معنی response against stress

روانشناسی

response against stress

پاسخ در برابر فشار روانی

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی response against stress

acculturation stress

استرس فرهنگ پذیری

ancestress

جده

chronic stress

استرس مزمن

cloistress

راهبه ، (nun)راهبه

distress

پریشانی ، اندوه ، محنت ، تنگدستی ، درد ، مضطرب کردن ، محنت زده کردن ، دغدغه استرس ، منفی ، محنت زده‌کردن

educational stress

استرس تحصیلی

emotional distress

اضطراب هیجانی

environmental stress

استرس محیطی : در مدل بیماری پذیری- استرس در حوزه آسیب شناسی روانی به عامل استرسی گفته می شود (اعم از زیست شناختی یا توان شناختی) که همراه با بیماری پذیری موجب بروز یک اختلال روانی می شود

eustress

استرس مثبت

head mistress

مدیره ، ریسه ، خانم مدیر مدرسه ، خانم رءیس ، خانم رئیس

hospital stress

استرس بیمارستانی

job stress

استرس شغلی

marital distress

دلزدگی زناشویی

marital stress

استرس زندگی زناشویی

mistress

بانو ، خانم ، کدبانو ، معشوقه ، دلبر ، یار

Objective Stress

استرس عینی

parental stress

استرس والدین

parenting stress

استرس والدینی

perceived stress

استرس ادراک شده

prestress

باسیم ومیله اهن تقویت کردن ، تحکیم کردن ، باسیم ومیله آهن تقویت کردن

response

پاسخ : الف: پیامد رفتاری تحریک که به صورت یک حرکت یا تراوش یک غده ظاهر می شود ب: گاه ، دو نوع فعالیت جاندار ، از جمله پاسخهای دستگاه عصبی مرکزی (مانند تشکیل یک تصویر ذهنی یا یکی صورت تخیلی) صرف نظر از اینکه خود پاسخ یا محرک مربوط به آن قابل شناسایی باشد یا نه ج: فرآورده های فعالیت جاندار از قبیل وایه های تایپ شده در یک دقیقه ، جوابگویی ، پاسخ ، واکنش ، عکس العمل ، جوابگوئی ، واکنش واکنش

response (r)

پاسخ

response amplitude

دامنه پاسخ

response cost

جریمه

response differentiation

تفکیک پاسخ

response duration

مدت پاسخ

response equivalence

هم ارزی پاسخ

response generalization

تعمیم پاسخ

response hierarchy

سلسله مراتب پاسخ

response inhibition

بازداری پاسخ

response intensity

شدت پاسخ

response latency

نهفتگی پاسخ

response modulation

تعدیل واکنش

response rate

سرعت پاسخ

response set

آمایه پاسخ

response strength

نیرومندی پاسخ

response threshold

آستانه پاسخ

response time

زمان واگنش

schoolmistress

مدیره اموزشگاه ، خانم رءیس ، مدیره آموزشگاه ، خانم رئیس

seamstress

زن دوزنده ، خیاط زنانه

sempstress

دوزنده ، دوخت گر ، ) (seamstress)مونث ) دوزنده

songstress

زن اواز خوان ، زن آواز خوان

startle reaction stress

از جا پریدن فشار

storm and stress

اشوب وغوغا ، آشوب وغوغا

stress

فشار ، تقلا ، قوت ، اهمیت ، تاکید ، مضیقه ، سختی ، پریشان کردن ، مالیات زیادبستن ، تاکید کردن ، استرس - فشار روانی ، فشار روانی (استرس) ، بستن ، تاکید کردن فشار ، مالیات زیاد

toastmistress

بانوی معرفی کننده ناطق سر میز غذا

work related stress

استرس کاری

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی روانشناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی response against stress

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی response against stress

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما