معنی foid diorite

زمين شناسی
foid diorite
دیوریت فویید دار
در طبقه بندی IUGS این عنوان برای یک سنگ آذرین عمیق که در آن مقدار f بین 10 و 60 و مقدار عبارت (p/(A+P بیش تر از 90 بوده و پلاژیوکلاز آن نیز بهAn50 ، سدیک تر می باشد ، بکار می رود
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی foid diorite
foid diorite|diorite|diorite
دیوریت فویید دار در طبقه بندی IUGS این عنوان برای یک سنگ آذرین عمیق که در آن مقدار f بین 10 و 60 و مقدار عبارت (p/(A+P بیش تر از 90 بوده و پلاژیوکلاز آن نیز بهAn50 ، سدیک تر می باشد ، بکار می رود
diorite
دیوریت ، دیوریت
دارای ساخت دانه ای بوده که در آن آندزین یا اولیگوکلاز کلسیک کانی اصلی است و هورنبلند و بیوتیت کانیهای مافیک عمده سنگ است در این سنگها هورنبلند سبز اتومورف است ولی پلاژیوکلاز ساب اتومورف می باشند دیوریت های دارای آمفیبول زیاد هستند اما دیوریت های دارای فقط میکای سیاه ، کمیاب می باشند دیوریت های کوارتز دار ساخت دانه ای داشته ، متشکل از پلاژیوکلاز ، کوارتز و کانیهای مافیک و بطور کلی دیوریتهای کوارتزدار از گرانیت‌ها تیره رنگ‌تر هستند و هورنبلند بجای بیوتیت در این سنگها فراوان است
، دیوریت - دارای ساخت دانه ای بوده که در آن آندزین یا اولیگوکلاز کلسیک کانی اصلی است و هورنبلند و بیوتیت کانیهای مافیک عمده سنگ است در این سنگها هورنبلند سبز اتومورف است ولی پلاژیوکلاز ساب اتومورف می باشند دیوریت های دارای آمفیبول زیاد هستند اما دیوریت های دارای فقط میکای سیاه ، کوارتز و کانیهای مافیک و بطور کلی دیوریتهای کوارتزدار از گرانیت‌ها تیره رنگ‌تر هستند و هورنبلند بجای بیوتیت در این سنگها فراوان است
epidiabase|epidiorite|epidiorite
اپی دیاباز نام پیشنهادی به جای epidiorite
epidiorite
اپی دیوریت
گابرو یا دیاباز دگرگون شده که در آن معمولا آمفیبول رشته ای یا الیافی (uralite) جای کلینوپیروکسن های اولیه (معمولاٌ augite) را گرفته است اپیدیوریت معمولا توده ای بوده ، اما ممکن است مقداری شیست وارگی داشته باشد
نیز ببینید: epidiabase ، اپی دیوریت گابرو یا دیاباز دگرگون شده که در آن معمولا آمفیبول رشته ای یا الیافی (uralite) جای کلینوپیروکسن های اولیه (معمولاٌ augite) را گرفته است اپیدیوریت معمولا توده ای بوده ، اما ممکن است مقداری شیست وارگی داشته باشد نیز ببینید: epidiabase
foid bearing
فوییددار
در طبقه بندی IUGS ، این واژه به عنوان یک پیشوند در کنار عناوین سنگهای مختلف (سینیت ، مونزونیت و ) مورد استفاده قرار گرفته و نشان دهنده این است که سنگ مزبور ، یک سنگ آذرین عمیق با مقدار معادل با 0 تا 10 می باشد چنین سنگهایی بر اساس مقدار عبارت (p/(A+P و در برخی مواقع نیز ترکیب پلاژیوکلاز موجود ، در آنها شناسایی می شوند برای یک سنگ خاص ، نام فلدسپاتوئید موجود در آن ، جایگزین واژه فویید می شود ، برای مثال یک گابروی نفلین دار ، در حقیقت گابرویی است که حاوی نفلین بوده و در آن مقدارf بین 0 و 10 و مقدار عبارت (p/(A+P در آن بیش تر از 90 بوده و پلاژیوکلاز آن نسبت به An50 ، کلسیتی تر می باشد مقایسه شود با: foid ، فوییددار در طبقه بندی IUGS
foid monzodiorite
عنوانی که در طبقه بندی IUGS برای یک سنگ آذرین عمیق که در آن مقدار f بین 10 و 60 و مقدار عبارت p/(A+P) بین 50 و 90 بوده و پلاژیوکلاز آن نیز نسبت به An50 سدیک تر می باشد ، به کار می رود
مترادف: essexite
foid monzodiorite|essexite|essexite
عنوانی که در طبقه بندی IUGS برای یک سنگ آذرین عمیق که در آن مقدار f بین 10 و 60 و مقدار عبارت p/(A+P) بین 50 و 90 بوده و پلاژیوکلاز آن نیز نسبت به An50 سدیک تر می باشد ، به کار می رود مترادف: essexite
foid monzogabbro
عنوانی که در طبقه بندی برای یک سنگ آذرین عمیق که در آن مقدار بین 10 و 60 و مقدار f عبارت (p/(A+P بین 50 و 90 بوده و پلاژیوکلاز آن نیز نسبت به An50 کلسیک تر می باشد به کار می رود
مترداف نامتداول تر: foid plagisyenite
foid monzogabbro|monzogabbro|monzogabbro
عنوانی که در طبقه بندی برای یک سنگ آذرین عمیق که در آن مقدار بین 10 و 60 و مقدار f عبارت (p/(A+P بین 50 و 90 بوده و پلاژیوکلاز آن نیز نسبت به An50 کلسیک تر می باشد به کار می رود مترداف نامتداول تر: foid plagisyenite
foid syenite
سینیت فوییددار
عنوانی که در طبقه بندی IUGS برای یک سنگ آذرین که مقدار fآن بین 10 و 60 و مقدار عبارت p/(A+P) در آن کمتر از 10 می باشد ، به کار می رود ، سینیت فوییددار عنوانی که در طبقه بندی IUGS برای یک سنگ آذرین که مقدار fآن بین 10 و 60 و مقدار عبارت p/(A+P) در آن کمتر از 10 می باشد
foidite
یک سنگ آذرین عمیق یا نیمه عمیق که 60 تا ?100 اجزای روشن رنگ آن را فلدسپ‍اتوییدها تشکیل داده اند (برای مثال اورتیت ، یولیت (ijolite) ، ملتیگیت و ایتالیت) برخی مواقع عنوان مزبور تنها برای آن دسته از سنگ های آذرین که 90 تا ?100 اجزای روشن رنگ آنها از فلدسپاتوییدهها تشکیل شده است ، به کار می رود
gabbro diorite
گابرو ، دیوریت
granodiorite
گرانودیوریت ، گرانودیوریت
سنگ آذرین درونی مشابه گرانیت اما میزان پلاژیوکلاز آن بیشتر از فلدسپات آلکالن است معادل بیرونی آن ریوداسیت است دارای مقدار زیادی بیوتیت و هورنبلند می باشد ظاهر تیره تری نسبت به گرانیت دارد
، گرانودیوریت - سنگ آذرین درونی مشابه گرانیت اما میزان پلاژیوکلاز آن بیشتر از فلدسپات آلکالن است معادل بیرونی آن ریوداسیت است دارای مقدار زیادی بیوتیت و هورنبلند می باشد ظاهر تیره تری نسبت به گرانیت دارد
meladiorite
ملادیوریت ، سنگ دیوریت ، تیره رنگ ، دیوریتی که درصد کانیهای تیره آن زیاد باشد
metadiorite
متادیوریت ، دیوریت دگرگون شده ، گابرو یا دیاباز دگرگون شده
microdiorite
ریزدیوریت ، میکرودیوریت ، دیوریت دانه ریز
monzodiorite
در طبقه بندی IUGS ، این عنوان برای یک سنگ آذرین عمیق که مقدار Q در آن بین 5-0 و مقدار عبارت P/(A+ P) در آن بین 65 و 90 بوده و پلاژیوکلاز موجود در ترکیب آن نسبت به An50 ، سدیک تر می باشد ، بکار می رود
quartz diorite
دیوریت کوارتزی
الف- در رده‌‌‌بندی IUGS ، سنگ نفوذی با کوارتز بین 5 و 20 ، ( P/(A+P بیشتر از 90 ، و پلاژیوکلاز سدیک‌تر از An50 ب- گروهی از سنگ‌های نفوذی دارای ترکیب دیوریت اما با مقدار قابل ملاحظه‌ای کوارتز ، که بین 5 و 20 درصد اجزای روشن است ، براساس نظر اشتریکایزن(1967)؛ همچنین هر سنگی که در این گروه است؛ این سنگ معادل نفوذی تقریبی داسیت است دیوریت کوارتزی با افزایش مقدار فلدسپات آلکالن به گرانودیوریت تبدیل می شود ، دیوریت کوارتزی - الف- در رده‌‌‌بندی IUGS
quartz monzodiorite
در رده‌‌‌بندی IUGS ، سنگ پلوتونیک با کوارتز بین 5 و 20 ، ( P/(A+P بین 65 و 90 ، و پلاژیوکلاز سدیک‌‌تر از An50
quartz-bearing diorite
دیوریت کوارتزدار
مترادف دیوریت کوارتزی ، اگر چه اشتریکایزن(1967) پیشنهاد نموده این واژه به دیوریتی که در آن ، کوارتز 5 تا 20 درصد اجزای روشن سنگ را تشکیل می‌دهد ، محدود شود
quartz-bearing diorite|quartz-bearing|quartz-bearing|diorite
دیوریت کوارتزدار - مترادف دیوریت کوارتزی ، اگر چه اشتریکایزن(1967) پیشنهاد نموده این واژه به دیوریتی که در آن ، کوارتز 5 تا 20 درصد اجزای روشن سنگ را تشکیل می‌دهد ، محدود شود

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن