معنی mud polygon

زمين شناسی
mud polygon
چندضلعی گلی الف) یک پلی گون (چند ضلعی) جور نشده که مرکز آن فاقد پوشش گیاهی بوده و شکافهای حواشی آن حاوی تورب و گیاهان معینی است عنوان مزبور توسط التون ، به عنوان جایگزینی برای واژه fissure polygon ارائه شده ولی از آنجا که نمونه های فاقد مرز سنگی چنین ساختاری ، حاوی گل نبوده و می توانند حاوی ماسه یا مخلوط ناجوری از ماسه ، رس و سیلت باشند ، واژه ای مبهم است در این مورد به معنای واژه frost hillock نیز مراجعه نمایید ب) desiccation polygon
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی mud polygon
complex polygon
پلیگون دارای یک یا چند جزیره
concave polygon
چند ضلعی محدب
convex polygon
چند ضلعی مقعر
curvilinear polygon
چند ضلعی که محدود به خطوط منحنی است
desiccation polygon
چند وجهی خشک شدگی یک چند ضلعی کوچک جور نشده که در محیط غیر منجمد ( مانند یک پهنه گلی ) توسط از دست دادن رطوبت ، خاک رسی یا رسوب تشکیل می شود و در نتیجه ، تولید پیچ خوردگی و به دنبال آن ، ترک خوردگی می کند این جند وجهی معمولاً دارای سه تا پنچ ضلع است که ممکن است دارای طول 2 تا 30 سانتی متر باشد نیز ببینید : چند ضلعی خشک شدگی ، چند وجهی انقباضی
drought polygon
چند وجهی خشکسالی ، چند ضلعی خشک شدگی
earth polygon
زمین پولیقون ، خاکهای پولیقون
fissure polygon
شکاف چند وجهی
یک چند وجهی نامنتظم که بوسیله شیارها یا شکافهای متقاطع مشخصی می شود که تولید الگوی سطحی چند وجهی می کند به مقدار کمی محدب است و همچنین بوسیله نبود مرز سنگی واضح نیز مشخص می گردد این اصطلاح نامناسب و غیردقیق است چون بعضی از چند وجهی ها با شکاف ها دارای مرزهای سنگی می باشند (واش بورن 1956 ، ص825) این عارضه ، ویژه ی نواحی پست وسیع شمال غرب کاناداست نیز ببینید: چند ضلعی گلی چند ضلعی گوه یخی ، شکاف چند وجهی یک چند وجهی نامنتظم که بوسیله شیارها یا شکافهای متقاطع مشخصی می شود که تولید الگوی سطحی چند وجهی می کند به مقدار کمی محدب است و همچنین بوسیله نبود مرز سنگی واضح نیز مشخص می گردد این اصطلاح نامناسب و غیردقیق است چون بعضی از چند وجهی ها با شکاف ها دارای مرزهای سنگی می باشند (واش بورن 1956
frost crack polygon
چندضلعی ترک انجمادی پلی گون نامنظمی که محصول تلاقی ترکهای انجمادی بوده و شبیه به پلی گون کوه یخی به نظر می رسد ، با این تفاوت که پلی گون ترک انجمادی فاقد مرزی مشخص روی گوه های یخی بوده و از این رو ، ضرورتا در لایه همیشه منجمد خاک ، به چشم نمی خورد
frost polygon
چند ضلعی یخبندان یکی از پلی گونهای شبکه ای تشکیل دهنده الگویی چند ضلعی در سطح زمین
leaking polygon
خطای توپواوژیکی در پلیگونی که مرز آن بسته نشده است پلیگون باز به طور معمول باundershoot ارتباط دارد که در این صورت پلیگون باز عادی نامیده می شود
line-in-polygon operation|line-in-polygon|line-in-polygon
عملیاتی در gis که برای تعیین خطوطی از یک مجموعه داده که درون یک پلی گون خاص از مجموعه داده دیگر قرار گرفته است بکار می رود مانند مشخص کردن جاده هایی که در یک حوزه اداری خاص قرار دارند
mud
گل ، گل حفاری
mud acid
اسید گل
mud addetive
گل افزایه ، ذرات جامد ومعلق در گل حفاری
mud cake
گل کیک
(حفاری):یک لایه گلی و یا لایه ای از مواد جامد فشرده شده که به دیواره های یک چاه یا گمانه می چسبند
چنین ساختاری در بخشهایی از چاه که حاوی لایه های تراوا بوده و در نتیجه آب گل ، طی حفاری دورانی وارد آنها می شود ، تشکیل می شود
مترادف: cake ، filter cake
(رسوب شناسی):ساختار آواری حاصل از خشک شدن یک برش درون سازندی ، گل کیک (حفاری):یک لایه گلی و یا لایه ای از مواد جامد فشرده شده که به دیواره های یک چاه یا گمانه می چسبند چنین ساختاری در بخشهایی از چاه که حاوی لایه های تراوا بوده و در نتیجه آب گل ، تشکیل می شود مترادف: cake ، filter cake (رسوب شناسی):ساختار آواری حاصل از خشک شدن یک برش درون سازندی
mud cap
موادمنفجره آتش گرفته در مجاورت سطح یک سنگ بعد از اینکه با مقداری گل مرطوب ، زمین مرطوب ، یا ماسه پوشیده می شود ، بدون اینکه از حفر سوراخ استفاده شود
mud circulation
جریان گل
mud column
ستون گلی ، ستون گلی
ارتفاع یا عمق گل حفاری موجود در یک چاه که از کف چاه اندازه گیری می شود ، ستون گلی ارتفاع یا عمق گل حفاری موجود در یک چاه که از کف چاه اندازه گیری می شود
mud crack
ترک گلی
ترکی که در لایه ای از گل یا سیلت تشکیل می شود و در اثر انقباض ناشی از خشک شدن حاصل می شود ترکهای گلی ، معمولا چند ضلعی هستند
mud crack cast
نقش ترک های گلی
ترک های گلی تحت عنواینsun crackو shrinkage crack وdessication crackهم نامیده می شوند صفحات ترک های گلی را در حالت مسطح flakes یا صفحه و در حالتی که در اثر خشک شدن ، در هم پیچیده و کج و معوج و لوله شده هستندchipsنامیده می شوند
mud crack cast|sun crack|sun crack|shrinkage crack|dessication crack|chips
نقش ترک های گلی ترک های گلی تحت عنواینsun crackو shrinkage crack وdessication crackهم نامیده می شوند صفحات ترک های گلی را در حالت مسطح flakes یا صفحه و در حالتی که در اثر خشک شدن ، در هم پیچیده و کج و معوج و لوله شده هستندchipsنامیده می شوند
mud crack|mudcrack|mudcrack|mud cracks
ترک گلی ترکی که در لایه ای از گل یا سیلت تشکیل می شود و در اثر انقباض ناشی از خشک شدن حاصل می شود ترکهای گلی ، معمولا چند ضلعی هستند
mud cracks
ترک های گلی
mud diaper
دیاپیرگلی
گنبدهای گلی که از رسهای بسیار مختلخل با هدایت حرارتی پایین
mud diaper|diapir|diapir
دیاپیرگلی گنبدهای گلی که از رسهای بسیار مختلخل با هدایت حرارتی پایین
mud drilling
گل حفاری
mud engineer
مهندس گل
mud filtrate
تراویده گل
mud flat
پهنه گلی در کنار ساحل ، کفه گلی
mud flow
سیل گل ، جریان گل
mud flush
گل حفاری
mud geyser
گل فشان
mud grouting
تزریق گل
mud jacking
بالا بردن با ترزیق گل
mud lava
گل گدازه ، گدازه گلی
(آب زیرزمینی): مواد گوگرددار و برخی مواقع کربن دار موجود در توده های گلی و یا مواد مشابهی که توسط گل فشانها به بیرون پرتاب می شوند
(آتشفشان شناسی):عنوان مورد استفاده برای تشریح موادی که امروزه به عنوان نهشته های جریانات خاکستر شناخته می شوند ، گدازه گلی (آب زیرزمینی): مواد گوگرددار و برخی مواقع کربن دار موجود در توده های گلی و یا مواد مشابهی که توسط گل فشانها به بیرون پرتاب می شوند (آتشفشان شناسی):عنوان مورد استفاده برای تشریح موادی که امروزه به عنوان نهشته های جریانات خاکستر شناخته می شوند
mud loss
گم شدن گل در لایه ، گم شدن گل در چاه
mud mark
گل نشان ، جریان گل ، روانه گل (mudflow)
mud mark|mudflow|mudflow
گل نشان ، جریان گل ، روانه گل (mudflow)
mud mixer
گل همزن ، گل مخلوط کن
mud pellet
گل حبه
توده ای کوچک ، مسطح یا گرد و نامنظم از گل یا گل سنگ ، باقطر 3 تا 13 میلی متر که در سنگهای رسوبی دیده می شود
گلوله های گلی در واقع قطعاتی از گل فشرده اند که از یک توده گلی جدا شده ، اندکی جابجا شده و سپس دوباره نهشته شده اند ، گل حبه توده ای کوچک ، باقطر 3 تا 13 میلی متر که در سنگهای رسوبی دیده می شود گلوله های گلی در واقع قطعاتی از گل فشرده اند که از یک توده گلی جدا شده
mud pump
پمپ گل
mud rock
سنگ رسی
این سنگها شامل ذراتی هستند که قطر آنها از 62 میکرون کمتر میباشد (سیلتها 62-4 میکرون و رسها کمتر از 4 میکرون) اکثر این سنگها دارای ذراتی کوچکتر از 5 میکرون میباشند به این دلیل ذرات سنگهای رسی در موقع تشکیل براحتی و بوسیله کمترین جریان در آب معلق شده و میتوانند تنها در آبهای آرام انباشته شوند
mud rock|mud rocks|mud rocks|mudrock
سنگ رسی این سنگها شامل ذراتی هستند که قطر آنها از 62 میکرون کمتر میباشد (سیلتها 62-4 میکرون و رسها کمتر از 4 میکرون) اکثر این سنگها دارای ذراتی کوچکتر از 5 میکرون میباشند به این دلیل ذرات سنگهای رسی در موقع تشکیل براحتی و بوسیله کمترین جریان در آب معلق شده و میتوانند تنها در آبهای آرام انباشته شوند
mud silting
گل گرفتگی
mud spot
نقطه گلی
mud volcano
گل فشان ، گلفشان
تپه کوچک گلی و گاهی مخروطی شکل با یک دهانه در سر مخروط که بوسیله آب گرم در حال خروج از زمین ، با مواد سنگی ریز مخلوط شده و در یک ناحیه آتشفشانی تشکیل می شود
mud volcano|mud volcanoes|mud volcanoes
گلفشان تپه کوچک گلی و گاهی مخروطی شکل با یک دهانه در سر مخروط که بوسیله آب گرم در حال خروج از زمین ، با مواد سنگی ریز مخلوط شده و در یک ناحیه آتشفشانی تشکیل می شود
mud-buried ripple mark
موج نقش گل دفن
موج نقشی که توسط گل موجود در آب پوشیده شده اند ، این گل تنها درون قسمتهای فرو رفته آثار مزبور را پر کرده و رئوس آن هویدا است
mud-buried ripple mark|mud-buried ripple|mud-buried ripple
موج نقش گل دفن موج نقشی که توسط گل موجود در آب پوشیده شده اند ، این گل تنها درون قسمتهای فرو رفته آثار مزبور را پر کرده و رئوس آن هویدا است
mud-crack polygon|desiccation polygon|desiccation polygon
چند ضلعی ترک گلی چند ضلعی خشکیدگی (desiccation polygon)
muddy
گلی ، گل آلود
(زمین ریخت شناسی):اسم: یک عارضه توپوگرافیک که از یک نهشته جریانی بسیار ریزدانه که توسط آبهای راکد حاصل شده تشکیل شده و نوک آن معمولاً افقی و کم و بیش مقعر است مثال شاخص: بستر دره رود گلی در ایلیونویس جنوبی مقایسه شود با: sandy ، گل آلود (زمین ریخت شناسی):اسم: یک عارضه توپوگرافیک که از یک نهشته جریانی بسیار ریزدانه که توسط آبهای راکد حاصل شده تشکیل شده و نوک آن معمولاً افقی و کم و بیش مقعر است مثال شاخص: بستر دره رود گلی در ایلیونویس جنوبی مقایسه شود با: sandy
mud-flat polygon|desiccationpolygon|desiccationpolygon
چند ضلعی کفه گل چندضلعی خشکیدگی (desiccationpolygon )
mudflow
جریان گل
mudflow slide
گل رانش
mudflow|mudflows|mudflows
جریان گل
mudjacking
تزریق گل
mud-ridge ripple mark
موج نقش پشته گلی
یک اثر شکنجی طولی با مقطعی منظم ، معمولاً با یک رأس متقارن و یک لبه باریک و گوشه دار که در میان شیبهای بسیار عریض تر و نسبتاً مسطح قرار گرفته و اغلب بصورت شاخه شاخه منشعب شده (همواره به سمت پایین دست جریان همگراست)
مقایسه شود با: corrugated ripple mark
mud-ridge ripple mark|mud-ridge ripple|mud-ridge ripple
موج نقش پشته گلی یک اثر شکنجی طولی با مقطعی منظم ، معمولاً با یک رأس متقارن و یک لبه باریک و گوشه دار که در میان شیبهای بسیار عریض تر و نسبتاً مسطح قرار گرفته و اغلب بصورت شاخه شاخه منشعب شده (همواره به سمت پایین دست جریان همگراست) مقایسه شود با: corrugated ripple mark
mudrush
هجوم گل
جاری شدن ناگهان گل در معادن زیرزمینی کم عمق در این مورد به معنای واژه running ground نیز مراجعه نمایید ، هجوم گل جاری شدن ناگهان گل در معادن زیرزمینی کم عمق در این مورد به معنای واژه running ground نیز مراجعه نمایید
mudstone
رسوب رسی متراکم وسخت ، مادستون
سنگهای آهکی را که دارای کمتر از 10 درصد دانه باشد مادستون می‌نامند مادستون‌ها مترادف کلسی لوتایت می‌باشند نشانگر رسوبگذاری در محیطهای آرام و عدم وجود ارگانیسم های مولد دانه در آب هستند
mudstone ratio
نسبت گلسنگ
عنوان مورد استفاده توسط کاشفان اورانیوم (خصوصاً در فلات کلرادو) برای نسبت ضخامت کلی گل سنگ قرمز به ضخامت کلی گل سنگ سبز در یک بازه چینه شناسی معین ارزش این پارامتر در این اصل نهفته است که محلولهای اورانیوم دار گل سنگ قرمز حاوی آهن فریک را شسته و به گل سنگ سبز حاوی فروس تبدیل می کند و در نتیجه کانیهای اورانیوم خود را نیز در آنها به جای می گذارند ، نسبت گلسنگ عنوان مورد استفاده توسط کاشفان اورانیوم (خصوصاً در فلات کلرادو) برای نسبت ضخامت کلی گل سنگ قرمز به ضخامت کلی گل سنگ سبز در یک بازه چینه شناسی معین ارزش این پارامتر در این اصل نهفته است که محلولهای اورانیوم دار گل سنگ قرمز حاوی آهن فریک را شسته و به گل سنگ سبز حاوی فروس تبدیل می کند و در نتیجه کانیهای اورانیوم خود را نیز در آنها به جای می گذارند
mudstone|mudstones|mudstones|mud stone
مادستون - سنگهای آهکی را که دارای کمتر از 10 درصد دانه باشد مادستون می‌نامند مادستون‌ها مترادف کلسی لوتایت می‌باشند نشانگر رسوبگذاری در محیطهای آرام و عدم وجود ارگانیسم های مولد دانه در آب هستند
mudstream
رودخانه گل ، لغزش یا حرکت توده ای از گل
mud-supported
گل پشتیبان ، فابریک شناور
وقتی که مقدار ماتریکس زیاد باشد دانهها بطور شناور در ماتریکس دیده می شوند
mud-supported|mud supported|mud supported
گل پشتیبان ، فابریک شناور وقتی که مقدار ماتریکس زیاد باشد دانهها بطور شناور در ماتریکس دیده می شوند
polygon
چند ضلعی ، کثیرالاضلاع
پوششی دارای اطلاعاتی بر موجودیتهای مستقل جغرافیایی که توسط پلیگونها و خصوصیتهای وابسته عرضه می شود ، کثیرالاضلاع - پوششی دارای اطلاعاتی بر موجودیتهای مستقل جغرافیایی که توسط پلیگونها و خصوصیتهای وابسته عرضه می شود
sand-wedge polygon
چند وجهی گوه ماسه ای - چند وجهی جور نشده که توسط پرشدگی ماسه و گراول در شیارهای متقاطع حاصل از انقباض حرارتی تشکیل می‌شوند قطر سطحی آن از چند تا ده ها متر متغیر است (پیوه 1959) مقایسه شود با: tessellation (کاشیکاری)
shrinkage polygon
چندشکلی انقباض ، چند ضلعی انقباض ، چندشکلی خشک شدگی
sliver polygon
پلیگون های ایجاد شده در فرآیند روی هم قرارگیری دو فایل گرافیک برداری وقتی که مرزهابه طور دقیق و کامل ثبت نشده باشند
thiessen polygon
پلیگونهایی که با تقسیم در زوایای قایمه در طرفین هر مثلث tinساخته شده است
پلیگونهای تی سین دو سویه منطقی مشtinهستند ، پلیگونهایی که با تقسیم در زوایای قایمه در طرفین هر مثلث tinساخته شده است - پلیگونهای تی سین دو سویه منطقی مشtinهستند
tundra polygon
چند وجهی شمالگانی (دشت‌های‌ بی‌ درخت‌ پوشیده‌ از گلسنگ‌ نواحی‌ قطبی) ، چند وجهی ناوه یخی
vegetation polygon
چند وجهی پوشش گیاهی - یک چند وجهی کوچک جور نشده که مرزهای شکافدار آن توسط پوشش گیاهی انبوهی مشخص شده است (که معمولاً خزه ، گلسنگ یا درخت بید است) و مرکز آن از مواد ریز بافت یا مخلوطی از سنگها و خاکه ، تشکیل شده است قطره: حدود 1 متر - نیز ببینید: چند وجهی گلسنگ چند وجهی خلنگ زار غان خاشاک - مترادف: نقش و نگار (آرابسک) پوشش گیاهی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن