معنی principal axis of stress

زمين شناسی

principal axis of stress

محور اصلی تنش
یکی از سه محور عمودی دوسویه که بر سطوح اصلی تنش عمود است

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی principal axis of stress

principal axis of stress|principal axis|principal axis

محور اصلی تنش - یکی از سه محور عمودی دوسویه که بر سطوح اصلی تنش عمود است

allowable stress

تنش مجاز

allowable stress|working stress|working stress

تنش مجاز

axial stress

تنش محوری

axial stress|stress|stress

تنش محوری

bamial stress

تنش دو محوری

bamial stress|stress|stress

تنش دو محوری

bearing stress

تنش اتکایی ، تنش لهیدگی ، تنش فشاری ، تنش تماسی ، تنش تکیه گاهی -تنش تماس مستقیم ، تنش منگنه ای و برندگی ، تنش فشاری تماسی

bending stress

تنش خمشی

bond stress

تنش پیوستگی

breaking stress

تنش گسیحتکی ، تاب ، تنش شکست

buckling stress

تنش کمانشی

compressional stress

تنش فشاری

compressive stress

تنش تراکمی ، تنش فشاری ، تنش فشارنده

deviator principal stress

تفاوت تنش اصلی

differential stress

تنش تفریقی
نیروهای نا مساوی در جهات مختلف

differential stress|stress|stress

تنش تفریقی نیروهای نا مساوی در جهات مختلف

effective normal stress

تنش موثر قایم

effective stress

تنش موثر ، تنش موثر
تنش واقعی بین ذرات خاکی که در مجاورت یکدیگر قرار گرفته اند تنش موثر ، ارتباط مستقیم با مقاومت برشی بدست آمده از خاک دارد

effective stress|stress|stress

تنش موثر تنش واقعی بین ذرات خاکی که در مجاورت یکدیگر قرار گرفته اند تنش موثر ، ارتباط مستقیم با مقاومت برشی بدست آمده از خاک دارد

fictitious stress

تنش مجازی

fracture stress

تنش گسیحتکی ، تاب ، تنش شکست

hoop stress

تنش حلقوی ، تنش دایره ای

hydrostatic stress

تنش هیدروستاتیک

hydrostatic stress|stress|stress

تنش هیدروستاتیک

in stress

تنش ، استرس

mean hydrostatic stress

تنش متوسط ایستابی مایع

mean normal stress

مقدار متوسط تنش نرمال

mean stress

تلاش متوسط ، تنش متوسط

mohr circle of stress

چرخه تنش موهر

neutral stress

تلاش خنثی ، فشار آب داخل روزنه های خاک ، تنش خنثی

nominal stress

تنش اسمی ، تنش قراردادی

normal stress

تنش نرمال ، تنش عممود یا نرمال ، تنشعمودی

nutrient stress

تنش غذایی

overburden stress

تنش روبار

paleostress

تنش دیرینه

permissible stress

تنش مجاز

permissible tensile stress

تنش کششی مجاز

plane of maximum shear stress

سطح حداکثرتنش برشی
هر یک از دو سطحی که در دو سوی محور تنش اصلی حداکثر و با زاویه 45 درجه نسبت به آن قرار دارد و با محور تنش اصلی متوسط موازی هستند ، سطح حداکثرتنش برشی - هر یک از دو سطحی که در دو سوی محور تنش اصلی حداکثر و با زاویه 45 درجه نسبت به آن قرار دارد و با محور تنش اصلی متوسط موازی هستند

plane stress

تنش مسطح ، تنش دو بعدی

preconsolidation prestress

فشارپیش تراکم

prestress

پیش تنیدن

principal axis

محور اصلی
(بلورشناسی):محور بلورشناختی که اصلی ترین است در سیستم‌های تتراگونال وهگزاگونال ، این محور قائم بوده ومحور c محسوب می‌شود ، در سیستم های ارتورومبیک ، منوکلینیک یا تری‌کلینیک ، این محور معمولاً همان محور c است ، اگرچه در کانی‌های منوکلینیک نظیر اپیدوت ممکن است محور b باشد
(زمین‌شناسی ساختمانی تجربی):در زمین‌شناسی ساختمانی تجربی ، یک محور اصلی تنش ، یا یک محور اصلی کرنش را گویند ، محور اصلی - (بلورشناسی):محور بلورشناختی که اصلی ترین است در سیستم‌های تتراگونال وهگزاگونال ، اگرچه در کانی‌های منوکلینیک نظیر اپیدوت ممکن است محور b باشد - (زمین‌شناسی ساختمانی تجربی):در زمین‌شناسی ساختمانی تجربی

principal axis of strain

محور اصلی کرنش
یکی از سه محور عمودی دو سویه منطبق با سه محور جسمی که قبل از تغییر ، به صورت دو سویه بوده اند ؛ همچنین به عنوان محور های بیضوی کرنش تعریف می‌شود بلندترین یا بزرگ‌ترین محور کشیدگی و کوتاه‌ترین یا حداقل محور کوتاه‌شدگی

principal axis of strain|principal axis|principal axis

محور اصلی کرنش - یکی از سه محور عمودی دو سویه منطبق با سه محور جسمی که قبل از تغییر ، به صورت دو سویه بوده اند ؛ همچنین به عنوان محور های بیضوی کرنش تعریف می‌شود بلندترین یا بزرگ‌ترین محور کشیدگی و کوتاه‌ترین یا حداقل محور کوتاه‌شدگی

principal distance

فاصله اصلی
فاصله عمودی از مرکز بعدنمایی داخلی تا سطح یک نگاتیو پرداخت‌شده یا چاپ مخصوص ، فاصله اصلی - فاصله عمودی از مرکز بعدنمایی داخلی تا سطح یک نگاتیو پرداخت‌شده یا چاپ مخصوص

principal focus

کانون اصلی
کانونی برای باریکه‌ای از پرتوهای تابشی موازی با محور یک عدسی یا سیستم نوری ، کانون اصلی - کانونی برای باریکه‌ای از پرتوهای تابشی موازی با محور یک عدسی یا سیستم نوری

principal layer

لایه اصلی
لایه اصلی یک کوتیکول تریلوبیتی ، عموماً نشان‌دهنده خط‌وارگی داخلی ، برخی نویسندگان سه زون مشخص :بیرونی ، مرکزی و داخلی را تشخیص می دهند ، لایه اصلی - لایه اصلی یک کوتیکول تریلوبیتی

principal meridian

نصف‌النهار اصلی
نصف‌انهار مرکزی که بر روی آن ، یک شبکه مستطیلی واقع شده ، به ویژه یک جفت محور مختصات (همراه با خط قاعده) مورد استفاده در سیستم عمومی پیمایش زمینی ایالات متحده برای تقسیم زمین‌های عمومی در یک منطقه معین این نصف‌النهار ، مرکب از یک خط امتداد یافته شمال و جنوب در طول نصف‌النهار اخترشناسی است که از یک نقطه آغازین می گذرد و در طول آن شهر های استاندارد ، مقطع و گوشه های چهارگانه مقطع مستقر می شوند نصف النهار اصلی خطی است که از آن ، برداشت مرز های شهرها در امتداد مدارات آغاز می شود ، نصف‌النهار اصلی - نصف‌انهار مرکزی که بر روی آن

principal plane

سطح اصلی
الف) سطح قائم در میان مرکز بعدنمایی داخلی و شامل سطحی است که از مرکز به سطح یک عکس مایل عمود می‌باشد
ب) هر سطح عمود بر محور یک سیستم نوری و عبورکننده از نقاط اصلی آن ، سطح اصلی - الف) سطح قائم در میان مرکز بعدنمایی داخلی و شامل سطحی است که از مرکز به سطح یک عکس مایل عمود می‌باشد - ب) هر سطح عمود بر محور یک سیستم نوری و عبورکننده از نقاط اصلی آن

principal plane of stress

سطح تنش اصلی
یکی از سه سطح عمودی متقابل که روی هرسطح ، تنش حاصله عمود است یعنی تنش برشی روی آن صفر است ، سطح تنش اصلی - یکی از سه سطح عمودی متقابل که روی هرسطح

principal point

نقطه اصلی
الف) پایه عمود از مرکز بعدنمایی داخلی یک عدسی تا سطح عکس مرکز هندسی یک عکس هوایی یا نقطه‌ای که محور نوری عدسی یک دوربین هوایی با سطح فیلم برخورد می کند ب) هر یک از دو نقطه روی محور یک عدسی به نحوی که یک پرتو از هر نقطه از شیء هدایت‌شده به طرف نقطه اصلی ، ‌از عدسی در یک جهت موازی خارج خواهد شد ، اما از نقطه اصلی دیگر هدایت می شود ج) نقطه‌ای که در آن یک پرتو مرئی اصلی ، سطح بعدنمایی را قطع می‌کند ، نقطه اصلی - الف) پایه عمود از مرکز بعدنمایی داخلی یک عدسی تا سطح عکس مرکز هندسی یک عکس هوایی یا نقطه‌ای که محور نوری عدسی یک دوربین هوایی با سطح فیلم برخورد می کند ب) هر یک از دو نقطه روی محور یک عدسی به نحوی که یک پرتو از هر نقطه از شیء هدایت‌شده به طرف نقطه اصلی

principal section

مقطع اصلی ، برش اصلی
در یک بیضوی‌نمار تک‌محوره ، هر سطحی که از محور نوری عبور می کند

principal section|principal|principal

مقطع اصلی ، برش اصلی - در یک بیضوی‌نمار تک‌محوره ، هر سطحی که از محور نوری عبور می کند

principle stress

تنش اصلی
تنشی که بر سطح اصلی وارد می شود

principle stress|stress|stress

تنش اصلی - تنشی که بر سطح اصلی وارد می شود

proof stress

تنش معیار ، تنش مبنا

pure shear stress

تنش برش محض
اگر بریک سطح المان مکعبی فقط تنش برشی عمل کند وهیچ مولفه ای بر المان سطح عمل نکند

pure shear stress|stress|stress

تنش برش محض - اگر بریک سطح المان مکعبی فقط تنش برشی عمل کند وهیچ مولفه ای بر المان سطح عمل نکند

relaxation of stress

واهلش تنش

residual stress

تنش پس مانده

roof stress

تیروهای درونی نا متوازن در سقف یا جوانب که در زمان استخراج زغال حاصل می شود

rupture stress

تنش گسیختگی

shear stress

تنش برشی

spalling tensile stress

تنش کششی پکیدن ، تنش کششی قلوه کن شدن

stress

تنجش ، تنش

tensile stress

تنش کششی

torsional stress

تنش پیچشی

tramial stress

تنش سه محوری
در این حالت از سه جهت بر سنگ نیرو وارد می شود منتهی در یک جهت بیشترین مقدار ودر جهت عمود بر آن کمترین مقدار نیرو وارد می شود این حالت در آزمایشگاه وهم در طبیعت وجود دارد

tramial stress|stress|stress

تنش سه محوری - در این حالت از سه جهت بر سنگ نیرو وارد می شود منتهی در یک جهت بیشترین مقدار ودر جهت عمود بر آن کمترین مقدار نیرو وارد می شود این حالت در آزمایشگاه وهم در طبیعت وجود دارد

ultimate bond stress

تنش پیوستگی نهایی

ultimate stress

تنش گسیحتکی ، تاب ، تنش شکست

uniamial stress

تنش تک محوری
در این حالت فقط یک در یک راستا ویک جهت نیرو بر سنگ وارد می شود در دوجهت دیگر نیرویی بر جسم وارد نمی شود وفقط فشار هوا بر جسم وارد می شود(این تنش فقط در شرایط آزمایشگاه است )

uniamial stress|stress|stress

تنش تک محوری - در این حالت فقط یک در یک راستا ویک جهت نیرو بر سنگ وارد می شود در دوجهت دیگر نیرویی بر جسم وارد نمی شود وفقط فشار هوا بر جسم وارد می شود(این تنش فقط در شرایط آزمایشگاه است )

working stress

تنش مجاز

yield stress

تنش تسلیم

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

معنی principal axis of stress

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی principal axis of stress

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما