معنی bad trip

روانشناسی
bad trip
پرواز ناخوشایند: عارضه مواد توهم زا که به صورت حمله وحشت یا هراس (پانیک) تظاهر می یابد بخصوص هنگامی که فرد در تنهایی ماده را مصرف می کند دیده می شود
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی bad trip
airstrip
باند فرودگاه
atrip
لنگر از زمین برداشته ، اماده ء حرکت ، مربوط به بادبان برافراشته ، (د ن ) لنگر از زمین برداشته ، آمادهء حرکت
bad
زمان ماضی قدیمی فعل بءد ، : بد ، زشت ، ناصحیح ، بی اعتبار ، نامساعد ، مضر ، زیان اور ، بداخلا ق ، شریر ، بدکار ، بدخو ، لا وصول ، لاوصول :(adj & n & adv )بد ، بی‌اعتبار ، زیانآور ، بداخلاق ، (P of bid)زمان ماضی قدیمی فعلbid
bad blood
ازردگی ، خشم ، رنجش ، تلخی ، تندی ، زنندگی ، مسمومیت خون دراثرعصبانیت ، خصومت ، آزردگی
bad tempered
بدخو ، تندخو
bade
زمان ماضی فعل دءب ، (p of bid)زمان ماضی فعل bid
badge
نشان ، علا مت ، امضاء و علا مت برجسته و مشخص
badger
دستفروش ، دوره گرد ، خرده فروش ، گورکن ، خرسک ، شغاره ، :سربسر گذاشتن ، اذیت کردن ، ازار کردن ، :(vt )سربسر گذاشتن ، آزار کردن :(n )دستفروش ، دوره‌گرد ، (ج ش) گورکن ، شغاره (mustelidae)
badinage
خوشمزگی ، لودگی ، پرحرفی
badland
زمین لم یزرع ، زمین سنگلا خ یا باطلا قی
badly
بطوربد ، بطور ناشایسته
badminton
بدمینتن ، نوعی بازی تنیس باتوپ پردار
comic strip
کارتون ، فیلم های نقاشی شده
field trip
گردش علمی
film strip
نوار فیلم
filmstrip
فیلم عکاسی 53 میلمتری ، فیلم سینمایی ، نوار فیلم ، اسلا یدهای بشکل نوار فیلم ، فیلم عکاسی 35 میلمتری ، فیلم سینمائی ، اسلایدهای بشکل نوار فیلم
one way trip
سفر یک طرفه
outstrip
پیش افتادن از ، عقب گذاشتن ، پیشی جستن از
round trip
سفر رفت و برگشت ، سفردوسره
strip
برهنه کردن ، محروم کردن از ، لخت کردن ، چاک دادن ، تهی کردن ، باریکه ، نوار
trip
سبک رفتن ، پشت پا خوردن یازدن ، لغزش خوردن ، سکندری خوردن ، سفر کردن ، گردش کردن ، گردش ، سفر ، لغزش ، سکندری ، پرواز (در داروهای توهم زا) ، سکندری سبک رفتن

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی روانشناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی روانشناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن