معنی colo

زمين شناسی
colo
گودال ریزشی
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی colo
کلرادوئیت
ترکیب شیمیایی :HgTe
سیستم تبلور:کوبیک (مکعبی)
رده بندی: تلورور
رخ:ندارد
جلا:فلزی
شفافیت: کدر(اپاک)
نوع سختی: شکننده
سختی : 3
چگالی : 8 - 8 1
اشکال ظاهری:آگرگات توده ای و فلزی
ژیزمان:کمیاب ; استرالیا ، امریکا و چک و اسلواکی
خواص شیمیایی:محلول در HNO3
رنگ کانی : سیاه
رنگ خاکه: سیاه
تشابه کانی شناسی : پتزیت
پاراژنز : تلورور طلا و نقره
منشا تشکیل : هیدروترمال
شکل بلورها: ناشناخته
محل پیدایش: استرالیا
کانیهای شبیه آن پتزیت است که در H2SO4 حل می شود و در شعله عکس العمل دارد شکستگی آن ناصاف است نام آن از نام محل اکتشاف آن در امریکا (کلرادو) گرفته شده است ، کلرادوئیت - ترکیب شیمیایی :HgTe - سیستم تبلور:کوبیک (مکعبی) - رده بندی: تلورور - رخ:ندارد - جلا:فلزی - شفافیت: کدر(اپاک) - نوع سختی: شکننده - سختی : 3 - چگالی : 8 - 8 1 - اشکال ظاهری:آگرگات توده ای و فلزی - ژیزمان:کمیاب ; استرالیا ، امریکا و چک و اسلواکی - خواص شیمیایی:محلول در HNO3 - رنگ کانی : سیاه - رنگ خاکه: سیاه - تشابه کانی شناسی : پتزیت - پاراژنز : تلورور طلا و نقره - منشا تشکیل : هیدروترمال - شکل بلورها: ناشناخته - محل پیدایش: استرالیا - کانیهای شبیه آن پتزیت است که در H2SO4 حل می شود و در شعله عکس العمل دارد شکستگی آن ناصاف است نام آن از نام محل اکتشاف آن در امریکا (کلرادو) گرفته شده است
کلنی
الف) یک مجموعه ریخت شناسی یا کارکردی از موجودات زنده که با محیط به عنوان یک موجود واحد برهم کنش دارد تمام جانوران و سایر بخش ها بطور ژنتیک واحد و یکپارچه تصور می شوند مانند آنچه در بریوزوآها ، گراپتولیتها و مرجانهای گلسان دیده می شود
ب) گروهی از موجودات زنده یا فسیل شده که در یک محل یا واحد سنگی یافت می شوند تا آنهایی که برای این موجودات به عنوان خصوصیت شناسایی در نظر گرفته می شوند یا موجودات زنده یا فسیل هایی که به محل مهاجرت کرده و در یک ناحیه بایر ساکن می شوند ، کلنی الف) یک مجموعه ریخت شناسی یا کارکردی از موجودات زنده که با محیط به عنوان یک موجود واحد برهم کنش دارد تمام جانوران و سایر بخش ها بطور ژنتیک واحد و یکپارچه تصور می شوند مانند آنچه در بریوزوآها ، گراپتولیتها و مرجانهای گلسان دیده می شود ب) گروهی از موجودات زنده یا فسیل شده که در یک محل یا واحد سنگی یافت می شوند تا آنهایی که برای این موجودات به عنوان خصوصیت شناسایی در نظر گرفته می شوند یا موجودات زنده یا فسیل هایی که به محل مهاجرت کرده و در یک ناحیه بایر ساکن می شوند

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن