معنی ammonisation coefficient

زمين شناسی

ammonisation coefficient

ضریب اندازه گیری برای تولید آمونیک از نمونه هوموسی که دریک اتو20 تا 25 درجه ای که به مدت سه ماه نگهداری می شود

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی ammonisation coefficient

activity coefficient

ضریب فعالیت

agpaitic coefficient

ضریب آگپایتی
نسبت Al /Na+K بطوریکه Na ، K و Al به ترتیب نشان دهنده مقادیر اتم های سدیم ، پتاسیم و آلومینیوم در سنگ ، خصوصاً در یک سنگ آذرین آلکالن ، است

ammonisation

تغییر مواد آلی ازت دار به آمونیاک را گویند

attenuation coefficient

ضریب میرایی
اگر از دست دادن دامنه برابر با A و از دست دادن فاصله با x بصورت نمایی A/k e-ax نشان داده شود ، درنتیجه ضریب کاهش برابر با (a ) است مقایسه شود با: Q ، ضریب میرایی اگر از دست دادن دامنه برابر با A و از دست دادن فاصله با x بصورت نمایی A/k e-ax نشان داده شود

austausch coefficient

ضریب استاش
رجوع شود به تعریف واژه استاش(austausch) ، ضریب استاش رجوع شود به تعریف واژه استاش(austausch)

استاش میزان قطعی اختلاط آشفته ، برابر با حاصل ضرب ماده و فاصله عرضی طی شده در یک واحد زمانی توسط یک مایع درحرکت آشفته ، هنگامی که آن مایع از یک واحد سطح موازی با جهت کلی جریان می گذرد (twenhofel 1939) مترادف: eddy conductivity; mixing coefficient; austausch coefficient; eddy coefficient; exchange coefficient

coefficient

ضریب ، نسبت تنش های اصلی در نقطه ای از جرم خاک

compactness coefficient

ضریب فشردگی

correlation coefficient

ضریب همبستگی
عددی که نشانگر درجه همبستگی بین دو متغییر ریاضی است ضریب همبستگی مختلفی مورد استفاده قرار دارند نماد: r
، ضریب همبستگی - عددی که نشانگر درجه همبستگی بین دو متغییر ریاضی است ضریب همبستگی مختلفی مورد استفاده قرار دارند نماد: r -

diffusion of coefficient

ضریب پخش

discharge coefficient

همگرآبدهی ، ضریب تخلیه
ضریبی که بوسیله آن ، تخلیه فرضی باید چند برابر شود تا تخلیه حقیقی را بدست دهد این ضریب ، محصول ضریب فشردگی و ضریب سرعت می باشد (ASCE 1962 ) ، ضریب تخلیه ضریبی که بوسیله آن

dispersion coefficient

ضریب انتشار ، ضریب پراکندگی

distribution coefficient

ضریب توزیع ، نسبت توزیع

drag coefficient

ضریب پسا ، ضریب کشش
نسبت نیرو بر واحد سطح اعمال شده بر روی یک توده توسط جریان مایع به فشار در نقطه ایستابی ( 1962 ASCE ) ، ضریب کشش نسبت نیرو بر واحد سطح اعمال شده بر روی یک توده توسط جریان مایع به فشار در نقطه ایستابی ( 1962 ASCE )

drainage coefficient

ضریب زهکش
مقدار رواناب ( بر حسب عمق آب یا سایر واحد ها بیان می شود )خارج شده یا زهکشی شده از یک ناحیه در 24 ساعت ، ضریب زهکش مقدار رواناب ( بر حسب عمق آب یا سایر واحد ها بیان می شود )خارج شده یا زهکشی شده از یک ناحیه در 24 ساعت

dynamic viscosity|viscosity coefficient|viscosity coefficient

گرانروی پویا ضریب گرانروی (viscosity coefficient)

entrance loss coefficient

ضریب افت دهانه ، ضریب افت حاصل از اصطکاک

exchange coefficient

ضریب تبادل (austausch)

expansion of coefficient

ضریب انبساط

extinction coefficient

ضریب خاموشی
در اقیانوس شناسی ، مقیاسی برای میرایی تابش رو به پایین در دریا (اداره اقیانوس شناسی نیروی دریایی ایالات متحده 1968) ، ضریب خاموشی در اقیانوس شناسی

fertility coefficient

ضریب حاصلخیزی

field permeability coefficient

ضریب نفوذپذیری صحرایی
ضریب نفوذپذیری تعین شده برای شرایط غالب در مقابل شرایط 60 درجه فارنهایت مترادف: ضریب نفوذپذیری صحرایی

flexibility coefficient

ضریب انعطاف پذیری

friction coefficient

ضریب اصطکاک

fugacity coefficient

ضریب فوگاسیته
نسبت بی دوامی گاز به فشار پتانسیل آن ، که در حقیقت مقیاسی از میزان غیر ایده آل بودن گاز مزبور است ، ضریب فوگاسیته نسبت بی دوامی گاز به فشار پتانسیل آن

humidity coefficient

ضریب رطوبت

hydrodynamic dispersion coefficient

ضریب پراکندگی هیدرودینامیکی

hydrothermal coefficient

ضریب گرمابی

hygroscopic coefficient

ضریب هیگروسکوپیک ، ضریب هیگروسکوپی
نسبت وزن آب قابل جذب توسط توده‌ای از خاک خشک (در حالت تماس آب با یک جو اشباع) تا رسیدن به تعادل ، به وزن این حجم معین خاک خشک ، به صورت درصد؛ توانایی خاک در جذب و حفظ آب ، ضریب هیگروسکوپی نسبت وزن آب قابل جذب توسط توده‌ای از خاک خشک (در حالت تماس آب با یک جو اشباع) تا رسیدن به تعادل

impermeability factor|run off coefficient|run off coefficient

ضریب نفوذناپذیری

ionic activity coefficient

ضریب فعالیت یونی

kappa coefficient

ضریب کاپا

mixing coefficient

ضریب آمیختگی (austausch)

partition coefficient

ضریب تقسیم پذیری
نسبت غلظت مولی ماده ای که در دو سیال غیرقابل امتزاج حل شده است ، ضریب تقسیم پذیری نسبت غلظت مولی ماده ای که در دو سیال غیرقابل امتزاج حل شده است

permeability coefficient

ضریب تراوایی
نرخ جریان آب (در واحد گالن در روز) از میان یک مقطع قائم با مساحت 1 فوت مربع در واحد شیب هیدرولیک و نیز تحت دمای محیط (ضریب تراوایی میدانی) و یا در دمای 60°F
مقایسه شود با: capillary conductivity
مترادف: meinzer ، coefficient of Permeability hydraulic conductivity ، ضریب تراوایی نرخ جریان آب (در واحد گالن در روز) از میان یک مقطع قائم با مساحت 1 فوت مربع در واحد شیب هیدرولیک و نیز تحت دمای محیط (ضریب تراوایی میدانی) و یا در دمای 60°F مقایسه شود با: capillary conductivity مترادف: meinzer

radial coefficient

ضریب شعاعی
در فسیل شناسی ، نسبت بیان کننده تعداد عناصر شعاعی تقسیم بر قطر فنجان در آرکئوسیاتیدها ، ضریب شعاعی - در فسیل شناسی

reflection coefficient

ضریب بازتاب
نسبت دامنه یک موج بازتابیده به دامنه موج تابشی را گویند نسبت انرژی بازتابیده به انرژی تابشی ، مربع ضریب بازتاب می باشد مترادف: بازتابندگی ، ضریب بازتاب - نسبت دامنه یک موج بازتابیده به دامنه موج تابشی را گویند نسبت انرژی بازتابیده به انرژی تابشی

regression coefficient

ضریب رگرسیون
ضریبی در یک معادله همبستگی که شیب خط همبستگی است ، ضریب رگرسیون - ضریبی در یک معادله همبستگی که شیب خط همبستگی است

roughness coefficient

ضریب زبری ، ضریب خشونت
فاکتوری در فرمول ها که برای محاسبه سرعت متوسط جریان آب در یک مجرا یا کانالی استفاده می شود که نشان دهنده اثر زبری مواد محدود کننده بر روی افتهای انرژی در آب جاری است
، ضریب خشونت - فاکتوری در فرمول ها که برای محاسبه سرعت متوسط جریان آب در یک مجرا یا کانالی استفاده می شود که نشان دهنده اثر زبری مواد محدود کننده بر روی افتهای انرژی در آب جاری است -

run off coefficient

ضریب جریان سطحی -ضریب آبدوی

runoff coefficient

ضریب رواناب ، ضریب هرزاب ، ضریب جریان سطحی
برابراست با ارتفاع آب جریان یافته در زمین به ارتفاع بارندگی
این ضریب کوچکتر از واحد می باشد ، ضریب جریان سطحی - برابراست با ارتفاع آب جریان یافته در زمین به ارتفاع بارندگی - این ضریب کوچکتر از واحد می باشد

selectivity coefficient

ضریب گزینش

shrinkage coefficient

ضریب انقباض

step up coefficient

ضریب افزاینده

storage coefficient

ضریب ذخیره

tetrachoric correlation coefficient

ضریب همبستگی چهارخانهای

total backwater coefficient

ضریب کل فراب

velocity coefficient

ضریب سرعت
یک فاکتور عددی ، که همیشه کمتر از یکان است ، که بیان گر نسبت بین سرعت حقیقی آب بیرون ریخته از یک دهانه یا سایر ساختارهای هیدرولیک یا دستگاه هیدرولیکی و سرعت نظریه ای که باید وجود داشته باشد ، اگر هیچ افت اصطکاکی به خاطر دهانه وجود نداشت ، می باشد مربع ضریب سرعت مقیاسی برای رانده مان یا بازده یک ساختمان به عنوان آبراه می باشد بدون بعد است (ASCE ، 1962) ، ضریب سرعت - یک فاکتور عددی

velocity-head coefficient

ضریب بار سرعت
یک عامل یا فاکتور تصحیحی که برای بار سرعت سرعت میانگین برای تصحیح برای ناهماهنگی سرعت در یک مقطع عرضی ، اعمال می شود این فاکتور در جایی که سرعتها در سراسر یک مقطع برابر باشند ، برابر با 0/1 و در جایی که سرعتها در طول یک مقطع فرق کنند ، بیش از 0/1 است (ASCE ، 1962) ، ضریب بار سرعت - یک عامل یا فاکتور تصحیحی که برای بار سرعت سرعت میانگین برای تصحیح برای ناهماهنگی سرعت در یک مقطع عرضی

viscosity coefficient

ضریب گرانروی
یک فاکتور عددی که مقاومت داخلی یک سیال را در برابر به جریان افتادن ، اندازه می گیرد این ضریب برابر با نیروی برشی در dynes/sq سانتی متر که از یک سطح سیال به سطح دیگری انتقال می یابد که 1 سانتیمتر دورتر است ، می باشد و بوسیله اختلاف در سرعتهای سیال 1cm/sec در دو سطح حاصل می شود هر قدر مقاومت در برابر جریان یافتن بیشتر باشد ، ضریب بزرگتر می گردد مترادف: گرانروی مطلق گرانروی دینامیک یا پویا ، ضریب گرانروی - یک فاکتور عددی که مقاومت داخلی یک سیال را در برابر به جریان افتادن

weighted coefficient

ضریب وزنی

wilting coefficient

ضزیب پژمردگی-رابطه بین مقدار آب موجود در خاک ، ضریب پژمردگی ، نقطه پژمردگی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

معنی ammonisation coefficient

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی ammonisation coefficient

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما