معنی live box

روانشناسی

live box

جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند ، جعبه یا قلمی که در آب آویزان میکنند تا موجودات آبزی را زنده نگاهدارند

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی live box

bandbox

جعبه ء مقوایی مخصوص نگاهداری کلا ه ، جعبهء مقوائی مخصوص نگاهداری کلاه

black box

جعبه سیاه

box

جعبه ، قوطی ، صندوق ، اطاقک ، جای ویژه ، لژ ، توگوشی ، سیلی ، بوکس ، : مشت زدن ، بوکس بازی کردن ، سیلی زدن ، درجعبه محصور کردن ، احاطه کردن ، درقاب یا چهار چوب گذاشتن ، درقاب یا چهار چوب گذاشتن :(vt )مشت‌زدن ، (غالبا باoutیا (pl box & boxes):(n ) (inجعبه ، حعبه

chatterbox

ادم پرحرف و یاوه گو ، آدم روده دراز ، آدم پرحرف و یاوه گو

choach box

جای کالسکه ران

decision box

جعبه تصمیم

discrimination box

جعبه افتراق

firebox

مجمر ، اتشدان ، منقل ، آتشدان

gearbox

جعبه دنده

goal box

جعبه هدف

icebox

یخچال

jack in the box

جعبه ای که چون در انرا میگشایند آدمکی از آن خارج شود ، نوعی اتش بازی ، علی ورجه ، جعبه‌ای که چون در آنرا میگشایند آدمکی از آن خارج شود ، نوعی آتش بازی

jukebox

جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول و دکمه مخصوص انتخاب صفحه

live

زندگی کردن ، زیستن ، زنده بودن ، :زنده ، سرزنده ، موثر ، دایر ، :(vt & vi )زندگی کردن ، :(adj )زنده

live bearing

زنده زا ، (viviparous)زنده زا

live down

باخاطرات زنده ماندن

live forever

زندگی ابدی ، ابرون گس ، ابرون ریشه دار ، ( گ ش ) ابرون گس ، ابرون ریشه‌دار

live oak

بلوط ویرجینیا ، (گ ش ) بلوط ویرجینیا

live -run

فعالیت زنده- مستقیم

live stock

چارپایان اهلی ، مواشی وگاو وگوسفندی که برای کشتار یافروش پرورش شود ، احشام

live up to sth

پیروی کردن ، طبق عمل کردن

liveable

قابل زیستن ، قابل معاشرت ، قابل زندگی ، (livable)قابل زیستن

lived experiences

تجار زیسته

livelihood

وسیله معاش ، معاش ، اعاشه ، معیشت

livelong

تمامی ، همه ، پایدار ، طولا نی وخسته کننده

lively

باروح ، زنده ، جالب توجه ، سرزنده ، از روی نشاط ، با سرور وشعف

liven

چالا ک شدن ، زنده شدن ، چابک شدن ، با روح شدن ، (د گ - غالبا با( upچالاک شدن

liver

جگر ، کبد ، جگر سیاه ، مرض کبد ، ناخوشی جگر ، زندگی کننده

liveried

ملبس ، دارای لباس ، در کسوت

liverish

شبیه جگر ، مبتلا به مرض جگر

liverwort

غافث ، داروی جگر ، (گ ش ) غافث

liverwurst

سوسیس جگر پخته ، (liver sausage)سوسیس جگر پخته

livery

تحویل ، تسلیم ، رد وبدل (مثل ضربات متبادله) ، رهایی ، نجات ، لباس و خوراکی که به نوکرداده میشود ، لباس مستخدم ، جیره ، علیق اسب ، جامه ، مستخدم ، مستخدم (حق ) تحویل ، رد وبدل ( مثل ضربات متبادله ) ، رهائی ، ( م م )

livery stable

اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسب های دیگران

liveryman

نوکر باب ، کسیکه لباس نوکری بر تن دارد

livestock

چارپایان اهلی ، مواشی وگاو وگوسفندی که برای کشتار یافروش پرورش شود ، احشام ، دام ، حیوان اهلی

liveware

زیست افزار

mailbox

صندوق پست

music box

جعبه محتوی ساز کوکی

obstruction box

جعبه ایجاد مانع

pillar box

صندوق پستی ستونی شکل ، ( انگلیس ) صندوق پستی ستونی شکل

pillbox

قوطی حب دارو وغیره ، لا نه توپ ومسلسل

poor box

صندوق اعانه

postbox

صندوق پست ، (mailbox)صندوق پست

pouncet box

قوطی عطر پاش ، قوطی محتوی گرد خوشبو ، ( م م ) قوطی عطر پاش ، ( م م ) قوطی محتوی گرد خوشبو

press box

لژ مطبوعاتی ، جایگاه گزارشگران ، ( در مسابقات ) لژ مطبوعاتی

problem box

جعبه مساله

puzzle box

جعبه معما

saucebox

ادم بیشرم ، بچه پر رو ، آدم بیشرم

sentry box

اتاقک نگهبانی ، سایبان چوبی نگهبان

shuttle box

جعبه دو سره

skinner box

جعبه اسکینر

snuffbox

انفیه دان ، قوطی انفیه

soapbox

جعبه صابون ، جعبه یا سکوب چوبی مخصوص نطق در کنار خیابانها ومیدان های عمومی

sound box

جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا (در گرامافون)

spice box

قوطی ادویه

strongbox

گاو صندوق

stunt box

قالب بند

sweatbox

زندان مجرد

tinderbox

فنک ، قولا ن ، جای گیرانه

toe box

چرم لا یه سرپنجه کفش

toolbox

جعبه ابزار

window box

قاب پنجره

witness box

جایگاه شهود ، گواه جای ، (دادگاه) ، جایگاه‌شهود ، گواه‌جای

workbox

جعبه ابزار

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی روانشناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی live box

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی live box

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما