معنی working capital provided from used in operations

حسابداری

working capital provided from used in operations

سرمایه در گردش مصرف شده در عملیات ، سرمایه در گردش حاصل از (یا مصرف شده در) عملیات

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی working capital provided from used in operations

abandonment of operations

توقف با تعطیلی عملیات ، تعطیل یا توقف عملیات

banking operations

عملیات بانکی (ت حسابداری)

continuing operations

عملیات مستمر ، عملیات در حال اجراء

cycle of operations

دوره گردش عملیات

day to day operations

عملیات روزمره

discontinued operations

عملیات متوقف شده

discontinuing operations

توقف عملیات (ت حسابداری)

elimination of non value added operations

حذف عملیات فاقد ارزش افزوده

foreign operation,foreign operations

عملیات خارجی

foreign operations

عملیات/ مبادلات خارجی ، عملیات خارجی

income from continuing operations

سود حاصل از عملیات مستمر ، سود عملیات مستمر

income from operations

سود حاصل از عملیات

Integral foreign operations

عملیات خارجی اساسی

loss from discontinued operations

زیان حاصل از عملیات متوقف شده

merchandising operations

عملیات/ فعالیت بازرگانی

non value added operations

عملیات فاقد ارزش افزوده

on-going operations continuing operations

عملیات مستمر ، عملیات در حال اجراء (مستمر)

operations

عملیات

result of operations

نتایج عملیات

results of operations

نتایج عملیات

results of operations,result of operations

نتایج عملیات

statement of results of operations

صورت نتایج عملکرد صورت نتایج عملیات

summary of operations

خلاصه عملیات

trend of operations

روند عملیات

upstream operations

عمليات‌هاي بالادستي

working capital

سرمایه در گردش

Working Capital Accruals

اقلام تعهدی سرمایه در جریان

working capital analysis

تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش

working capital components

اجزای تشکیل دهنده سرمایه در گردش

working capital cycle

چرخه سرمایه در گردش

working capital management

مدیریت سرمایه در گردش

working capital provided from or used in operations

سرمایه در گردش حاصل از درعملیات ، سرمایه در گردش حاصل از ( یا مصرف شده در)عملیات

working capital ratio

نسبت سرمایه در گردش

Working Capital Strategy

استراتژي سرمایه در گردش

working capital turnover

دفعات گردش سرمایه جاری

working capital3

سرمایه در گردش3

working condition

وضعیت قابل بهره برداری (ت حسابداری)

working conditions

شرایط کاری ، شرایط کاری (ت حسابداری)

working day

روز کاری ، روز کاری (ت حسابداری)

working days per year

روزهای کاری در هر سال

working experience

تجربه کاری

working files

پرونده‌های حساب‌رسی

working hypothesis

فرضیه کاری

working papers

کاربرگ‌های حساب‌رسی

working trial balance

کار‌برگ نهایی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی حسابداری بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی حسابداری بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی حسابداری از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی working capital provided from used in operations

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی working capital provided from used in operations

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی حسابداری بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی حسابداری بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما