معنی contour value

زمين شناسی
contour value
مقدار پربند
یک مقدار یا ارزش عددی که بر روی یک خط پربند مانند عدد نشان دهنده ارتفاع نسبت به سطح دریای میانگین ، قرار می گیرد ، مقدار پربند یک مقدار یا ارزش عددی که بر روی یک خط پربند مانند عدد نشان دهنده ارتفاع نسبت به سطح دریای میانگین
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی contour value
actual value of a specified time|actual value|actual value
مقدار واقعی یک زمان برنامه ریزی شده مقدار یک بازه ی زمانی است که در شرایط معین به دست می آید
agglomerating value
مقدار آگلومرایی شدن
یک اندازه گیری از خصوصیات چسبندگی زغال سنگ ، که بوسیه آزمایشات جوش خوردن که در آن ها هیچ ماده راکدی به همراه نمونه حرارت داده نمی شود ، محاسبه می شود
مقایسه شود با : Agglutinating Value مقدار هم چسبی ، مقدار آگلومرایی شدن یک اندازه گیری از خصوصیات چسبندگی زغال سنگ ، محاسبه می شود مقایسه شود با : Agglutinating Value مقدار هم چسبی
aggregate abrasion value (aav)|aav|aav|aggregate abrasion value
آزمون ارزش سایش شن و ماسه
aggregate crushing value (acv)|acv|acv|aggregate crushing value
آزمون ارزش خرد شوندگی شن و ماسه
air entry value
نقطه ورود هوا
allowable bearing value
فشار مجاز
allowable soil pressure|allowable bearing value|allowable bearing value
فشار مجاز خاک
bearing value
ضریب باربری
calorific value
ارزش گرمایی ، انرژی است توسط وزن معینی از سوختن یک ماده تولید می شود که واحد آن کیلو ژول بر کیلوگرم است
contour
هم‌تراز ، تراز ، منحنی ، یک خط فرضی که تمام نقاط روی سطح که ارتفاع برابر دارند را به هم وصل می کند
contour check method
روش آبیاری حوضچه های موازی خط تراز
contour current
جریان کناره ای
contour diagram
نمودار خطوط تراز
یک تصویر هم وسعت از داده های ساختمانی که در آن قطبها بر طبق چگالی بر واحد سطح بر روی تصویر پربندی شده اند
، نمودار خطوط تراز یک تصویر هم وسعت از داده های ساختمانی که در آن قطبها بر طبق چگالی بر واحد سطح بر روی تصویر پربندی شده اند
contour ditch
نهرهم‌تراز
contour farming
زراعت هم‌تراز
contour flooding
آبیاری سیلابی هم‌تراز
contour furrow irrigation
آبیاری جویچه‌های هم‌تراز
contour interval
فاصله هم‌تراز
contour line
منحنی میزان ، منحنی تراز ، خط برجستگی زمین
یک خط منطقی (فرضی) که نقاط هم ارزش را از جنبه یک ویژگی خاص در سطح به هم متصل میکند ، خط برجستگی زمین یک خط منطقی (فرضی) که نقاط هم ارزش را از جنبه یک ویژگی خاص در سطح به هم متصل میکند
contour map
نقشه توپوگرافی ، نقشه هائی که دارای منحنی های میزان می باشند ، نقشه خطوط همتراز ، نقشه پربندی
نقشه پربندی ارتفاع ، نقشه منحنی میزان؛ نقشه ای که تصویرگر ترتیب یا وضع سطح بوسیله خطوط پربندی می باشد خصوصاً یک نقشه توپوگرافی که نشان دهنده برجستگی سطح بوسیله خطوط پربندی کشیده شده در فواصل منظم در بالای سطح دریای میانگین می باشد یا یک نقشه پربند ساختمانی که وضع یا ترتیب یک سطح سنگی خاص را در جایی که توسط فرسایش از بین رفته است نشان می دهد ، نقشه پربندی نقشه پربندی ارتفاع
contour mining
استخراج کنتوری
این روش برای آن دسته از معادن زغالسنگ به کار می رود که رگه معدنی به صورت افقی یا با شیب بسیار کم و در مناطق کوهستانی و مرتفع واقع شده و ضخامت باطله روی زغالسنگ در بعضی مناطق به حدی است که امکان استخراج همه زغال وجود ندارد روش استخراج تقریباً مانند روش مسطحی است مسیله مهمی که در این روش مطرح است این است که سنگهای باطله و پوششی باید در نزدیکترین محل ممکن انباشته شوند و اکر این کار کنترل نشده باشد ، ممکن است باعث تشکیل لجن در نهرها شود
contour mining|minning|minning
استخراج کنتوری این روش برای آن دسته از معادن زغالسنگ به کار می رود که رگه معدنی به صورت افقی یا با شیب بسیار کم و در مناطق کوهستانی و مرتفع واقع شده و ضخامت باطله روی زغالسنگ در بعضی مناطق به حدی است که امکان استخراج همه زغال وجود ندارد روش استخراج تقریباً مانند روش مسطحی است مسیله مهمی که در این روش مطرح است این است که سنگهای باطله و پوششی باید در نزدیکترین محل ممکن انباشته شوند و اکر این کار کنترل نشده باشد ، ممکن است باعث تشکیل لجن در نهرها شود
contour sketching
رسم خطوط پربند یا تراز
رسم برجستگی سطح با دست بر روی یک نقشه ، مانند آنچه در دید ژرفانما یا پرسپکتیو دیده می شود و بوسیله مکانهای نقشه مطابق با نقاط چشمگیر بر روی زمین کنترل می گردد
نیز ببینید: گرده برداری ، رسم خطوط پربند یا تراز رسم برجستگی سطح با دست بر روی یک نقشه ، مانند آنچه در دید ژرفانما یا پرسپکتیو دیده می شود و بوسیله مکانهای نقشه مطابق با نقاط چشمگیر بر روی زمین کنترل می گردد نیز ببینید: گرده برداری
contour strip cropping
کشت باکانتورنواری
contour tagging
فرآیند خودکار واگذاری مقدارهایی به منحنیهای میزان اسکن شده
contour terrace
تراس در امتداد خطوط تراز ، کشت نواری در امتداد خطوط تراز
contour tillage
خاک‌ورزی هم‌تراز
contouring
فرآیند ایجاد منحنیهای میزان
contourite
نهشته ای آواری دانه ریز که در اثر جریان های کرانه ای حمل شده است ، کانتورایت
هر نهشته تشکیل شده در جریان های موازی پربند خصوصاً لایه ای از رسوبات دانه درشت در یک توالی گل دریایی که معمولاً از رس ریزدانه یا سیلت درشت دانه تشکیل شده است و بوسیله جریان های عمقی موازی با پربند ، بر روی خیز قاره نهشته می شود ، کانتورایت هر نهشته تشکیل شده در جریان های موازی پربند خصوصاً لایه ای از رسوبات دانه درشت در یک توالی گل دریایی که معمولاً از رس ریزدانه یا سیلت درشت دانه تشکیل شده است و بوسیله جریان های عمقی موازی با پربند
delta value
مقدار دلتا
اختلاف بین نسبت ایزوتوپ در یک نمونه و همان نسبت در یک استاندارد تقسیم بر نسبت استاندارد که به عنوان جزء در هزار بیان می شود مترادف: واحد دلتا ، مقدار دلتا اختلاف بین نسبت ایزوتوپ در یک نمونه و همان نسبت در یک استاندارد تقسیم بر نسبت استاندارد که به عنوان جزء در هزار بیان می شود مترادف: واحد دلتا
earth value
ارزش خاک ، ارزش زمین
economic value
ارزش اقتصادی
eigen value
مقدار ویژه
extreme value
مقدار حد ، مقدار کرانی
flocculation value
ارزش هماوری ، تمرکز الکترولیتهای لازم برای تولید فلکولها و خاکدانه ها
hydraulic value
ارزش هیدرولیکی
imbibational water value
ارزش آب آغشتگی
initial value component|initial value|initial value
مولفه ارزش اولیه رجوع شود به inert component
mean value
متوسط آماری
most probable value
مقدار حداکثر احتمال
net calorific value
ارزش حراراتی خالص ، ارزش گرمایی خالص
ارزش گرمایی کل ، ارزش یا کمیت گرمایی که بر اساس ارزش گرمایی داخلی تحت شرایطی که تمامی آب موجود در محصولات به صورت بخار باقی می مانند ، محاسبه می شود مترادف: net heat of combustion ، ارزش گرمایی خالص ارزش گرمایی کل
n-value
ضریب-ان
rated value
مقدار نامی
symmetry value
مقدارتقارن
t value
فرسایش مجازخاک
typical value
مقدار نوعی
wild value
مقدار پرت
z-value
به طور معمول مقداری برای پدیدههای توزیع شده فضایی مانند ارتفاع سطح ، عمق آب

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن