معنی grad beam

زمين شناسی

grad beam

تیر پی

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی grad beam

abeam

جهت عرضی ، قایم بر مسیر حرکت

balance beam

شاهین ترازو

beam

باریکه ، دسته کردن اشعه الکترونی ، جهت دادن ، تیرک
یک میله یا تیرآهن مستقیم که برای حمایت فضای سقف بین دو یاحایل یا دیوار پشتیبان ، استفاده می شود ، تیرک یک میله یا تیرآهن مستقیم که برای حمایت فضای سقف بین دو یاحایل یا دیوار پشتیبان

boxed beam

تیر جعبه ای ، تیر صندوقچه ای

built-in beam

تیر گیر دار

built-up beam

تیر ساخته شده در محل کار- تیر مرکب ، تیر دست ساز

camber beam

تیر خمیده

cantilever beam

تیر کنسول ، تیر بالکنی ، تیر یکسر گیر دار یا تیر یکسردرگیر

channel beam

ناودانی

compound beam

تیر مرکب

crossbeam

تیر عرضی ، تیر افقی

fixed beam

تیر دو سر گیر دار ، تیر گیر دار ، تیر ثابت

fixed-end beam

تیر دو سر گیر دار

flanged beam

تیر بال دار

fletched beam

تیر مرکب ، تیر چوب آهنی

gradation

دانه بندی ، درجه بندی
درصد انواع دانه ها مثل رسها ، ماسه ها ، شن ها در یک نمونه از رسوب یا خاک ، درجه بندی درصد انواع دانه ها مثل رسها

gradation range

دامنه دانه بندی

grade

عیار ، درجه ، نوع
میانگین میزان عناصر در سنگ که با درصد یا ppm بیان می شود

در زغال سنگ شناسی : یک رده بندی زغال سنگی که بر اساس درجه خلوص است که عبارتست از مقدار مواد غیرآلی یا خاکستر باقی مانده بعد از سوختن مقایسه شود با: نوع ، رده (زغال سنگ شناسی)؛

در کانسار ها : مقدار یا درصد نسبی محتوای کانه در یک کانسار مترادف: عیار؛ <br> <br> سطح تعادل

در نقشه برداری :
الف) یک سطح اساس ، یک سطح مرجع
ب) ارتفاع بالای سطح دریا ، ارتفاع حقیقی همچنین ، ارتفاع سطح نهایی یک پروژه مهندسی (مانند یک بستر راه آب ، نوک خاکریز ، یا کف حفاری)
ج) نرخ شیب درجه یا مقدار انحراف
، نوع - میانگین میزان عناصر در سنگ که با درصد یا ppm بیان می شود - - در زغال سنگ شناسی : یک رده بندی زغال سنگی که بر اساس درجه خلوص است که عبارتست از مقدار مواد غیرآلی یا خاکستر باقی مانده بعد از سوختن مقایسه شود با: نوع ، رده (زغال سنگ شناسی)؛ - - در کانسار ها : مقدار یا درصد نسبی محتوای کانه در یک کانسار مترادف: عیار؛ <br> <br> سطح تعادل - - در نقشه برداری : - الف) یک سطح اساس ، یک سطح مرجع - ب) ارتفاع بالای سطح دریا ، یا کف حفاری) - ج) نرخ شیب درجه یا مقدار انحراف -

grade body plan grade

سازمان یافتگی ساخت بدن ، پر سلولی ابتدایی
از ساده ترین تا پیچیده ترین تک سلولی(دارای یک سلول مثل دیاتومه ها یا فرامینفرها) ، پر سلولی ابتدایی از ساده ترین تا پیچیده ترین تک سلولی(دارای یک سلول مثل دیاتومه ها یا فرامینفرها)

grade course

لایه اساس (کف سازی)

grade cutoff

عیارحد
عیاری است که ماده معدنی با آن عیار درصورت فراوری سودی دربرنخواهد داشت ، عیارحد عیاری است که ماده معدنی با آن عیار درصورت فراوری سودی دربرنخواهد داشت

grade line

خط شیب ، خط پروژه ، خط مبنا

grade stake

میخ تراز

graded beddin

لایه بندی تدریجی (g)
نوعی لایه بندی که در هر لایه تغییر تدریجی در اندازه ذرات دیده می شود ، معمولا اندازه دانه ها به سمت بالا ریز شونده است ممکن است تحت شرایطی که سرعت جریان غالب محیط بصورت تدریجی کم می شود شکل بگیرند ، مانند رسوبگذاری بعد از جریان توربیدایتی کوتاه مدت
نوعی از لایه بندی که در آن تغییر اندازه دانه ها مشاهده میشود و معمولا کاهش اندازه دانه ها از کف تا بالای لایه ، دیده می شود ، لایه بندی تدریجی (g) نوعی لایه بندی که در هر لایه تغییر تدریجی در اندازه ذرات دیده می شود ، مانند رسوبگذاری بعد از جریان توربیدایتی کوتاه مدت نوعی از لایه بندی که در آن تغییر اندازه دانه ها مشاهده میشود و معمولا کاهش اندازه دانه ها از کف تا بالای لایه

graded bedding

طبقه بندی تدریجی ، لایه بندی تدریجی
نوعی لایه بندی که در هر لایه تغییر تدریجی در اندازه ذرات دیده می شود ، معمولا اندازه دانه ها به سمت بالا ریز شونده است ممکن است تحت شرایطی که سرعت جریان غالب محیط بصورت تدریجی کم می شود شکل بگیرند ، مانند رسوبگذاری بعد از جریان توربیدایتی کوتاه مدت

graded bedding|bedding|bedding

لایه بندی تدریجی نوعی لایه بندی که در هر لایه تغییر تدریجی در اندازه ذرات دیده می شود ، معمولا اندازه دانه ها به سمت بالا ریز شونده است ممکن است تحت شرایطی که سرعت جریان غالب محیط بصورت تدریجی کم می شود شکل بگیرند ، مانند رسوبگذاری بعد از جریان توربیدایتی کوتاه مدت

graded conglomerate

کنگلومرای دانه تدریجی

graded filter

صافی چند لایه (خاک)

graded length

طول شیب

graded line

خط شیب ، خط مبنا ، خط تعیین شیب

graded sand

ماسه دانه بندی شده

graded stream

رود متعادل
رودی که جهت حفظ سرعت دقیق مورد نیاز برای حمل رسوبات دارای مجرای مناسب است

graded stream|stream|stream

رود متعادل رودی که جهت حفظ سرعت دقیق مورد نیاز برای حمل رسوبات دارای مجرای مناسب است

graded terrace

تراس شیب دار

grader

گریدر
گریدرها قابلیت محدودی درباربری دارندو کاربرد آنها بیشتر جهت تمیزکردن جاده ، باربری و نگهداری آن درشرایط مناسب می باشد کاربرد اصلی این ماشین آلات در مرحله نهایی عملیات خاکریزی و برای سطح بندی و شیب دادن سطح رویی می باشد گرید رشامل یک تیغه است که در زیر یک ماشین دارای موتور محرکه حمل می شود این تیغه درجهت حرکت زاویه دار است درموقع حرکت ماشین به سمت جلو ، تیغه از طرفمواد سطحی تحت فشارقرارمی گیردو باعث می شودمواددرطول محل عبور تیغه پهن و گسترده شوند ، گریدر گریدرها قابلیت محدودی درباربری دارندو کاربرد آنها بیشتر جهت تمیزکردن جاده

grader scarifier

شخمزن گریدر

gradient

گرادیان ، افت نسبی گرما ، شیب ، افت ، شیبدار ، نشیب
شیب رودخانه :شیب یک رودخانه معمولا به صورت میزان افت قایم در یک فاصله مشخص بیان می شود

در زمین ریخت شناسی: شیب ، گرادیان
الف) درجه انحراف یا آهنگ صعود یا نزول بخش مورب سطح کره زمین نسبت به افق تندی یک سراشیبی را گویند این مقدار به عنوان یک نسبت (قائم به افقی) ، یک کسر (مانند m/km یا ft/mi) یا درصد (فاصله افقی) یا یک زاویه (به درجه) بیان می شود
مترادف: شیب (ریخت شناسی)

ب) بخشی از عوارض سطحی که به سمت بالا یا پایین شیب دار است یک شیب ، مثلاً متعلق به یک کانال رود یا سطح خشکی واژه مترادف grade یا شیب در مهندسی استفاده می شود
، نشیب - شیب رودخانه :شیب یک رودخانه معمولا به صورت میزان افت قایم در یک فاصله مشخص بیان می شود - - در زمین ریخت شناسی: شیب ، گرادیان - الف) درجه انحراف یا آهنگ صعود یا نزول بخش مورب سطح کره زمین نسبت به افق تندی یک سراشیبی را گویند این مقدار به عنوان یک نسبت (قائم به افقی) ، یک کسر (مانند m/km یا ft/mi) یا درصد (فاصله افقی) یا یک زاویه (به درجه) بیان می شود - مترادف: شیب (ریخت شناسی) - - ب) بخشی از عوارض سطحی که به سمت بالا یا پایین شیب دار است یک شیب ، مثلاً متعلق به یک کانال رود یا سطح خشکی واژه مترادف grade یا شیب در مهندسی استفاده می شود -

gradient analysis

روش تحلیلی کاربرد داده ها در یک dtm که امکان استخراج حداکثر تغییر بین عناصر مجاوری که از یک سطح اخذ می شوند را فراهم می سازد این روش معمولاً برای تعیین شیب سطح زمین مورد استفاده قرار می گیرد

gradient array

آرایه شیبی
آرایه گرادیانی ، یک آرایش الکترودی که در بررسی های مقاومت و قطبش القایی استفاده می شود هر دوی الکترودهای جریان ثابت هستند ، در حالیکه دو الکترود پتانسیل آنقدر بهم نزدیک هستند که بتوان شیب پتانسیل را اندازه گیری کرد گمانه های پتانسیل در امتداد خطوط عرضی عمود بر خطواره زمین شناختی و موازی با خطی که الکترودهای جریان را بهم متصل می کند ، حرکت داده می شود یک ناحیه مربع که با قطرهایی 3/1 جدایش الکترودهای جریان و قرار گرفته در میانه راه بین آنها پیمایش می‌شود ، آرایه شیبی آرایه گرادیانی

grading

دانه بندی ، تنظیم شیب ، شیب بندی ، دانه بندی- درجه بندی ، تسطیح ، طبقه بندی

grading analysis

آزمایش دانه بندی

grading curve

grading limit

محدوده اندازه دانه
با انتخاب دو اندازه دانه دلخواه ، یک محدوده اندازه دانه بین آن دو ایجاد می شود ، محدوده اندازه دانه با انتخاب دو اندازه دانه دلخواه

grading plan

نقشه شیب بندی ، نقشه تراز

grading zone

حوزه دانه بندی
محدودهای از توزیع اندازه دانه که منحنی دانهبندی هر سنگ دانه دلخواه متعلق به آن حوزه ، بین دو منحنی حدی آن قرار می گیرد ، حوزه دانه بندی محدودهای از توزیع اندازه دانه که منحنی دانهبندی هر سنگ دانه دلخواه متعلق به آن حوزه

gradiometre

گرادیومتر

gradualism

تکامل تدریجی

graduated circle

دایره مدرج

lateral buckling of beam

کمانش جانبی تیر

lateral deflection of beam

تغییر شکل جانبی تیر

lattice beam

تیر مشبک ، تیر شبکه ای

lifting beam

روش دال آماده ، تیرآویز ، تیر بارگیر

main beam

میلگرد اصلی ، شعاع اصلی ، شاه تیر

multispan beam

تیر بر روی تکیه گاه های زیاد

needle beam

گلویی سر ستون

open web beam

تیر مشبک

overreinforced beam

تیر با فولاد زیاد

plate beam

تیرورق

plated beam

شاه تیر مرکب

redundant beam

تیر زائد

scale beam

شاهین ترازو

sill beam

تیرک آستانه- تیردرگاه- شاه تیر آستانه

supported beam

تیر متکی

supporting beam

تیر حمال

tapered beam

تیر ماهیچه ای ، تیر با بال شیبدار

t-beam

تیر سپری ، تیراهن T شکل

tie beam

تیر کش ، تیر اتصال ، تیر بست

trunnion beam

مهارگاه ثابت ، مفصل گاه ثابت -شاهتیرمفصلگاه

truss beam

تیر مشبک

walking beam

میله لنگ
یک اهرم سخت و انعطاف ناپذیر نوسان کننده که بر روی یک شاهین (نقطه اتکا) متعادل شده و برای فعال سازی کابل در حفاری ضربه‌ای یا برای پمپ کردن نفت از یک چاه توسط حرکت متناوب بالا و پایین رونده استفاده می‌شود ، میله لنگ - یک اهرم سخت و انعطاف ناپذیر نوسان کننده که بر روی یک شاهین (نقطه اتکا) متعادل شده و برای فعال سازی کابل در حفاری ضربه‌ای یا برای پمپ کردن نفت از یک چاه توسط حرکت متناوب بالا و پایین رونده استفاده می‌شود

wide flange beam

تیر بال پهن

wind beam

تیر باد بند

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی grad beam

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی grad beam

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما