معنی weighted quasilinear mean

زمين شناسی

weighted quasilinear mean

میانگین شبه خطی موزون

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی weighted quasilinear mean

arithmetic mean

میانگین حسابی
مجموع مقادیر n عدد تقسیم برn معمولا به این مفهوم تنها به عنوان میانگین اشاره می شود
مترادف: average

fault panamean

گسله پانامائی ، گسل پانامائی

geometric mean

میانگین هندسی

harmonic mean

میانگین هماهنگ
اعداد متقابل میانگین ، هم ساز ، دراین مورد به معنای واژه های mean و geometric mean مراجعه نمایید ، میانگین هماهنگ اعداد متقابل میانگین

mean

حد متوسط جبری وهندسی ، واسطه ، میانگین
میانگین حسابی یک سری از مقادیر ، خصوصاً میانگین حسابی ، در این مورد به معنای واژه های harmonic mean ، geometric mean نیز مراجعه نمایید
مقایسه شود با: median ، mode ، میانگین میانگین حسابی یک سری از مقادیر ، geometric mean نیز مراجعه نمایید مقایسه شود با: median

submean

زیرمیانگین

symmetric mean

میانگین متقارن

trimean

سهمیانگین

trimmed mean

میانگین پیراسته

weighted average head (have)

فرازه میانگین وزنی
فرازه خالصی است که از محاسبات مربوط به عملکرد مخزن بدست می آید به گونه ای که مقدار انرژی تولید شده (بر حسب کیلو وات ساعت) ما بین همین فرازه و فرازه بیشینه برابر است با مقدار تولید انرژی مابین همین فرازه و فرازه کمینه

weighted average head (have)|weighted average head|weighted average head|have

فرازه میانگین وزنی - فرازه خالصی است که از محاسبات مربوط به عملکرد مخزن بدست می آید به گونه ای که مقدار انرژی تولید شده (بر حسب کیلو وات ساعت) ما بین همین فرازه و فرازه بیشینه برابر است با مقدار تولید انرژی مابین همین فرازه و فرازه کمینه

weighted coefficient

ضریب وزنی

weighted discharge

دبی وزین جریان ، جریان آب ارزشی ، دبی جریان وزنی

weighted distribution

توزیع موزون

weighted empirical process

فرایند تجربی موزون

weighted least squares

کمترین توانهای دوم موزون

weighted mean

میانگین وزنی

weighted normal plot

نمودار نرمال موزون

weighted symmetry

تقارن موزون

winsorized mean

میانگین وینزوری

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی weighted quasilinear mean

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی weighted quasilinear mean

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما