معنی thinking

روانشناسی
thinking
تفکر : توانایی تجسم یا بازنمایی اشیا یا رویدادها در حافظه و انجام عملیات روی این بازنمائیها؛ مسئله گشایی ذهنی در مقایسه با مسئله گشایی از طریق دستکاری عملی
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی thinking

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی روانشناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI روانشناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن