معنی ground

روانشناسی
ground
(1) زمینه ، آنچه در یک تصویر شکل یا موضوع بر آن مسلط است تکلیف معیوب شکل- زمینه در بیماران مبتلا به اختلال عضوی مغز شایع است ، و در مقابل یک شکل- زمینه معمولی همان سر در گمی را پیدا میکند که افراد بهنجار در وضعیت های دو پهلو گرفتار آن می گردند (2) پایه اقدام به عمل ، توجیهی برای باور کردن ، زمین ، عنوان ، زمان ماضی فعل grindکردن ، بگل نشاندن ، اصول نخستین را یاد دادن(به) ، فرودآمدن ، بزمین نشستن ، اساسی ، :(n & vt & vi )زمین ، خاک ، میدان ، زمینه ، کف دریا ، اساس ، پایه ، بنا کردن ، برپازمین
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی ground
groundhog
woodchuck
groundwater
ابهای زیر زمینی ، آبهای زیر زمینی
groundsel
اساس ، پایه ، شیخ الربیع ، تیر پایه ، (گ ش ) شیخ‌الربیع
ground bass
اهنگ بم مختصری که میان اهنگ ملودی و هارمونی تکرار شود ، (در موسیقی)آهنگ بم مختصری که میانآهنگ ملودی و هارمونی تکرار شود
groundnut
بادام زمینی ، (گ ش ) بادام زمینی
groundless
بی اساس
ground ivy
پاپیتال خاکی ، (گ ش ) پاپیتال خاکی
ground fir
پنجه گرگ ، (گ ش ) پنجه گرگ سلاژین (lycopodium selago)
ground rent
حق الا رض ، اجاره عرصه ، حق‌الارض
ground rule
دستورالعمل ، وظیفه اساسی ، قاعده و طرز عمل ، وظیفه‌اساسی
groundhog day
روز دوم فوریه که بعقیده عوام اگرافتابی باشد نشانه انستکه اززمستان شش هفته مانده است و اگر ابری باشد نشانه اوایل بهار است ، و اگر ابری باشد نشانه اوائل بهار است روز دوم فوریه که‌بعقیده عوام‌اگرآفتابی باشد نشانهآنستکه‌اززمستان‌شش هفته مانده‌است
groundwork
زمینه ، اساس ، پایه ، basis) ، (foundationزمینه
groundpine
صنوبر الا رض ، صنوبر زمینی ، (گ ش ) صنوبر الارض ، صنوبر زمینی (ajuga chamaepitys)
ground floor
طبقه همکف ساختمان ، طبقه‌همکف ساختمان
ground swell
طغیان شدید و وسیع اب اقیانوس ، امواج ، طغیان شدید و وسیع آب اقیانوس
groundsheet
فرش مشمع ، فرش رطوبت ناپذیر
grounder
کار گذار ، پایه گذار ، موسس ، ضربتی که کسی یا چیزی را بزمین می اندازد ، پایه‌گذار ، ضربتی که کسی یا چیزی را بزمین می‌اندازد
ground crew
کارکنان هواپیما ، متخصصین فنی ومکانیک های هواپیما
ground state
کمترین نیرو ، نیروی اساسی ، حالت اساسی
groundling
گیاه زمینی ، ماهی ته دریا ، خواننده یاتماشاچی بی ذوق ، عامی ، شخص فرومایه و پست
groundwave
موجهای رادیویی زمینی ، موجهای رادیوئی زمینی
ground plan
نقشه ای که هم تراز زمین باشد ، طرح عمومی ، شالوده ، طرح اساسی ، نقشه‌ای که‌هم‌تراز زمین‌باشد
groundmass
نوعی سنگ سماک دانه دار ، نوعی سنگ سماک دانه‌دار
ground glass
نوعی شیشه نورافشان که دارای سطحی تراشیده است ، نوعی شیشه‌نورافشان که دارای سطحی تراشیده است
aboveground
در بالا ی سطح زمین ، در قید حیات
aground
بزمین ، بگل نشسته ، درزمین
background
زمینه ، نهانگاه ، سابقه ، سابقه زمینه
battleground
میدان جنگ ، عرصه منازعه ، رزمگاه ، نبردگاه
fairground
ناحیه ای که مخصوص برگذاری بازار مکاره یا سیرک ونمایشگاه ها می باشد ، ناحیه‌ای که مخصوص برگذاری بازار مکاره یا سیرک ونمایشگاه‌ها می باشد
family background
پیش زمینه خانوادگی
figure-ground
شکل و زمینه
foreground
پیش صحن ، پیش نما ، نزدیک نما ( در برابر دور نما ) ، منظره جلو عکس ، زمین جلو عمارت پیش‌صحن
hunting ground
شکارگاه
lose ground
عقب افتادن ، فرصت خود را از دست دادن
playground
زمین بازی ، تفریحگاه
proving ground
محل تحقیقات علمی ، ازمایشگاه ، ازمونگاه ، آزمایشگاه ، آزمونگاه
stamping ground
پاتوق ، میعادگاه ، ( ز ع ) پاتوق
underground
راه اهن زیر زمینی ، تشکیلا ت محرمانه و زیرزمینی ، واقع در زیرزمین ، زیر زمین ، زیر زمین (انگلیس ) راهآهن زیر زمینی ، (مج ) تشکیلات محرمانه و زیرزمینی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی روانشناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی روانشناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن