)

فنر ضربه گیر

buoy (n)

جسم شناور

burr (n)

با مته سوراخ کردن

bush (n)

بوش

button (n)

دکمه

bypass (n)

گذرگاه

caliber (n)

اندازه داخلی (قطر) هر چیزی مدور یا استوانه ای

calibration (n)

درجه بندی ، کالیبره کردن

cam(n)

بادامک ، قطعه خارج از مرکز

camber (n)

خمیده کردن

camshaft (n)

میل بادامک

cannon (n)

توپ ، استوانه

capacity (n)

ظرفیت ، گنجایش

carburetor (n)

کاربراتور

care (n)

مراقبت

career (n)

حرفه ای

cargo (n)

بار

cavity (n)

حفره

center (n)

مرکز

center of symmetry (n)

مرکز تقارن

centrifugal force (n)

نیروی گریز از مرکز

certificate (n)

گواهی نامه

chamber (n)

اتاق

chamfer (n)

پخ(معمولا با شیب 45 درجه) پخ زدن

chassis (n)

شاسی اتومبیل

chatter (n)

ارتعاشات( در ماشین آلات) ، بهم خوردگی و صدا کردن

chiller (n)

سرد کن ، سرمازا

circulation oil (n)

روغن روانکاری در مسیر گردشی( مثلا سیلندر)

circumference (n)

محیط ، پیرامون

closure (n)

بسته شدن

clutch (n)

کلاچ ، محکم گرفتن ، محکم چسبیدن

coal (n)

زغال سنگ

coefficient (n)

ضریب

coefficient of expansion (n)

ضریب انبساط

coefficient of heat transmission (n)

ضریب انتقال گرما

coefficient of permeability (n)

ضریب نفوذپذیری

coefficient of thermal expansion (n)

ضریب انبساط گرمایی

cog (n)

دندانه دار کردن ، (ماشین آلات) دندانه ، دنده ، چرخدنده

cold rolling (n)

نورد سرد

combination (n)

ترکیب

combined stress (n)

تنش مرکب

combustion (n)

احتراق ، اشتعال

combustion system (n)

سیستم احتراق

combustion temperature (n)

درجه حرارت احتراق

compressive (n)

فشاری ، تراکمی

compressor (n)

دستگاه متراکم کننده هوا ، کمپرسور

condensation (n)

تراکم ، چگالش

condenser (n)

چگالنده ، دستگاه تقطیر ، متراکم کننده

conduct (n)

رفتار

conductivity coefficient (n)

ضریب هدایت یا رسانایی(برق و گرما و )

conjunction (n)

پیوستگی

constant (n)

پایدار ، ثابت ، استوار ، همیشگی ، مداوم

continues flow (n)

جریان دائم

contour (n)

حد فاصل

contour surface (n)

صفحه تراز ، صفحه مربوط به خطوط هم ارتفاع در نقشه

control panel (n)

صفحه کنترل

control volume (n)

حجم کنترل

converter (n)

مبدل ، برگردان

core (n)

هسته

correction factor (n)

ضریب تصحیح

corrosive liquids (n)

سیالات خورنده

countercurrent (n)

(جریان) متداخل ، وارون

countershaft (n)

میل هرزگرد

crane (n)

جرثقیل ، بالابر

crankshaft (n)

میل لنگ

crest (n)

تاج دنده ، سر دنده ، راس ، نوک تیزی پیچ

crime(n)

جرم

crop (n)

محصول

current generator (n)

مولد جریان

cushion (n)

بالش ، بالشتک ، ضربه گیر ، کمک فنر

cutter (n)

ماشین برش ، تیغه برش

cutter fluids (n)

سیالات برش

cutter mill (n)

ماشین تراش فلزات

cylinder head (n)

سر سیلندر(خودرو)

cylinder liner (n)

بوش سیلندر

cylindrical roller bearing (n)

یاتاقان غلتکی استوانه ای

cylindrical shell (n)

استوانه توخالی ، بوش

damp (n)

رطوبت

damp proof (n)

عایق رطوبتی

damped vibration (n)

نوسان میرا

damping (n)

میرایی ، خاصیت ضربه گیری

dead line (n)

کابل بدون جریان برق

defect (n)

نقص

degree of saturation (n)

درجه اشباع

density (n)

چگالی ، غلظت ، فشردگی

dew (n)

شبنم

dew point (n)

نقطه شبنم ، درجه انقباض

diamond (n)

الماس ، الماسی

die shoe (n)

(قالب های پرس) کفشک پرس

diesel engine (n)

موتور دیزل

diesel fuel (n)

گازوئیل

diffusion (n)

نفوذ ، بخش ، انتشار

diffusion coefficient (n)

ضریب نفوذ

discharge nozzle (n)

دهانه تخلیه ، سوخت پاش

discharge stroke (n)

کورس تخلیه ( در موتور های احتراق داخلی)

disconnector (n)

قطع کننده

disgust (n)

انزجار

disk brake (n)

ترمز دیسکی

disposition (n)

وضع

draft (n)

پیش نویس ، نیروی پیشران ، کشش ، ترابری ، فشار به جلو

drag (n)

با زور کشیدن ، کشاندن ، عقب ماندن ، نیروی مقاومت هوا (در جهت عکس حرکت هواپیما به طرف عقب)

drill (n)

مته ، سوراخ کردن

drill chuck (n)

سه نظام مته

driving shaft (n)

محور محرک

ductility (n)

شکل پذیر ، چکش خواری

dummy load (n)

بار فرضی ، بار مجازی

dynamics (n)

دینامیک ، علم مربوط به حرکن اجسام در رابطه با نیروها

ebullition (n)

غلیان ، جوشش

eccentric turning (n)

لنگ تراشی

echo (n)

پژواک

efficiency (n)

راندمان ، بازده

electric generator (n)

مولد الکتریکی

electrical insulator (n)

عایق الکتریکی

element (n)

جزء ، عنصر ، عامل ، سازه

elevator (n)

بالابر ، آسانسور

ellipse (n)

بیضی

embrittlement (n)

شکنندگی ، تردی

engine (n)

موتور

engine block (n)

بدنه موتور

engine overhaul (n)

تعمیرات کلی موتور

engine timing (n)

تنظیم موتور

engineering (n)

مهندسی

enthalpy (n)

آنتالپی ، مجموع انرژی داخلی و حاصلضرب فشار در حجم

entropy (n)

آنتروپی ، شاخصی از درجه بی نظمی مولکولی یک سیستم

epoxy (n)

چسب صنعتی

equalizer (n)

برابر ساز

equation (n)

معادله ، برابری ، توازن

equipment box (n)

جعبه ابزار و وسایل

erosion (n)

فرسایش ، ساییدگی

evaporation (n)

تبخیر

exhale (n)

بیرون دادن

exhaust valve (n)

سوپاپ دود یا تخلیه

exhaustion (n)

تخلیه

exiting forces (n)

نیروی محرکه

expansion (n)

انبساط ، گسترش

external combustion engine (n)

موتور احتراق خارجی

extreme pressure lubrication (n)

روغنکاری پرفشار

fabrication (n)

ساخت ، تولید ، ساختن

facet (n)

شکل

factor of expansion (n)

ضریب انبساط

factory (n)

کارخانه

failure (n)

شکست

fan (n)

پنکه ، پره ، پروانه

fatigue strength (n)

مقاومت ، خستگی

feather (n)

پر

figure (n)

شکل

film (n)

لایه ، پوشش ، ورقه نازک

filter (n)

صاف کردن ، تصفیه کردن

fin (n)

باله

finger (n)

میله ، زبانه ، انگشتی

flake (n)

ورقه ، پوسته

flame (n)

شعله

flap (n)

دریچه ، دهانه

flaw (n)

عیب ، نقص ، درز ، شکاف ، ترک

flection (n)

خمش ، خمیدگی

flexibility (n)

انعطاف پذیری

flexure (n)

خمیدگی ، خم شدگی

float (n)

شناور بودن ، معلق بودن

flux (n)

شار ، جریان

flywheel (n)

چرخ لنگر

fog (n)

مه

foil (n)

ورق ، ورقه نازک فلزی

fossil (n)

فسیل

four-stroke engine (n)

موتور چهار زمانه

frame (n)

قاب

freedom (n)

درجه ازادی ، آزادی( درجه آزادی)

freezing point (n)

نقطه انجماد

friction (n)

اصطکاک ، مقاومت مالشی

friction factor (n)

ضریب اصطکاک

frictional loss (n)

اتلاف اصطکاکی

frost (n)

شبنم

fuel (n)

سوخت

fuel injector (n)

سوخت پاش ، انژکتور

fume (n)

بخار

function (n)

تابع ، عملکرد

gadget (n)

ابزار ، وسیله

gage pressure (n)

فشار سنج

gap (n)

شکاف

gas turbine (n)

توربین گازی

gear (n)

چرخ دنده ، دنده

gearbox (n)

جعبه دنده

grade (n)

درجه

gradient (n)

شیب

gravity (n)

ثقل ، نیروی جاذبه ، سنگینی

grid (n)

توری ، دریچه ی سوراخدار

grime (n)

دوده

gundrill (n)

مته بلند

hardware (n)

آهن آلات ، فلزات

headway (n)

پیشرفت

heat capacity (n)

ظرفیت حرارت

heat conduction (n)

هدایت حرارتی

heat conductor (n)

هادی حرارتی

heat exchanger (n)

مبدل حرارتی

heat generator (n)

مولد حرارتی

heat insulation (n)

عایق حرارتی

heat transfer (n)

انتقال حرارتی

helical gear (n)

دنده مارپیچ

helical spring (n)

فنر مارپیچ

helical tooth (n)

چرخدنده مارپیچ

helical wheel (n)

چرخ حلزون

hemicycle (n)

نیم دایره

hill (n)

توده ، انباشته

hinge joint (n)

مفصل لولا دار

hole (n)

سوراخ

hook (n)

قلاب ، چنگک

hose (n)

شلنگ ، لوله لاستیکی

hot roll (n)

نورد گرم

human error (n)

خطای انسانی

humidity (n)

رطوبت

humidity insulation (n)

عایق رطوبتی

hybrid (n)

پیوندی

hydraulic brake (n)

ترمز هیدرولیکی

hydraulic fluid (n)

مایع یا روغن هیدرولیکی

hydraulic friction (n)

اصطکاک هیدرولیکی

ideal gas (n)

گاز کامل ، گاز ایده آل

idle running (n)

هرز گردی

impact (n)

ضربه

impeller (n)

پروانه ، گردنده

individual (n)

فردی

inert gas (n)

گاز خنثی

inertia (n)

ماند ، لختی ، اینرسی

injection (n)

تزریق

in-line engine (n)

موتور ردیفی

instantaneous center (n)

مرکز لحظه ای

insulator (n)

عایق ، نارسانا

interest (n)

علاقه ، جالب

interface (n)

سطح مشترک

internal combustion engine (n)

موتور احتراق داخلی

issue (n)

موضوع

jar (n)

تکان

jarring movement (n)

حرکت نوسانی

jaw (n)

فک ، گیره

jot (n)

ذره

journal (n)

محور یاتاقان ، یاتاقان گرد ، سر محور

journalist (n)

روزنامه نگار

kind (n)

نوع

kinematics (n)

علم شناخت حرکت و جنبش (مستقل از جرم)

kink (n)

پیچ خوردگی ، تاب ، گره

knot (n)

گره

knowledge (n)

دانش

lace (n)

توری

layout (n)

طرح

license (n)

پروانه ، گواهی نامه

lid (n)

دریچه

link (n)

پیوند ، اتصال

load (n)

بار ، نیروی وارد شده با یک چشم

log (n)

ورود به سیستم

loop (n)

حلقه

loss (n)

زیان ، ضرر ، افت ، اتلاف ، هدر دهی

lump (n)

توده

maintenance (n)

تعمیر و نگهداری

manner (n)

روش

manufacturing (n)

تولید ، ساخت

matter (n)

ماده ، جسم ، جوهر

mechanic (n)

مکانیک ، تعمیرکار

mechanism (n)

مکانیزم ، ساخت وکار

medium (n)

میانگین ، میانه

melting point (n)

نقطه ذوب

mesh (n)

شبکه

micrometer (n)

ریزسنج (اندازه گیر)

microstructure (n)

ریز ساختار

milieu (n)

محیط

milling (n)

فرزکاری

mineral (n)

معدنی

missile (n)

موشک ، پرتابه

mode (n)

طرز ، سبک ، رسم

module (n)

واحد ، اندازه گیری ، پیمانه

modulus (n)

ضریب ، مدول ، مقدار

modulus of elasticity (n)

ضریب ارتجاعی

moment (n)

گشتاور ، لنگر ، ممان ، لحظه

momentum (n)

مقدار حرکت ، اندازه حرکت

monometallic (n)

تک فلزی

motion (n)

حرکت ، جنبش

movement (n)

حرکت ، جنبش

multi fuel engine (n)

موتور چند سوخته

multilayer (n)

چند لایه

neck (n)

گردنه ، گلوگاه

node (n)

گره ، (تداخل امواج) گره ، (ارتعاشات) نقطه بی حرکت ، نقطه سکون

noise (n)

صدا ، پارازیت

non conducting (n)

عایق گرما

non return valve (n)

شیر یکطرفه ، سوپاپ یکطرفه

non-uniform flow (n)

جریان غیر یکنواخت

notch (n)

بریدگی

notion (n)

مفهوم

nut and bolt (n)

پیچ و مهره

observer (n)

ناظر ، مشاهده گر

oil reservoir (n)

مخزن روغن

one-way valve (n)

شیر یکطرفه

opinion (n)

نظر

optimization (n)

بهینه سازی

orb (n)

گوی

orbit (n)

مدار

origin (n)

منشاء ، اصل ، مبدا ، منشا

o-ring (n)

رینگ آب بندی

overhauling (n)

تعمیرات کلی

overhead cost

هزینه های سربار

overhead pedestrian crossing

پل هوایی عابر پیاده

overhead welding

جوش سربالا

oxide (n)

اکسید

pace (n)

سرعت

paradox (n)

اضداد ، مغایرت

pattern (n)

الگو

pendulum (n)

آونگ ، پاندول

percolation (n)

تراوش ، نفوذ

perimeter (n)

محیط

period (n)

زمان تناوب ، دوره ، فاصله زمانی

phase (n)

حالت ، فاز

piece (n)

قطعه ، تکه

pile (n)

توده

pilot (n)

خلبان ، پین هادی ، راهنما

pimple (n)

جوش

pin(n)

میله کوتاه و باریک ، خار ، پین ، میخ محور

pipe (n)

لوله

piping (n)

لوله کشی

piston (n)

پیستون ، قسمت متحرم داخل سیلندر

plate (n)

ورق ، صفحه

plot (n)

طرح

pole (n)

قطب

pore (n)

روزنه ، سوراخ ریز ، منفذ

power cylinder (n)

جک هیدرولیکی

power plant (n)

نیروگاه ، مولد نیرو

power screw (n)

پیچ انتقال قدرت

pressure (n)

فشار

pressure alleviator (n)

فشار شکن

pressure gauge (n)

فشار سنج

pressure relief valve (n)

شیر فشار شکن

pressure welding (n)

جوشکاری فشاری

principal stress (n)

تنش اصلی

process (n)

روند

project (n)

پروژه

projection welding (n)

جوش برجسته

proof (n)

اثبات

propeller shaft (n)

میل گاردان

propulsion (n)

پیشرانی ، نیروی رانشی ، رانش

pulley (n)

قرقره ، چرخ تسمه

quadrant (n)

پالایش

quality (n)

کیفیت

quantity (n)

کمیت ، مقدار ، میزان

radian (n)

رادیان( یکی از واحد های اندازه گیری زاویه)

radiance (n)

تابش ، تشعشع

range (n)

محدوده

rate of combustion (n)

سرعت احتراق

rate of revolution (n)

تعداد دور

rating horsepower (n)

قدرت اسمی موتور

reaction (n)

عکس العمل

recovery (n)

بهبود

refrigeration (n)

تبرید ، خنک سازی

refrigerator (n)

ماشین سرما گر ، یخچال

relaxation (n)

افت تنش ، کم شدن مقدار تنش در اثر عملیات پسگرم

reservoir (n)

مخزن ، منبع

residual stress (n)

تنش پسماند

resistance welding (n)

جوش مقاومتی

resonance (n)

حالت تشدید ، رزونانس

reverse cycle (n)

سیکل معکوس

reversibility (n)

برگشت پذیری

rim (n)

لبه

root circle (n)

(چرخدنده) دایره داخلی یا مبنا

rubber (n)

لاستیک

saddle (n)

نگهدارنده ، بستر ، تکیه گاه

safety valve (n)

شیر اطمینان

sample (n)

نمونه

saturated steam (n)

بخار اشباع

scavenging stroke (n)

کورس تخلیه با خروج دود

screwdriver (n)

پیچ گوشتی

script (n)

خط

seam (n)

درز

shape (n)

شکل ، نقشه

shearing strain (n)

کرنش برشی

shearing stress (n)

تنش برشی

sketch (n)

طرح

slice (n)

تکه

slide caliper (n)

کولیس(اندازه گیری)

spare part (n)

قطعه یدکی

spark (n)

جرقه

square thread (n)

پیچ دندانه مربعی

staple (n)

جزء اصلی هر چیزی

static load (n)

بار ثابت ، بار استاتیکی

statistics (n)

ارقام

steady state (n)

حالت پایدار

steam (n)

بخار آب

strap (n)

تسمه ، نوار فلزی ، بست

stratification (n)

لایه بندی

stress concentration (n)

تمرکز تنش

surface tension (n)

کشش سطح

taper (n)

مخروطی

taper bearing (n)

یاتاقان مخروطی

temperature (n)

دما

template (n)

الگو ، شابلون

tensile strain (n)

کرنش کششی

tensile stress (n)

تنش کششی

thermal efficiency (n)

بازده حرارتی

thermodynamics (n)

ترمودینامیک ، علم مطالعه در روابط کار و گرما

thermostat (n)

ترموستات ، دستگاه ثابت نگه داشتن دما

tide (n)

جریان

torque (n)

گشتاور پیچشی

torsion (n)

پیچش

torsional spring (n)

فنر پیچشی

tower (n)

برج

transient state (n)

حالت گذرا

turbine (n)

توربین

turbulence (n)

تلاطم ، آشفتگی

turning (n)

(ماشینکاری) روتراشی

turret lathe (n)

ماشین تراش با برجک چرخان ابزار

uniform flow (n)

جریان یکنواخت

uniform load (n)

بار یکنواخت

vapor (n)

بخار

vaporization (n)

تبخیر

vector (n)

بردار

vehicle (n)

وسیله نقلیه

velocity (n)

سرعت ، نرخ تغییرات مسافت در واحد زمان با در نظر گرفتن جهت

vibration (n)

ارتعاش ، نوسان

vibrograph (n)

ارتعاش سنج

wastage (n)

اتلاف ، هدردهی ، ضایعات

water turbine (n)

توربین آبی

wavelength (n)

طول موج

wear resistance (n)

مقاومت در رابر سایش یا خوردگی

welding (n)

جوشکاری

working stress (n)

تنش مجاز

workpiece (n)

قطعه کار

wrench (n)

آچار

yield stress (n)

تنش تسلیم ، تنش جاری شدن

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی مکانیک بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی مکانیک بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی مکانیک از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی overhead welding (n)

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی overhead welding (n)

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی مکانیک بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی مکانیک بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما