معنی middle man

زمين شناسی
middle man
یک لایه که بین دو رگه ذغال سنگ قرار گرفته است
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی middle man
age of man
عهد انسان
یک تعبیر غیر رسمی از کواترنری ، عهد انسان یک تعبیر غیر رسمی از کواترنری
bazman volcano|bazman|bazman
آتشفشان بزمان در 115 کیلومتری شمال باختری ایرانشهر و 129 کیلومتری باختر خاش ، شمال جازموریان و در پایانه جنوبی بلوک لوت قرار دارد ارتفاع آن از سطح دریا 3490 متر و از زمین های اطراف 2100 متر است مخروط اصلی آن ، از نوع آتشفشان چینه ای است که گدازه های آن از چند دهانه خارج شده است انواع گدازه ها ، مانند آندزیت ، داسیت و ریوداسیت به ویژه در دامنه خاوری آن فراوان است مخروط اصلی مجموعه ای از برش های ایگنیمبریتی ، پامیسی و گدازه است که به طور متناوب قرار گرفته اند بخش باختری زنجیره آتشفشانی کمان ماگمایی زون فرورانش مکران است که در مقایسه با تفتان ، فاصله کمتری تا ژرفنا(Trench)دارد ، به همین رو به نظر می رسد که صفحه فرورونده بخش بزمان ، جدا از بخش تفتان بوده و شیب بیشتری داشته است به همین رو شاید بتوان پذیرفت که ماگماتیسم بزمان کهن تر از تفتان است دیگر آتشفشان های ایران
beaman stadia arc|beaman|beaman
کمان بیمن یک کمان درجه بندی شده متصل به دایره عمودی یک زاویه سنج یا ترانزیت ، که برای آسان نمودن محاسبه اختلاف ارتفاع نشانه ها یا هدفهای زمین سنجی (stadia) شیب دار بکار می رود (بدون استفاده از زاویه های عمودی) این کمان بطوری درجه بندی شده است که هر واحد تقسیم بندی بر روی کمان برابر با 100 است (0 5sin2a) وقتی که a زاویه عمودی است این نام به افتخار william m beamen (1937-1867) مهندس مساحی آمریکایی که این روش را در سال 1904 ابداع کرد ، انتخاب شده است
chainiman
کمک نقشه برار
دستیار مساح که فواصل را اندازه گیری می کند ، نقاط را علامت می گذارد و وظایف مرتبط را انجام می دهد بخصوص: کسی که انتهای متر را در زنجیربندی علامت گذاری می نماید یا کسی که فواصل را با متر اندازه می گیرد نیز ببینید: rodman؛ مترادف: tapeman ، کمک نقشه برار دستیار مساح که فواصل را اندازه گیری می کند
chancelade man
انسان شانسلاد
chehel kaman formation|chehel kaman|chehel kaman|chehelkaman
سازند آهکی چهل کمان (پالئوسن بالایی) در پهنه رسوبی ساختاری کپه داغ قرار دارد بُرش الگوی این سازند در تنگ چهل کمان ، واقع در 16 کیلومتری باختر – جنوب باختری سرخس اندازه‌‌گیری شده که به طور عمده شامل 229 متر سنگ آهک و دولومیت و با میان‌لایه‌های ناچیز از مارن و شیل آهکی است و به طور محلی ، لایه‌های نازک ماسه سنگ و سنگ گچ (چاه شماره 3 گنبدلی) دارد حد بالایی آن به سازند خانگیران پیوسته و تدریجی است بر روی سازند آب تلخ قرار دارد
chemical oxygen deman
ضریب قابلیت کشش خطی
conglomerate of kerman formation|kerman|kerman
کنگلومرای کرمان(کرتاسه_پالئوسن) جایگاه چینه شناسی و شرایط تشکیل آن ، قابل قیاس با سازند کنگلومرایی فجن در البرز ، سازند پسته لیق در کپه داغ و به احتمال بخش شیل ارغوانی سازند پابده در زاگرس است دیگر سازند های پهنه زمین ساختاری ایران مرکزی
cromagnon human
انسان کرومانیون
fontechevade man
انسان فونته شواد
grimaldi man
انسان گریمالدی
kerabituman
نفت خام ، کروژن
مواد آلی نامحلول فسیل شده موجود در سنگهای رسوبی مانند شیلها که ممکن است توسط فرآیند تقطیر به محصولات نفتی ، تبدیل شوند مترادف: Kerogen ، کروژن مواد آلی نامحلول فسیل شده موجود در سنگهای رسوبی مانند شیلها که ممکن است توسط فرآیند تقطیر به محصولات نفتی
liman
مرداب کم عمق که کف آن از گل لای پوشیده شده است
marjuman
آشکوب دوره کامبرین ، 500 تا 506 میلیون سال قبل
middle band
لایه سنگ میانی ، در یک رگه ذغال سنگ
middle east
خاورمیانه
ناحیه ای در جنوب غربی آسیا و شمال خاوری آفریقا شامل ترکیه ، ایران ، عراق ، فلسطین ، اردن ، لبنان ، سوریه و کشورهای شبه جزیره عربستان ، مصر وسودان ، خاورمیانه ناحیه ای در جنوب غربی آسیا و شمال خاوری آفریقا شامل ترکیه
middle hair
تار وسط
middle lamella
دیواره میانی سلول
middle limb
پهلوی میانی ، یال میانی ، یال برگشته که بین دو تاقدیس وناودیس مجاور مشترک است ، یال میانی
یال برگشته که بین دو تاقدیس وناودیس مجاور مشترک است ، یال میانی یال برگشته که بین دو تاقدیس وناودیس مجاور مشترک است
middle ordinate
فاصله میانی
middle stadia
تار وسط
montezuman
آشکوب دوره کامبرین ، 516 تا 520 میلیون سال قبل
oldman
معدن کاران قدیمی یا کارمندان آنها
rodman
حامل شاخص ، کمک‌ نقشه‌ بردار ، کمک‌ مساح‌ - کسی که یک شاخص ترازیاب مساحی را حمل یا از آن استفاده می کند - یک پیمایش گر chainman

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن