معنی exchange operator

زمين شناسی

exchange operator

عامل تبادل ، عملگر تبادل
مولفه ای که بوسیله افزودن ، یک ترکیب یا کانی را به ترکیب یا کانی دیگر یا ترکیبات و کانی‌های دیگر تبدیل می‌کند یا نشان دهنده جانشینی‌های یونی است که در یک کانی ویژه دیده می شوند بطور کلی ، به شکل فرمولی نوشته می شود که حاوی ضرایب منفی ، است مثلاً F2O-1 ، MgCa-1 که بطور “Mg و Ca منهای 1” و “F دو O منهای 1” خوانده می شود چنین عواملی می توانند از نظر فیزیکی غیرقابل فهم باشند (مانند مثال های بالا) یا ممکن است معادل مواد حقیقی مانند (OH)2O-1 (برابر با آب H2O) باشد این مولفه ها برای توصیف فرآیندهای تبادل (که شامل انتشار است) و سامانه های شیمیایی سه تایی دو طرفه استفاده می شوند این اصطلاح توسط برت (1974) معرفی شد ولی این مفهوم پیش تر توسط جی بی تامپسون پسر بیان شد مترادف: مولفه تبادل (بریدی 1975) ، عملگر تبادل مولفه ای که بوسیله افزودن

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی exchange operator

boolean operators|boolean operator|boolean operator

عملگر منطقی واژه های منطقی که امکان ترکیب مجموعه ها را فراهم می کنند این واژه ها عبارتند از اصطلاحات and ، or ، not ، xor ، بویژه exclusive

exchange acidity

اسیدیته مبادله ای ، اسیدیته تبادلی

exchange capacity

گنجایش تبادل ، ظرفیت تبادل
مقدار کمیِ بار سطحی یک ماده که به معادل های یونهای قابل تبادل بر واحد وزن جامد گزارش می شود نیز ببینید: تبادل یونی ، ظرفیت تبادل مقدار کمیِ بار سطحی یک ماده که به معادل های یونهای قابل تبادل بر واحد وزن جامد گزارش می شود نیز ببینید: تبادل یونی

exchange cation

تبادل کاتیونی
جابجایی پیوند کاتیون در سطح یک جامد ، همانند بسته های کانی های رسی آلومینوسیلیکاته ، با یک کاتیون در محلول ، تبادل کاتیونی جابجایی پیوند کاتیون در سطح یک جامد

exchange coefficient

ضریب تبادل (austausch)

exchange coefficient|austausch|austausch

ضریب تبادل (austausch)

exchange component

مولفه تبادل
عامل تبادل ، عملگر تبادل ، مولفه تبادل عامل تبادل

exchange force

نیروی تبادل
یک بر هم کنش مکانیکی ـ کوانتوم ظاهری بین الکترون‌هایی که مسبب نظم مغناطیسی هستند ، نیروی تبادل یک بر هم کنش مکانیکی ـ کوانتوم ظاهری بین الکترون‌هایی که مسبب نظم مغناطیسی هستند

exchange power

قدرت مبادله ای ، توان مبادله ای

exchange reaction

واکنش تبادلی
یک واکنش متعادل شده میان فازها و مولفه های فازی که در آن ، پیشرفت یک واکنش باعث هیچ تغییری در مقدار نمایی فازها نمی شود واکنش را از نظر یک عامل تبادلی می توان تعریف کرد در ژئوترمومتری واجد ارزش قابل توجهی می باشد (جی بی تامپسون جونیو و همکاران 1982) مقایسه شود با: واکنش انتقال کل(net-transfer reaction ) ، واکنش تبادلی یک واکنش متعادل شده میان فازها و مولفه های فازی که در آن

exchange total capacity

ظرفیت کلی مبادله

exchangeable

قابل تبادل ، تبادلی

exchangeable anion

آنیون تبادلی

exchangeable base

مبادله قلیایی

exchangeable bases

بازهای تبادلی

exchangeable cation

کاتیون تبادلی

exchangeable cation percentage

درصد کاتیون تبادلی

exchangeable cations

مجتمع کاتیونهای تبادلی ، مجموع کاتیونهای مبادله ای

exchangeable nutrient

عنصر غذایی تبادلی

exchangeable phosphate

فسفات تبادلی

exchangeable potassium

پتاسیم تبادلی

exchangeable sodium fraction

بخش سدیم تبادلی

exchangeable sodium percentage

درصد سدیم تبادلی

exchangeable sodium percentage (e. s. p )

درصد سدیم تعادلی

exchangeable sodium ratio

نسبت سدیم تبادلی

operator

عامل ، کارگردان ، عملگر ، گرداننده ، عمل کننده ، متصدی

vec operator

عملگر برداری

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی exchange operator

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی exchange operator

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما