معنی oral tooth

زمين شناسی
oral tooth
دندان در دهان یکی از زوائد مثلثی و تیزی که در اطراف حفره صدفی شعاعیان فادارین ، چیده شده اند Color temperature دمای رنگ تخمین دمای یک توده یا پیکره ملتهب که بوسیله مشاهده طول موجی بدست می آید که از آن با حداکثر شدت (رنگ) گسیل می شود ، دمایی که بدین طریق تخمین زده شده است ، دمای حقیقی توده است و با دمای درخشندگی آن همخوانی دارد ولی برای توده های حقیقی ، دمای رنگ معمولاً فقط یک مقدار تقریبی است
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی oral tooth
bluetooth
دندان آبی ، بلوتوث
تبادل اطلاعات ، نظیر صدا ، تصویر ، متن و فیلم و از طریق امواج رادیویی با استفاده از بلوتوث می توانید هر گونه اطلاعات را به دستگاه هایی نظیر کامپیوتر ، تلفن های همراه ، چاپگر ، هندزفری ، کارکیت بلوتوث و غیره ارسال نمایید باید اشاره کرد که حداکثر فضای ارتباطی سیستم های بلوتوث 10 متر می باشد (بدون وجود مانع قوی ) نسل اول بلوتوث امکان تبادل اطلاعات با سرعت 1 مگابیت در ثانیه را امکان پذیر می کند عمده استفاده بلوتوث در گوشی های موبایل ، ارتباط با هدست و یا کارکیت های بلوتوث و همچنین ارسال عکس و آهنگ و فیلم به گوشی های دیگر می باشد ، بلوتوث تبادل اطلاعات
cardinal tooth
دندان های اصلی یک دندان لولا ، معمولاً به نسبت بزرگ ، که در نزدیک و دقیقاً زیر نوک یک نرم تن دو کفه ای قرار گرفته است محور بلند آن عمود یا اریب بر خط لولاست مقایسه شود با: دندان های جانبی
hinge tooth|tooth|tooth
دندان‌مفصلی‌ ، دندانه لولا پیش آمدگی بند بند در یک کفه از صدف های دوکفه‌ای که در نزدیکی خط لولا و یا مجاور با حاشیه پسین قرار گرفته و به منظور جلوگیری از جابه جا شدن کفه ها در هنگام بسته بودن ، در فرو رفتگی مقابل خود که در کفه دیگر شکل گرفته است فرو می رود دندان های اصلی و فرعی یک نرم تن دو کفه ای و نیز اندام دوتایی نیرومند و گوه مانند واقع در پایه دلتی ریوم (deltyrium) صدف اصلی یک بازو پا که به همراه فرورفتگی های دندانی موجود در کفه بازویی آن می‌چرخند از این دست اند مترادف: tooth
impacted tooth
دندان نهفته
modofied tooth
دندان تغییر شکل یافته
mulberry tooth
دندان توتی شکل ، در اثر سیفلیس مادرزادی تاج دندان آسیاب توتی شکل می شود
oral
دهانی صفت: (الف) سطحی که دهان یک موجود بی مهره در آن واقع شده مانند سطح خارجی رو به بالای کپسول یک ادریوستروید ، همچنین مربوط به سطح دهانی ، واقع بر روی آن ، در نزدیک و یا به سمت آن مانند یک نرمه دهانی که در حقیقت غلاف انتهایی یک کیستویداست که دهان آن را دربر گرفته است متضاد: aboral ب) مربوط به دهانه (و نه دهان) مخزن خزه سانان ج) به سمت قسمت فوقانی عنصر کندانت م: صفحه دهانی یک خارپوست
oral cavity
حفره دهان
oral disk
صفحه دهانی ، دیسک دهانی
دیواره گوشتالود و کم و بیش مسطحی که انتهای آزاد یا فوقانی ستون استوانه ای را که جوانب پلیپ مرجانهای اسکلاراکتینین را شکل داده ، محصور کرده و دهان در مرکز آن قرار گرفته است
مقایسه شود با: basal disk
نیز نوشته میشود: oral disc ، دیسک دهانی دیواره گوشتالود و کم و بیش مسطحی که انتهای آزاد یا فوقانی ستون استوانه ای را که جوانب پلیپ مرجانهای اسکلاراکتینین را شکل داده ، محصور کرده و دهان در مرکز آن قرار گرفته است مقایسه شود با: basal disk نیز نوشته میشود: oral disc
oral frame
قاب دهانی ، اسکلت دهانی
ساختاری در ادریوسترویدها که در زیر ناحیه دهانی خارجی قرار داشته و توسط صفحات امبولاکرایی اصلی و عناصر دیگری شکل گرفته است این ساختار حفره مرکزی یا مخزن استومیال را دربر گرفته است ، اسکلت دهانی ساختاری در ادریوسترویدها که در زیر ناحیه دهانی خارجی قرار داشته و توسط صفحات امبولاکرایی اصلی و عناصر دیگری شکل گرفته است این ساختار حفره مرکزی یا مخزن استومیال را دربر گرفته است
oral margin
حاشیه دهانی ، لبه دهانی نمای بخش دهانی عنصر کندانت در دید از کنار واژه مزبور ، همچنین برای خود بخش دهانی نیز بکار می رود
oral memberane
ممبران دهانی
صفحه ای مژه ای در نای یک تین تینید ، ممبران دهانی صفحه ای مژه ای در نای یک تین تینید
oral membrane
غشاء دهانی
صفحه ای مژه ای در نای یک تین تینید ، غشاء دهانی صفحه ای مژه ای در نای یک تین تینید
oral plate
صفحه دهانی
الف) هر کدام از پنج صفحه درهمی که دایره دربر گیرنده یا پوشاننده دهان یک سخت پوست را تشکیل می دهند
مترادف: oral
ب) قسمتی از بدن ادریوسترویدها که پوشش خارجی ناحیه دهانی و کف حفره مرکزی را شکل داده و در امتداد صفحه پوشاننده امبولاکرایی ، قرار گرفته است ، صفحه دهانی الف) هر کدام از پنج صفحه درهمی که دایره دربر گیرنده یا پوشاننده دهان یک سخت پوست را تشکیل می دهند مترادف: oral ب) قسمتی از بدن ادریوسترویدها که پوشش خارجی ناحیه دهانی و کف حفره مرکزی را شکل داده و در امتداد صفحه پوشاننده امبولاکرایی
oral pole
قطب دهانی
بخش انتهایی یک کیتینوزون (chitinozoan) تنگ شکل که شامل گردن و دهان موجود است مقایسه شود با: aboral pole ، قطب دهانی بخش انتهایی یک کیتینوزون (chitinozoan) تنگ شکل که شامل گردن و دهان موجود است مقایسه شود با: aboral pole
oral rehydration solution
محلول مایع درمانی خوراکی (ORS)
oral rehydration solution|ors|ors
محلول مایع درمانی خوراکی (ORS)
oral side
کناره دهانی ، جنب دهانی
قسمت فوقانی عنصر کندانت که در حقیقت در مقابل قسمتی قرار دارد که حفره اصلی بدان می رسد این بخش معمولاً در صورت صفحه ای شکل و مرکب بودن از دندانه ها ، گره ها و لبه ها ، محافظت می کند مقایسه شود با: aboral side ، جنب دهانی قسمت فوقانی عنصر کندانت که در حقیقت در مقابل قسمتی قرار دارد که حفره اصلی بدان می رسد این بخش معمولاً در صورت صفحه ای شکل و مرکب بودن از دندانه ها
oral surface
سطح فوقانی
oral vibrissae
موهای دهانی موهای بزرگ بالای دهان برخی از دو بالان
wisdom tooth
دندان عقل ، دندان آسیای سوم ، دندانی که اگر فضای کافی برای رویش داشته باشد بین سنین 17 الی 24 رویش می کند
مترادف با : third molar

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن