معنی mantle drag

زمين شناسی
mantle drag
کشش گوشته
نیروی اعمال شده بر قاعده روی لیتوسفر توسط حرکت جانبی قسمت بالایی سلولهای همرفتی گوشته کشش گوشته می تواند موجب افزایش حرکت صفحه یا بازداشتن آن شود ، کشش گوشته نیروی اعمال شده بر قاعده روی لیتوسفر توسط حرکت جانبی قسمت بالایی سلولهای همرفتی گوشته کشش گوشته می تواند موجب افزایش حرکت صفحه یا بازداشتن آن شود
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی mantle drag
aerodynamic drag
کشش مربوط به‌ مبحث‌ حرکت‌ گازها و هوا
نیروی جوی که پرواز هواپیماها را به خصوص در نزدیک سطح زمین که تراکم هوا از همه جا بیشتر است با کندی روبرو می سازد مقاومت در بالای 95 کیلومتری ، روزها ، هفته ها یا ماهها به درازا می کشد تا اثرات برجسته ای را پدید آورد
downdrag
فروکش
drag
کشش ، کشش
نیرویی کند کننده که نتیجه اتمسفر زمین است طبق تعریف ، کشش بر خلاف جهت بردار سرعت لحظه ای وسایل حمل کننده نسبت به اتمسفر عمل می کند بزرگی نیروی کشش با حاصلضرب سطح مقطع وسیله حمل کننده ، ضریب کشش آن ، سرعت آن و دانسیته اتمسفر نسبت مستقیم و با جرم آن نسبت عکس دارد
(هیدرولیک): اصطکاک هوای متحرک بر روی سطح آب که تمایل به کشیدن لایه سطحی آب در جهت باد دارد
ب) نیروی اعمال شده توسط یک سیال در جریان بر روی یک شی که در جریان یا مجاور جریان قرار گرفته است
مقایسه شود با : رانش
(زمین شناسی اقتصادی) : drag ore کانسنگ کششی
(زمین شناسی ساختمانی) : خمیدگی چینه ها بر روی هر کدام از دوطرف یک گسل که توسط اصطکاک بلوک های متحرک در امتداد سطح گسل ایجاد می شود – همچنین ، خمیدگی ها و واپیچش هایی که بدین طریق تولید می شوند ، کششنیرویی کند کننده که نتیجه اتمسفر زمین است طبق تعریف ، سرعت آن و دانسیته اتمسفر نسبت مستقیم و با جرم آن نسبت عکس دارد (هیدرولیک): اصطکاک هوای متحرک بر روی سطح آب که تمایل به کشیدن لایه سطحی آب در جهت باد دارد ب) نیروی اعمال شده توسط یک سیال در جریان بر روی یک شی که در جریان یا مجاور جریان قرار گرفته است مقایسه شود با : رانش (زمین شناسی اقتصادی) : drag ore کانسنگ کششی (زمین شناسی ساختمانی) : خمیدگی چینه ها بر روی هر کدام از دوطرف یک گسل که توسط اصطکاک بلوک های متحرک در امتداد سطح گسل ایجاد می شود – همچنین
induced drag
مقاومت ایجاد شده
mantle
گوشته
لایه ترکیبی میانی زمین ، قرار گرفته مابین پوسته و هسته ، گوشته لایه ترکیبی میانی زمین
mantle plume
تنوره گوشته
توده طویل و نازک سنگ های داغ که از میان گوشته بالا می آیند
mantle plume|mantle|mantle
تنوره گوشته توده طویل و نازک سنگ های داغ که از میان گوشته بالا می آیند
mantle rock
سنگ پوش
مترادفی برای رگولیت که به صورت mantle rock نیز نوشته می شود
mantle rock|mantle rock|mantle rock|regolith
سنگ پوش - مترادفی برای رگولیت که به صورت mantle rock نیز نوشته می شود -
mantled gneiss dome
گنبد گنیسی غلاف دار
عنوانی که توسط اسکولا ، برای گنبدی که در سنگهای دگرگونی شکل گرفته و دارای یک هسته گنایسی است که از یک پی سنگ جدا شده و از میان پوششی از سنگهای جوانتر دگرگون شده بیرون آمده ، ارائه شده است گنایس مزبور توسط پوسته ای از قسمتهای اصلی توالی دگرگونی واقع بر روی آن ، دربر گرفته شده است
mantled gneiss dome|mantled gneiss|mantled gneiss
گنبد گنیسی غلاف دار عنوانی که توسط اسکولا ، برای گنبدی که در سنگهای دگرگونی شکل گرفته و دارای یک هسته گنایسی است که از یک پی سنگ جدا شده و از میان پوششی از سنگهای جوانتر دگرگون شده بیرون آمده ، ارائه شده است گنایس مزبور توسط پوسته ای از قسمتهای اصلی توالی دگرگونی واقع بر روی آن ، دربر گرفته شده است
pressure drag
نیروی مقاوم فشاری ، پسای فشاری ، مقاومت فشاری
profile drag
پسای نیمرخ ، پسای مزاحم ، پسای مقطع ، مقاومت ناشی از شکل جسم
reverse drag
ریزچین معکوس
تغییر شکل در امتداد یک گسل که یک چین یا دسته ای از چین ها ایجاد می کنند که انحنای آنها برخلاف انحنایی است که توسط چین خوردگی کششی عادی ایجاد می شود ریزچین یک عارضه رایج گسل های عادی قاشقی در جایی است که چین های فرادیواره به سمت جهت لغزش مقعر هستند (بیدل و کریستی بلیک 1985)
نیز ببینید: ریزچین عادی ، ریزچین معکوس - تغییر شکل در امتداد یک گسل که یک چین یا دسته ای از چین ها ایجاد می کنند که انحنای آنها برخلاف انحنایی است که توسط چین خوردگی کششی عادی ایجاد می شود ریزچین یک عارضه رایج گسل های عادی قاشقی در جایی است که چین های فرادیواره به سمت جهت لغزش مقعر هستند (بیدل و کریستی بلیک 1985) - نیز ببینید: ریزچین عادی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن