معنی crush border

زمين شناسی
crush border
حاشیه خرد شده یک ساختار میکروسکوپی دانه ای دگرگونی که برخی اوقات تشریح کننده ذرات فلدسپاتی همجوار در گرانیت است که در حین یا بعد از تبلور با هم خرد شده اند (ریل 1923)
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی crush border
basic border
مرز بازی
ناحیه حاشیه ای یک توده نفوذی آذرین که بیشتر بوسیله ترکیب بازی تشخیص داده می شود ، تا بوسیله درون توده سنگ
مقایسه شود با: chill zone ناحیه انجماد
مترادف: mafic margin مرز مافیک
border
کرت یا نوار آبیاری ، سرحد ، حاشیه ، لبه ، کناره ، مرز ، خط مرزی
chilled border
مرز انجماد
ناحیه انجماد سریع/ سرد شده ، مرز انجماد ناحیه انجماد سریع/ سرد شده
congealed border
حاشیه انجماد ، حاشیه منجمد شده
corrosion border
حاشیه خوردگی یکی از سری حاشیه های یک یا چند کانی ثانویه به دور یک بلور نخستین که نشان دهنده تعدیل یا تغییر یک گپ بلور به خاطر عمل خورندگی ماگمای آن می باشد مقایسه شود با: حاشیه واکنشی ، حاشیه خوردگی مترادف: زون خوردگی ، حاشیه تحلیل
crush belt
کمربند خرد شده
کمربندی از سنگهای خرد شده که توسط کاتاکلاسیت و میلونیتی شدن شدید تشخیص داده می شود ، کمربند خرد شده کمربندی از سنگهای خرد شده که توسط کاتاکلاسیت و میلونیتی شدن شدید تشخیص داده می شود
crush conglomerate
کنگلومرای خردایشی
سنگی که اساساً در محل خود بوسیله تغییرشکل (چین خوردگی یا گسلش) سنگهای شکننده با درزه های نزدیک بهم تشکیل می شود و حاوی ذرات یا قطعات لوزی شکل می باشد و بشدت شبیه یک کنگلومرای معمولی (رسوبی) است سنگی مشابه یک برش خردایشی که دارای قطعاتی گرد شده تر می باشند این نوع کنگلومرا توسط شباهت در ترکیب (معمولاً یک نوع سنگ) ، قطعات و خمیره تشخیص داده می شود این اصطلاح توسط lamplugh (ص 563 – 1895) معرفی شده است مترادف: کنگلومرای تکتونیکی ، کنگلومرای کاتاکلاسیتی
crush conglomerate|conglomerate|conglomerate
کنگلومرای خردایشی سنگی که اساساً در محل خود بوسیله تغییرشکل (چین خوردگی یا گسلش) سنگهای شکننده با درزه های نزدیک بهم تشکیل می شود و حاوی ذرات یا قطعات لوزی شکل می باشد و بشدت شبیه یک کنگلومرای معمولی (رسوبی) است سنگی مشابه یک برش خردایشی که دارای قطعاتی گرد شده تر می باشند این نوع کنگلومرا توسط شباهت در ترکیب (معمولاً یک نوع سنگ) ، قطعات و خمیره تشخیص داده می شود این اصطلاح توسط lamplugh (ص 563 – 1895) معرفی شده است مترادف: کنگلومرای تکتونیکی ، کنگلومرای کاتاکلاسیتی
crush zone
منطقه خرد شده
پهنه خردشدگی؛ ناحیه ای از برش گسلش یا پودرسنگ ، منطقه خرد شده پهنه خردشدگی؛ ناحیه ای از برش گسلش یا پودرسنگ
crushed
اصطلاح ژئوتکنیک ، کاهش عناصر ومواد زاویه دار در اثر عمل شکستن ویا خرد کردن ویا برخورد مواد با یکدیگر که تبدیل به شن وماسه می شوند ، خرد شده
crushed aggregate
سنگدانه خرد شده
crushed gravel
شن شکسته
crushed stone
سنگ شکسته
crushed strength
مقاومت خرد شدگی
crushed zone
منطقه خرد شده
crusher
سنگ شکن ، له کننده ، فشارنده
یک ماشین برای خرد کردن سنگ و مواد دیگر ، ماشینی با دو استوانه چرخان برای خرد کردن کانه
برخی از انواع ماشینهای خرد کننده عبارتند از : آسیاب توپی ، خرد کننده چرخشی ، آسیابhandsel ، خردکننده ، فشارنده یک ماشین برای خرد کردن سنگ و مواد دیگر ، ماشینی با دو استوانه چرخان برای خرد کردن کانه برخی از انواع ماشینهای خرد کننده عبارتند از : آسیاب توپی
crusher run
محصول سنگ شکن
crushing
خرد کردن
crushing sand
ماسه خرد شده ، ماسه شکسته
crushing strength
مقاومت در مقابل خرد شدن واکنش در برابر خرد شدن ، مقاومت در برابر خردشدگی
crushing test
آزمون خرد شوندگی
crushing zone
منطقه خردشدگی
این منطقه بلافاصله پس ازمنطقه انقباض قرارداردودر آن سنگهادرنتیجه تاثیر امواج فشاری خرد می شوند ، منطقه خردشدگی این منطقه بلافاصله پس ازمنطقه انقباض قرارداردودر آن سنگهادرنتیجه تاثیر امواج فشاری خرد می شوند
crushinh strengh
مقاومت به خرد شدن
mafic margin|basic border|basic border
حاشیه مافیک (Basic border)
reaction rim|reaction border|reaction border
حاشیه واکنشی - یک منطقه پیرامونی به دور یک کانی را گویند این منطقه از یک گونه کانی دیگر ساخته شده و نشان دهنده کانی زودتر جامد شده در ماگمای احاطه کننده است - مقایسه شود با: corrosion border؛ corona در سنگ شناسی؛ kelyphytic rim - مترادف: reaction border
resorption border
مرز جذب مجدد
مرزخوردگی که نشان دهنده جذب مجدد بخشی و تبلور مجدد توسط یک ماگمای مذاب از کانی هایی است که قبلاً متبلور شده اند مترادف: حاشیه جذب مجدد ، مرز جذب مجدد - مرزخوردگی که نشان دهنده جذب مجدد بخشی و تبلور مجدد توسط یک ماگمای مذاب از کانی هایی است که قبلاً متبلور شده اند مترادف: حاشیه جذب مجدد
suborder
زیر راسته

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن