معنی flame structure|flame structures|flame structures

زمين شناسی
flame structure|flame structures|flame structures
ساخت شعله ای - زبانه هایی از چینه شیلی که به چینه ماسه سنگی نفوذ می کند بیشتر در بستر هایی که دارای شیب هستند و رسوبات حالت نرم دارند بر اثر حرکت رسوبات چین خوردگی هایی ایجاد می شوند با این ویژگی که چینه های بالا و پایین چین خوردگی ندارند و چین ها حالت خمیده در جهت جریان دارند - - در رسوب شناسی: اصطلاحی که توسط والتون (1956) برای ساخت رسوبی معرفی شد که از زبانه های موجی یا شعله مانند گلی ساخته شده که بطور نامنظم به سمت بالا به درون یک لایه بالایی فشرده شده است و احتمالاً توسط قالب وزنی به همراه لغزش یا کشیدگی افقی تشکیل می شود اصطلاح آنتی دون که توسط لامونت (1957) استفاده شد ، مترادف آن می باشد - نیز ببینید: موج بار ، ریپل های مخطط - - در آذر آواری: به حضور هام hamme در یک توف جوش خورده گویند مثلاً piperno -
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی flame structure|flame structures|flame structures
appertant structures
سازه های وابسته
deformed structure|deformed structures|deformed structures
نقوش حاصل از تغییر شکل رسوبات تغییر شکل رسوبات در هنگام رسوبگذاری و قبل از سخت شدن آنها ، تغییر شکل در رسوبات در اثر فشار وزنی لایه های بالایی و یا اختلاف وزن لایه ها در درون هم نیز ایجاد می گردند این ساختمانها به چند دسته زیر تقسیم می شوند : ساختمانهای وزنی - طبقات و لامیناسیون های پیچیده - ساختمانهای توپی بالشی - ساختمانهای ریزشی
disharmonic structure|disharmonic structures|disharmonic structures
ساختار ناهماهنگ
drop jump in hydraulic energy dissipation structures
جهش پله ای در سازه های میرایشگر انرژی هیدرولیکی
flame
شعله
شعله ترکیبی از انرژی گرمایی و نور است که بر اثر ترکیبات ناگهانی اتفاق می افتد ، شعله شعله ترکیبی از انرژی گرمایی و نور است که بر اثر ترکیبات ناگهانی اتفاق می افتد
Flame atomic absorption spectrometry
طیف سنجی جذب اتمی شعله ای
flame emission spectrometry
طیف سنجی نشر شعله ای
flame photometer
نورسنج شعله ای
یک طیف سنج نوری که از برانگیختگی شعله ای نمونه ها ، معمولاً ترکیبات محلول ، برای فراهم آوردن طیف تحلیل استفاده می کند نیز ببینید: فومتر ، نورسنج شعله ای یک طیف سنج نوری که از برانگیختگی شعله ای نمونه ها
flame photometry
فتومتری تابشی ، قتومتری شعله ای ، نورسنجی شعله ای
اندازه گیری شدت خطوط در یک طیف شعله‌ای بوسیله یک نورسنج شعله ای مترادف: طیف سنجی نشر شعله ای ، نورسنجی شعله ای اندازه گیری شدت خطوط در یک طیف شعله‌ای بوسیله یک نورسنج شعله ای مترادف: طیف سنجی نشر شعله ای
flame spectrometry
طیف سنجی شعله ای
مشاهده طیف شعله ای و تمام فرآیندهای ثبت و اندازه گیری که همراه آن است ، طیف سنجی شعله ای مشاهده طیف شعله ای و تمام فرآیندهای ثبت و اندازه گیری که همراه آن است
flame spectrum
طیف شعله ای ، طیف زبانه ای ، طیف شعله
طیف نور گسیل شده توسط یک ماده بوسیله گرما دادن آن در یک شعله ، طیف شعله طیف نور گسیل شده توسط یک ماده بوسیله گرما دادن آن در یک شعله
flame structure
ساخت شعله ای
زبانه هایی از چینه شیلی که به چینه ماسه سنگی نفوذ می کند بیشتر در بستر هایی که دارای شیب هستند و رسوبات حالت نرم دارند بر اثر حرکت رسوبات چین خوردگی هایی ایجاد می شوند با این ویژگی که چینه های بالا و پایین چین خوردگی ندارند و چین ها حالت خمیده در جهت جریان دارند

در رسوب شناسی: اصطلاحی که توسط والتون (1956) برای ساخت رسوبی معرفی شد که از زبانه های موجی یا شعله مانند گلی ساخته شده که بطور نامنظم به سمت بالا به درون یک لایه بالایی فشرده شده است و احتمالاً توسط قالب وزنی به همراه لغزش یا کشیدگی افقی تشکیل می شود اصطلاح آنتی دون که توسط لامونت (1957) استفاده شد ، مترادف آن می باشد
نیز ببینید: موج بار ، ریپل های مخطط

در آذر آواری: به حضور هام hamme در یک توف جوش خورده گویند مثلاً piperno
flamed graymarl
نوع مارنی که به اشکوب آلبین تعلق دارد
flame-opal
اوپال آتشین
headworks|diversion works|diversion works|diversion structures
سازه های آبگیر
hydraulic structures
سازه های هیدرولیکی
leaning structures
سازه های کج
slump structure|slump structures|slump structures
ساختمانهای ریزشی
spatial data structure|spatial data structures|spatial data structures
کلاس یا ردهای از ساختارهای دادهای که برای نگهداری اطلاعات فضایی و تسهیل کار با آنها طراحی می شود
Tectonic structures
ساختارهای تکتونیکی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن