معنی minimum of aggregate sample

زمين شناسی

minimum of aggregate sample

حداقل نمونه سنگ دانه
برای دانه بندی کردن یک سنگ دانه با آزمون الک های لرزان تعداد دانههای سنگ دانه باید به اندازه کافی زیاد باشد بنابراین هر چه اندازه دانه های سنگ دانه بزرگتر باشد باید مقدار نمونه سنگ دانه بیشتر باشد حداقل نمونه سنگ دانه درشت به کیلوگرم حدود دو برابر توان سوم شعاع دانه ها (نصف اندازه اسمی سنگ دانه ) به سانتی متر است ، حداقل نمونه سنگ دانه برای دانه بندی کردن یک سنگ دانه با آزمون الک های لرزان تعداد دانههای سنگ دانه باید به اندازه کافی زیاد باشد بنابراین هر چه اندازه دانه های سنگ دانه بزرگتر باشد باید مقدار نمونه سنگ دانه بیشتر باشد حداقل نمونه سنگ دانه درشت به کیلوگرم حدود دو برابر توان سوم شعاع دانه ها (نصف اندازه اسمی سنگ دانه ) به سانتی متر است

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی minimum of aggregate sample

block sample

نمونه بلوکی

bore hole sample

مغزه

channel sample

نمونه کانالی
یک نمونه سنگ مرکب ، که از یک سازند یا رگه به منظور تهیه یک ارزش یا مقدار میانگین ، گرفته می شود ، نمونه کانالی یک نمونه سنگ مرکب

chip sample

نمونه تکه ای
دسته ای از تکه ای کانه یا سنگ در فاصله های منظم در عرض / در تمام یک رخنمون ، نمونه تکه ای دسته ای از تکه ای کانه یا سنگ در فاصله های منظم در عرض / در تمام یک رخنمون

core sample

نمونه مغزه

disturbed sample

نمونه دست خورده

ditch sample

نمونه خندقی
یک نمونه از خرده سنگ های حفاری شده که بوسیله گل حفاری در حفاری چرخشی برای نفت به سطح آورده شده و در خندقی که گل به آن ( قبل از پمپ شدن به درون لوله حفاری ) بر می گردد ، به دام می افتد ، نمونه خندقی یک نمونه از خرده سنگ های حفاری شده که بوسیله گل حفاری در حفاری چرخشی برای نفت به سطح آورده شده و در خندقی که گل به آن ( قبل از پمپ شدن به درون لوله حفاری ) بر می گردد

holdout sample

نمونه جدا نگه داشته شده

minimum

حداقل ، مینیمم ، کمینه

minimum access time

حداقل زمان دستیابی

minimum access time|access time|access time

حداقل زمان دستیابی

minimum breaking load

کمینه بار گسیختگی ، کمینه نیروی گسیختگی

minimum distance classification

طبقه بندی کمینه فاصله

minimum head

فرازه کمینه

minimum head|h min|h min

فرازه کمینه

minimum mapping unit

کوچکترین واحد نقشه (mmu)

minimum mapping unit|mmu|mmu

کوچکترین واحد نقشه (mmu)

minimum phase

فاز کمینه
یکی از مشخصات ساختار موجی که بر اساس آن انرژی در بخش جلویی ساختار مزبور متمرکز می شود ، فاز کمینه یکی از مشخصات ساختار موجی که بر اساس آن انرژی در بخش جلویی ساختار مزبور متمرکز می شود

minimum potential water power

کمینه توان آب

minimum slope

شیب کمینه
سطح شیبداری که نسبت به سطوح فوقانی و تحتانی خود ، دارای شیب ملایم تری است ، شیب کمینه سطح شیبداری که نسبت به سطوح فوقانی و تحتانی خود

minimum tillage

خاک ورزی کمینه

minimum time path

مسیری که امواج زلزله آن را در حداقل زمان لازم طی می کند ، مسیر زمان کمینه
کوتاهترین مسیر بین دو نقطه که زمان صرف شده برای طی کردن آن ، نسبت به زمان مورد نیاز برای طی کردن مسیرهای دیگر موجود میان همان نقاط ، کوتاهتر است در این مورد به معنای واژه Fermat’s principle نیز مراجعه نمایید
مترادف: brachistochrone ، least time path

minimum time path|least time path|least time path|brachistochrone

مسیر زمان کمینه کوتاهترین مسیر بین دو نقطه که زمان صرف شده برای طی کردن آن ، نسبت به زمان مورد نیاز برای طی کردن مسیرهای دیگر موجود میان همان نقاط ، کوتاهتر است در این مورد به معنای واژه Fermat’s principle نیز مراجعه نمایید مترادف: brachistochrone ، least time path

minimum water level (mi.w.l)

کمینه تراز آب

minimum water level (mi.w.l)|minimum water level|minimum water level|mi.w.l

کمینه تراز آب

point sample

نمونه نقطه‌ای
نمونه‌ای از رسوب شامل نقطه‌ای واحد در یک توده آب این نمونه یا توسط نمونه ‌بردار لحظه‌ای و یا توسط نمونه ‌بردار مداوم زمانی بدست می‌آید ، نمونه نقطه‌ای - نمونه‌ای از رسوب شامل نقطه‌ای واحد در یک توده آب این نمونه یا توسط نمونه ‌بردار لحظه‌ای و یا توسط نمونه ‌بردار مداوم زمانی بدست می‌آید

random sample

نمونه تصادفی
یک مجموعه فرعی از یک جمعیت آماری که در آن ، هر مورد دارای شانس برابر و مستقل برای انتخاب شدن می باشد؛ مثلا یک نمونه انتخاب شده برای تعیین (درون حدود معلوم) ویژگی های میانگین یک کان تنه ، نمونه تصادفی - یک مجموعه فرعی از یک جمعیت آماری که در آن

resample

پردازش

respirable dust sample

نمونه جمع آوری شده با واحد جمع آوری کننده نمونه معدن زغال به اثبات رسیده کارگر معدن
یا مقدار غبار قابل تنفسی که یک معدنکار می تواند در تنفس کند ، نمونه جمع آوری شده با واحد جمع آوری کننده نمونه معدن زغال به اثبات رسیده کارگر معدن - یا مقدار غبار قابل تنفسی که یک معدنکار می تواند در تنفس کند

soil sample

نمونه خاک

subsample

زیرنمونه

training sample

نمونه آموزشی

undisturbed sample

نمونه دست نخورده

unrestricted random sample

نمونه تصادفی نامقید

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی minimum of aggregate sample

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی minimum of aggregate sample

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما