معنی mental retardation

روانشناسی

mental retardation

عقب ماندگی ذهنی : محدودیت های قابل ملاحظه در کارکرد شخصی که وییگی آن عبارتست از کارکرد ذهنی دو انحراف معیار پایین تر از میانگین ( IQ زیر 70 ) محدودیت در دو یا چند مهارت مثل ارتباط ، مراقبت از خود ، زندگی خانوادگی ، مهارتهای اجتماعی ، کاربری در جامعه ، خودگردانی ، تندرستی و ایمنی ، تحصیلات مفید ، فراغت و کار ، عقب ماندگی ذهنی این اختلال یک سندرم رفتاری است که علت ، مکانیسم ، سیر و پیش آگهی واحدی ندارد طبق تعریف "انجمن امریکایی نقیصه عقلی" (AAMD) ، عقب ماندگی ذهنی به عملکرد هوشی کلی که به طور قابل ملاحظه پایین‌تر از حد طبیعی است و موجب اختلال همزمان در رفتار انطباقی شده یا با آن همراه می‌گردد اطلاق می‌شود که خود را در دوره‌ی رشد ظاهر می‌سازد

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی mental retardation

associative retardation

تأخير تداعي

borderline mental retardation

عقب ماندگی ذهنی مرزی

mental

دماغی ، روحی ، مغزی ، هوشی ، فکری ، روانی ، ذهنی ، عقلی

mental practice

تمرین ذهنی

mental programming

برنامه نویسی ذهن

mental rehearsal

مرور ذهنی

mental representation

بازنمایی ذهنی

mental aberration

انحراف روانی

mental ability

توانایی ذهنی

mental age

سن عقلی ، سن عقلی: واحد مقیاسی پیشنهادی بنیه برای هوش آزمایی در یک آزمون هوش که درست میزان شده باشد گروه معرف کودکان 6 ساله دارای سن عقلی 6 ، گروه معرف کودکان 7 ساله دارای سن عقلی 7 هستند و به همین ترتیب سایر گروه های سنی کودکی که سن عقلی او بیشتر از سن تقویمی اوست یک کودک پیشرفته و کودکی که سن عقلی او کمتر از سن تقویمی اوست یک کودک عقب مانده محسوب می شود ->سن تقویمی ، آزمون هوش ، سن عقلی این اصطلاح را آلفرد بینه معرفی کرد ، که به سطح هوشی متوسط در یک سن خاص اطلاق می‌شود بهره‌ی هوشی از تقسیم سن عقلی به سن زمانی ضربدر 100 بدست می‌آید وقتی سن عقلی و سن زمانی برابر باشد بهره‌ی هوشی 100 ، یعنی متوسط است

mental age (ma)

سن عقلی

mental analysis

تحلیل ذهنی

mental apparatus

دستگاه ذهن (در فرویدیسم)

mental capital

سرمایه روانی

mental conflict

تعارض روانی

mental confusion

گم گشتگی ذهنی

mental defect

نقص عقلی

mental deficiency

عقب ماندگی روانی وفکری ، عقب ماندگی ذهنی ، عقب ماندگی ذهنی (نقص عقلی)

mental derangement

آشفتگی روانی

mental descriptors

توصیفگر ذهنی

mental deterioration

تباهی عقلی

mental development

رشد ذهنی

mental disability

ناتوانی ذهنی

mental discipline

پرورش ذهنی

mental disease

بیماری روانی

mental disease mental disorder

بیماری روانی

mental disorder

اختلال روانی: سندرم (یا مجموعه ای از رفتارهای نابهنجار) که با ناراحتی ، ناتوانی یا افزایش خطر بروز مشکلات همراه است درDSM-IV ، الگوی رفتاری یا روانی که واقعا کثرکار است و در یک یا چند زمینه مهم کارکرد فرد را پریشان یا ناتوان می کند ، اختلال روانی ، بیماری روانی

mental disturbance

اختلال روانی

mental examination

معاینه روانی

mental exhaustion

خستگی ذهنی

mental faculty

قوه ذهنی

mental function

کارکرد ذهنی

mental growth

رشد ذهنی

mental health

سلامت روانی

mental hygiene

بهداشت روانی

mental hygiene mental health

بهداشت روانی

mental illness

بیماری روانی

mental image

تصویر ذهنی

Mental Image Reconstruction,

بازسازی تصویر ذهنی

mental level

تراز ذهنی

mental maturity

بلوغ ذهنی

mental measurement

اندازه گیری روانی

mental process

فرایند ذهنی

mental profile

نیمرخ روانی

mental representation

بازنمایی ذهنی: تصویر درونی از یک شئ غایب یا رویداد گذشته

mental resource

منابع ذهنی

mental rotation

چرخش ذهنی

mental set

آمایه ذهنی

mental sports

ورزشهای ذهنی

mental status

وضع روانی

mental structure

ساخت ذهنی

mental subnormality

عقب ماندگی ذهنی

mental test

آزمون روانی

mental topography

مکان نگاری ذهن

mental well-being

بهزیستی ذهنی

mental work

کار فکری

mentalism

ذهن گرایی

mentalistic

ذهن گرایانه

mentality

ذهن ، قوه ذهنی ، روحیه ، طرز فکر ، اندیشه ، شیوه اندیشه

mentalization

ذهنی سازی

mentalizing

ذهنی سازی

mentally

فکرا ، روحا ، از نظر روانی ، از نظر ذهنی

mentally deficient

عقب مانده ذهنی

mentally handicapped

معلول ذهنی (عقب مانده ذهنی)

mentally retarded

عقب مانده ذهنی

mentally subnormal

عقب مانده ذهنی

mild mental retardation

عقب‌ماندگي ذهني خفيف

moderate mental retardation

عقب ماندهي ذهني ملايم (معتدل)

profound mental retardation

عقب‌ماندگي ذهني عميق

psychomotor retardation

کندی روانی ‎ - حرکتی

retardation

تاخیر ، کم هوشی ، عدم رشد فکری ، شتاب منفی ، عقب ماندگی ، کندی

sever mental retardation

عقب‌ماندگي ذهني شديد

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی روانشناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی mental retardation

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی mental retardation

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما