معنی integrated marketing communication planning

مديريت
integrated marketing communication planning
برنامه‌ريزي ارتباطات بازاريابي يكپارچه
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی integrated marketing communication planning
capacity requirements planning
برنامه‌ریزی نیازهای ظرفیتی
computer aided process planning
برنامه‌ریزی فرآیند تولید توسط کامپیوتر
cultural planning
برنامه ریزی فرهنگی
development planning
برنامه ریزی توسعه
discovery-driven planning
برنامه ریزی اکتشافی
distribution requirements planning
برنامه‌ریزی توزیع محصول
down planning
برنامه‌ریزی از بالا به پایین
enterpris resource planning
برنامه‌ريزي منابع سازماني
enterprise resource planning
سیستم برنامه‌ریزی منابع سازمانی (بهم پیوسته)
Enterprise Resources Planning
برنامه‌ريزي منابع سازمان
human resource planning
برنامه ریزی نیروی انسانی
human resources planning
برنامه ریزی منابع انسانی
integrated -information systems
سیستم‌های اطلاعات یک پارچه
integrated marketing communication
ارتباطات بازاریابی یکپارچه
Integrated Model
مدل یکپارچه
Integrated Planning
برنامه ریزی یکپارچه
integrated satisfaction
رضايت يكپارچه
integrated systems
سیستمهای یکپارچه
Internal Planning
برنامه ریزی داخلی
learning requirements planning
برنامه‌ریزی نیازهای آموزشی
linear planning
‫ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰی ﺧﻄﯽ‬
manpower planning
‫ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰی ﻧﻴﺮوی اﻧﺴﺎﻧﯽ‬
manufacturing resource planning
برنامه‌ریزی منابع تولید
marketing planning
برنامه‌ريزي بازاريابي
material request planning
برنامه‌ریزی درخواست مواد
material -requirements planning
برنامه‌ریزی مواد مورد نیاز
material resource planning
برنامه‌ریزی منابع مواد
media planning
برنامه‌ريزي رسانه
medium-term planning
برنامه ریزی میان مدت
money resource planning
برنامه‌ریزی منابع پولی
planning
طرح ریزی - برنامه‌ریزی ، ‫ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰی‬
planning
برنامه ريزي
Portfolio Planning
برنامه ریزی پرتفوی
production planning
برنامه‌ریزی تولید
resource capacity planning
برنامه‌ریزی ظرفیت منابع
Resource Planning
برنامه ریزی منابع
rough-cut capacity planning
مجموعه برنامه‌ریزی تخمینی ظرفیت‌ها
scenario planning
برنامه ریزی مبتنی بر سناریو
source planning
سیستمهای برنامه ریزی توزیع
strategic planning
برنامه ریزی راهبردی
Succession Planning
برنامه ریزی جانشینی
up-down planning
برنامه ریزی از بالا به پایین
Workforce planning
برنامه ریزی نیروی کار

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مديريت بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مديريت بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مديريت از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مديريت رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن