معنی continuous working time

مهندسی صنايع
continuous working time
زمان کار مستمر
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی continuous working time
completion time
زمان تکمیل
continuous
پیوسته ، مداوم ، پشت سر هم
continuous auditing and monitoring
حسابرسی و نظارت مستمر
CONTINUOUS IMPROVEMENT
بهبود مستمر
Crash time
زمان ضربتی
Cycle time
زمان چرخه
downtime
زمان از کار افتادگی ، زمان توقف ، مدت زمانی که کارخانه کار نمی کند
economical lifetime
عمر اقتصادي
fixed period of time
دوره زمانی ثابت
Inventory Position Adjustment Time
زمان تعدیل موقعیت موجودی
lead time
زمان تدارک
leadtime
زمان تدارک
machine ancillary time
زمان غیرمفید ماشین ، زمان غیرفعال ماشین مدت زمانی که ماشین بطور موقت برای تعمیرات ، تنظیم یا سرویس ، خارج از عملیات تولیدی قرار می گیرد R>
over time
اضافه کاری
overtime
اضافه کاری
past-sequence dependent delivery time
زمان تحویل وابسته به توالی گذشته
processing time
زمان فرآیند زمانی که یک محصول طراحی و تولید می شود و نیز زمانی که فرآیند یک سفارش واقعا انجام میگیرد
queue time
زمان صف زمانی که محصول در صف انتظار می کشد تا نوبت گام بعدی طراحی ، سفارشگیری یا ساخت فرا برسد زمانی که مشتری در صف منتظر می ماند تا زمان ارائه خدمت به وی فرا برسد
release time
زمان آزادسازی
replenishment lead time
زمان مورد انتظار برای تحویل مجدد تدارکات
response time
زمان پاسخگویی
tact time
زمان تکت زمانی که برای تولید اختصاص داده شده است تقسیم بر میزان تقاضای خریدار زمان تکت مقرر می کند که آهنگ تولید با نرخ تقاضای مشتری برابر گردد
takt time
زمان تکت زمانی که برای تولید اختصاص داده شده است تقسیم بر میزان تقاضای خریدار زمان تکت مقرر می کند که آهنگ تولید با نرخ تقاضای مشتری برابر گردد
throughput time
زمان بازده با حداکثر ظرفیت زمانی که لازم است تا یک محصول از انگاره به بازار ، از سفارش به تحویل یا از مواد اولیه به دست خریدار برسد زمان بازده هم زمان صف و هم زمان فرآیند را شامل می شود
total value added time
زمان کل ارزش افزوده
transportation time
زمان حمل
uptime
زمان آماده باش ، زمان فعال بودن یک سیستم

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی صنايع بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی صنايع بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی صنايع از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی صنايع رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن