معنی par value

ریاضی و آمار
par value
نرخ برابری ، ارزش اسمی ، بهای اسمی ، قیمت اسمی ، ارزش صوری
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی par value
absolute value
قدر مطلق ، ارزش مطلق ، مقدار مطلق ، ارج رها
actual value
ارزش حقیقی ، مقدار حقیقی ، ارزش واقعی ، مقدار واقعی
adjustment value
ارزش تعدیل
admissible value
مقدار قابل قبول
algebraic multiplicity of an eigen value
چند گانگی جبری ویژه مقدار
algebraic multiply of an eigenvalue
ضرب جبری مقدار ویژه
algebraic value
مقدار جبری
approximate eigenvalue
ویژه‌مقدار تقریبی ، ویژه مقدار تقریبی
approximate value
مقدار تقریبی
assessed value
بهای ارزیابی شده
assume a value
قبول کردن یک مقدار ، مقدار پذیرفتن
average value
مقدار میانگین ، مقدار متوسّط ، مقدار متوسط
base value
مقدار پایه
book value
ارزش دفتری
boundary value
مقدار مرزی
breakdown value
مقدار فروریزش
cauchy principal value
مقدار اصلی کوشی
cauchy principle value
مقدار اصلی کُشی
central value
مقدار متوسّط ، مقدار متوسط
characteristic value
مقدار ویژه ، مقدار مشخّص ، مقدار سرشت نما
critical value
مقدار بُحرانی ، مقدار بحرانی
default value
ارزش قراردادی
degenerate eigenvalue
مقدارویژه تباهیده ، ویژه‌مقدار تباهیده ، ویژه مقدار تباهیده
discounted value
ارزش تنزیل شده
divisor value
مقدار مقسوم علیه
dominant eigenvalue
مقدار ویژه ی مسلط
eigen value
مقدار ویژه ، ویژه مقدار ، مقدار مشخصه ، ریشه ی مشخصه ، مقدار خاص ، ریشه ی راکد ، مقدار راکد
eigenvalue
مقدار ویژه ، مقدار خاص ، مقدار مشخّصه ؛ ریشه ی راکد ، مقدار راکد ، مقدار آیگن ؛ نهان ریشه ، ویژه‌مقدار ، ویژه‌مقدار / کلمات مرتبط approximate eigenvalue approximate eigenvalue
end value
ارزش انتهایی
exact value
ارزش دقیق
expecte monetary value
ارزش پولی مورد انتظار
expecte value
امید ریاضی ، ارزش انتظاری ، ازش مورد انتظار ، میانگین ، ارزش منتظره ، حد انتظار
expected value
مقدار مورد انتظار ، مقدار انتظاری ، مقدار امید ریاضی ، امید ریاضی ، مقدار محتمل ، مقدار میانگین ، مقدار منتظره ، مقدار چشم داشتنی
extended mean value
مقدار میانگین تعمیم یافته
extreme absolute value
قدر مطلق اکستریم
extreme constrained value
مقدار مقید اکستریم
extreme local value
مقدار موضعی اکستریم
extreme value
مقدار اکستریم
face value
مبلغ ایمنی ، مبلغ صوری ، ارزش ظاهری ، قیمت سیاهه ، ارزش رسمی
final value
مقدار انتهایی ، ارزش نهایی
fitted value
مقدار برازانده شده
fixed value
مقدار ثابت
function value
مقدار تابع ، تابع مقدار تابع
generalized p-value
پی (P)-مقدار تعمیم‌یافته
image value
مقدار تصویر
initial value
مقدار اولیه ، مقدار آغازین
instantaneous value
مقدار لحظه ای
integral value
مقدار صحیح
intermediate value
مقدار میانی
least absolute value
کمترین قدر مطلق
limit value
مقدار حد ، مقدار حدی
limiting value
مقدار حدی ، حد ، مرز
liquidating value
ارزش نقدینگی
logical value
ارزش منطقی
market value
قیمت بازار ، ارزش بازاری
mean effective value
مقدار مؤثر متوسط
mean value
مقدار میانی ، مقدار متوسط ، مقدار میانگین
metric value
اندازه ی کمی
missing value
مقدار گم‌شده
most frequent value
فراوانترین مقدار
most probable value
محتملترین مقدار
multi-attribute value
مقدار چندشاخصه
net inventory value
مقدار موجودی خالص
net present value
ارزش کنونی ، ارزش خالص کنونی ، ارزش فعلی خالص ، ارزش خالص حال
nominal value
مبلغ اسمی ، ارزش اسمی
numberical value
مقدار عددی
numerical value
مقدار عددی
observe value
مقدار مشاهده شده
par
برابری ، تعادل
parable
مقایسه ، قیاس ، تمثیل
paraboize
سهمی کردن ، سهموی کردن ، به طور تمثیل ، بیان کردن
parabola
سهمی
parabola of safety
سهمی اطمینان
parabolas
سهمی
parabolic
سهموی ، سهمی ، شلجمی ، سهمی گون ، سهمی شکل ، شلجمی شکل
parabolic coordinates
مختصات سهموی
parabolic cylinder
استوانه ی سهموی ، رویه ی استوانه ی سهمی گون ، استوانه ای سهموی ، سطح استوانه ای با مقطع قائم سهمی
parabolic cylindrical surface
استوانه ی سهموی ، رویه ی استوانه ای سهموی
parabolic geometry
هندسه‌ی سهموی ، هندسه ی سهموی
parabolic motion
حرکت روی مسیر سهمی
parabolic partial differential equation
معادله ی دیفرانسیل جزئی سهموی
parabolic point
نقطه ی سهموی
parabolic reflector
آینه ی سهموی ، آینه ی شلجمی
parabolic segment
قطعه ی سهموی
parabolic spiral
مارپیچ شلجمی ، منحنی نمایش تابع ، مارپیچ سهموی ، مارپیچ فرما
parabolically
به طور سهمی ، به طور شلجمی ، تمثیلا
paraboloid
سهمی گون
paraboloid of revolution
سهمیوار دوار
paraboloidal
سهمیوار ، سهموی شکل ، مربوط به سهموی
paraboloidal reflector
بازتابنده ی سهمی وار
parachute
چتر نجات
paracompact space
فضای پیرافشرده
paracompacty
فشرده گون
paradox
باطل‌نما ، پارادکس ، باطل نما ، تناقض ، پارادوکس
paradox of de mere
پارادوکس دومره
paradox of russel
تناقض راسل
paradox of voting
پارادوکس رای‌دهی
paradoxes of zeno
پارادوکس های زنون
paradoxial
متناقض
paradoxic
متناقض
paradoxical
متناقض
paragraph
بند
parallax
اختلاف نظر
parallel
موازی ، متوازی ، فضادهنده ، همگام ، موازی کردن
parallel arc
یال موازی
parallel arcs
یال های موازی
parallel array
آرایه ی موازی
parallel axes theorem
قضیه ی محور های موازی
parallel axiom
اصل توازی
parallel axis
محور موازی
parallel axis theorem
قضیه ی محور موازی
parallel computations
محاسبات موازی
parallel configuration
تشکیل موازی
parallel coordinates
مختصات موازی
parallel displacement
جنبش همرو ، تغییر مکان موازی
parallel line
خط متوازی
parallel lines
خطوط موازی
parallel loop
حلقه ی موازی
parallel operation
عملیات موازی ، عملکرد موازی
parallel planes
صفحات متوازی ، صفحه های موازی
parallel plate
با صفحات موازی
parallel plate capacitor
خازن با صفحات موازی
parallel profile
مقطع عمودی
parallel projection
تصویر موازی
parallel run
اجرای موازی
parallel samples
نمونه های همتا ، نمونه های موازی
parallel surface
رویه ی متوازی
parallel surfaces
سطوح متوازی ، رویه های موازی
parallel systems
سیستم های موازی ، نظام های موازی
parallel vectors
بردار های موازی
parallel-coordinate plots
نمودارهای موازی‌مختصات
parallelelism
توازی
parallelepiped
متوازی‌السطوح ، متوازی السطوح
parallelepipedon
متوازی السطوح
parallelism
موازات ، توازی ، موازی بودن
parallelism in large sense
موازی بودن به معنای دقیق
parallelism test
آزمون توازی
parallelize
موازی کردن
parallelogram
متوازی‌الاضلاع ، متوازی الاضلاع
parallelogram law
قانون متوازی الاضلاع
parallelogram law of vectors
قانون متوازی الاضلاع بردارها اگر ذرّه ای تحت تأثیر دو کمّیت برداری همجنس که توسط دو ضلع یک متوازی الاضلاع نشان داده می شوند ، قرارگیرد ، در صورتیکه دو بردار از نقطه مشترکی رسم شوند ، برآیندشان از لحاظ مقدار و راستا منطبق بر قطری از متوازی الاضلاع است که از همان نقطه رسم شود
parallelogram of forces
متوازی الاضلاع نیرو ها
parallelogram of vectors
متوازی الاضلاع بردار ها
parallel-redundant system
دستگاه موازی-زیادی
parallels
مدارات
paralogism
استدلال غلط ، قیاس نادرست
parameter
پارامتر ، مقدار مشخص ، برسنج ، پارامتر / کلمات مرتبط location parameter location-scale parameter hyperparameter parameter-free inference
parameter domain
قلمرو پارامتری
parameter interval
بازه ی پارامتری
parameter space
فضای پارامتری ، فضای پارامتر
parameter space for a probability distribution
فضای پارامتر های توزیع احتمال
parameter-free inference
استنباط آزادپارامتر
parameterless void function
تابع بدون پارامتر
parametric
پارامتری
parametric analysis
آنالیز پارامتری
parametric analysis of cost vector
آنالیز پارامتری بردار هزینه
parametric analysis of right hand side vector
آنالیز پارامتری بردار سمت راست
parametric coordinates
مختصات پارامتری
parametric curve
منحنی پارامتری
parametric equation
معادله پارامتری ، معادله ی پارامتری
parametric equation of a hyperbola
معادلات پارامتری یک هذلولی
parametric equations
معادله های پارامتری
parametric form
صورت پارامتری ، فرم پارامتری
parametric interval
فاصله ی پارامتری ، بازه ی پارامتری
parametric methods
بازده پارامتری
parametric problems
مسأله های پارامتری
parametric programming
برنامه ریزی پارامتری
parametric representation
نمایش پارامتری
parametric representation of a curve
نمایش پارامتری خم
parametric representation of a surface
نمایش پارامتری رویه
parametric statistics
آمار پارامتری ، آمار معمولی
parametric test
آزمایش پارامتری
parametrically
با معادله ی پارامتری
parametrization
پارامتریدن ، پارامتری کردن ، پارامتریسازی ، پارامتر سازی
parametrize
پارامتر کردن
parametrized
پارامتری
paramount
برتر ، بزرگ تر
paranthesis
پرانتز ، کمانک ها ، ابرو
paranthesize
پرانتز گذاردن ، یک عبارت را بین پرانتز نوشتن
parapola
سهمی
parapoxe
نمود غیر متعارف
parasite
اغتشاش ، طفیلی
parent
والد ، پدر
parentheses
کمانک ، پرانتز ، پرانتز های باز و بسته ، ( )
pareto
پاریتو
pareto diagram
نمودار پارتو
pareto distribution
توزیع پارِتو
pareto optimal solution
جواب بهینه ی پارتو
pareto optimality
بهینگی پارِتو
pareto optimum situation
وضع بهینه ی پارتو
Pareto–Koopmans efficiency
بازدهی پارتو-کوپمانز
paried observations
مشاهدات جفت شده
parint
تفکیک کردن ، جدا سازنده ، قطعه سازی ، جداسازی ، قطع کردن ، جداکننده ، جداشونده
parity
دوتایگی ، زوجیت ، هم نوع ، هم خوانی ، توازن ، تساوی ، تشابه ، زوج بودن
parity of a function
جفتی یک تابع
parlance
زبان ، گفتار
parse tree
درخت تجزیه
parsec
پارسک ، واحد اندازه گیری طول معادل 206265 برابر شعاع مدار زمین ، 3 26 سال نوری ، 19 2 تریلیون مایل
parseval equality
برابری پارسوال
parseval equation
اتحاد پارسوال ، معادله ی پارسوال ، رابطه ی پارسوال
parseval formula
دستور پارسوال ، فرمول پارسوال
parseval identity
اتحاد پارسوال ، معادله ی پارسوال ، رابطه ی پارسوال
parseval relation
اتحاد پارسوال ، معادله ی پارسوال ، رابطه ی پارسوال
parseval theorem
قضیه ی پارسوال
parseval's equality
فرمول پارسوال ، تساوی پارسوال ، برابری پارسوال
parseval's formula
فرمول پارسوال ، تساوی پارسوال
parseval's identity
اتحاد پارسوال ، تساوی پارسوال ، فرمول پارسوال
parseval's theorem
قضیه ی پارسوال
parsimony
امساک
part
قسمت ، جزء ، بخش ، قطعه ، قطعه ی کار ، پاره
part correlation
همبستگی جزئی
part number
شماره ی قطعه ، شماره ی جنس
part of a set
قسمت یک مجموعه
part palacing mechanism
مکانیسم قطعه گذاری
part print
نقشه کار
part time
پاره وقت ، نیمه وقت
parted
مجزا ، تقسیم شده ، دو پارچه ای
partial
جزئی ، پاره ای ، نسبی
partial association
پیوند جزئی
partial autocorrelation
خودهمبستگی جزئی
partial confounding
اختلاط جزئی
partial correlation
همبستگی جزئی
partial correlation coefficient
ضریب همبستگی جزئی
partial correlation coefficient estimate
برآورد ضریب همبستگی جزئی
partial costing
هزینه یابی جزئی
partial derivation with respect to
مشتق گیری جزئی نسبت به
partial derivative
مشتق جزئی ، مشتق پاره ای ، مشتق نسبی
partial derivative symbol
علامت مشتق جزئی ، علامت مشتق نسبی
partial derivative with respect to
مشتق جزئی نسبت به
partial derivatives of higher order
مشتق های جزئی مراتب بالاتر
partial differential
دیفرانسیل پاره ای ، دیفرانسیل جزئی
partial differential coefficients
ضرائب دیفرانسیل پاره ای ، مشتقات پاره ای
Partial Differential Equation
معادله دیفرانسیل جزیی
partial differential operator
عملگر دیفرانسیل جزئی
partial differentiation
مشتق گیری جزئی
partial distribution
مشتق گیری پاره ای ، مشتق گیری نسبی ، مشتق گیری جزئی
partial dividend
مقسوم جزیی
partial exchangeability
تبادل‌پذیری جزئی
partial fraction
کسر جزئی
partial fraction decomposition
تجزیه به کسر های جزئی
partial fraction expansion
بسط کسر جزئی
partial fractions
کسر های ساده ، کسر های جزئی ، کسر ساده تر ، کسر جزء
partial fractions decomposition
تجزیه به کسر های جزئی
partial function
تابع جزئی
partial function form
صورت تابع جزئی
partial integral
انتگرال نسبی ، انتگرال جزئی
partial integration
انتگرال گیری جزء به جزء
partial least squares
کمترین توانهای دوم جزئی
partial likelihood
درستنمایی جزئی
partial mapping of a mapping
تحدید نگاشت ، نگاشت جزئی یک نگاشت
partial moment
گشتاور جزئی
partial order
ترتیب جزئی
partial order relation
رابطه‌ی ترتیب جزئی
partial order scalogram analysis
تحلیل مقیاس‌نگاری ترتیب جزئی
partial ordering
ترتیب جزئی
partial ordering of distributions
مرتب کردن جزئی توزیعها
partial ordering relation
نسبت ترتیبی جزئی ، رابطه ی ترتیب جزئی
partial out
حدف کردن
partial pricing
قیمت جزئی
partial product
ضریب جزیی ، حاصل ضرب جزئی
partial range
حوزه ی جزئی
partial regression
رگرسیون جزئی
partial regression plot
نمودار رگرسیون جزیی
partial sum
مجموع جزئی ، جمعک ، مجموع ، جمع ، جمع کردن ، حاصلجمع ، جامع ، حاصل ، روی هم
partial summation
جمع بندی جزئی
partial summation formula
دستور جمع بندی جزئی
partially
بگونه پاره ای ، جزئی ، جزئا
partially balanced
جزئاً متعادل ، به طور جزئی متعادل
partially balanced designs
طرحهای جزئاً متعادل
partially balanced incomplete block design
طرح بلوکی ناقص جزئاً متعادل ، طرح بلوکی ناکامل جزئا متعادل
partially differentiable function
تابع جزئتا مشتق پذیر
partially mapping
نگاشت نسبی
partially ordered set
مجموعه‌ی به طور جزئی مرتّب ، مجموعه ی جزئا مرتب
partially sufficient
جزئاً بسنده
partially truncated distribution
توزیع جزئاً بریده
partialy ordered set
مجموعه‌ی به طور جزئی مرتّب
partibility
بخش پذیری ، قابلیت تفکیک
partible
بخش پذیر ، قابل تفکیک
participation charges
مخارج شرکت
participative management
مدیریت مشارکتی
particle
ذره ، جسم ، نقطه مادی
particle-size statistics
آمار ذره‌اندازه
particular
عمومی
particular integral
انتگرال خصوصی
particular integral of a differential equation
انتگرال خصوصی معادله ی دیفرانسیل
particular judgement
حکم جزئی
particular proposition
گزاره ی جزئی
particular root
ریشه ی خصوصی
particular sentence
گزاره ی جزئی
particular solution
جواب خاص ، جواب خصوصی ، جواب ویژه ، حل خصوصی ، حل ویژه
particular statement
گزاره ی جزئی
particularity
ویژگی ، به ویژه ، خصوصیات برجسته ، جزئیات
particularization
ذکر جزئیات
particularization the law of
قانون تجرید
particularly
به ویژه
partile
پارک
parting
تقسیم ، جداسازی ، تفکیک
parting dust
پودر جدایش ، گرد فاصل
parting program
برنامه ی ساخت قطعه
partition
افراز ، اِفراز
partition induced by statistic
افراز القا شده توسط آمار
partition of a positive integer
افراز عدد صحیح مثبت
partition of a set
افراز مجموعه ، افراز یک مجموعه ، تجزیه ی مجموعه
partition of an interval
افراز یک فاصله ، پارش یک فاصله
partition of chi-square
اِفراز خی‌دو
partition of matrix
قسمت بندی ماتریس
partition or unity
فراز واحد
partitioned
افراز شده
partitioned matrix
ماتریس افراز شده
partitioning
اِفراز ، افراز کردن ، پارش کردن
partitioning of a set
افراز یک مجموعه
partitive
جداکننده ، قسمی
parts
جزء به جزء
parviz shahriari
استاد پرویز شهریاری را بیشتر مردم می شناسند چون هر کس که حتی یک سطر از 200 کتابش را نخوانده باشد ، یا حتی یک کلمه از 1000 مقاله ای را که او نوشته است ، ندیده باشد ، لابد تا حالا برای یک بار هم که شده نام انتشارات خوارزمی ، گروه فرهنگی خوارزمی ، مدرسه مرجان و گروه فرهنگی مرجان یا مدرسه عالی علوم اراک را شنیده است اینها فقط پاره ای از تأسیساتی هستند که او بنیاد گذارد پرویز شهریاری را همه آنها که پا به مدرسه گذاشته اند می شناسند چون تألیفاتش ، کتاب درسی چندین نسل بود که راهی دبستان و دبیرستان می شدند ، اما شهرت او از مدرسه فراتر رفته و به جامعه رسیده است دانش آموزان علاقه مند به ریاضیات حتما اسم وی را درصفحه اول و اکثر مقالات مجله ی برهان دیده اید >زندگی و کارنامهB>پرویز شهریاری در سال 1305 در محله دولت خانه کرمان ، در خانواده ای زرتشتی به دنیا آمد پدرش دهقانی بود که روی زمین های اربابی کار و با فقر و نداری دست و پنجه نرم می کرد اما در برخوردی با ارباب بیکار شد و مسئولیت خانواده و تأمین هزینه های زندگی وی را به کارخانه ریسندگی کشاند ر در نوجوانی او درگذشت و مادر برای آنکه چرخ زندگی بگردد در کارخانه نخ ریسی مشغول به کار شد اما دستمزد او کفاف مخارج زندگی را نمی داد پرویز برای اینکه مقداری از هزینه های زندگی را تأمین کند به کارگری ، گاوچرانی و خرمن کوبی پرداخت و بدینگونه تا سال سوم دبیرستان درس خواند و وارد دانشسرای مقدماتی کرمان شد و در خرداد 1323 از آنجا فارغ التحصیل گردید د او درمصاحبه ای با فرج الله صبا روزنامه نگار مشهور ، کار و زحمات دوره کودکی خود و برادران و خواهرانش را شرح داده و خود را وامدار مادرش خوانده است: « با همه اینها این واقعیت را که همه ما توانستیم به تحصیل خود ادامه دهیم ، مدیون روشن بینی و فداکاری مادرمان هستیم بارها تاجرهایی از کرمان و بم برای دکان-شاگردی و خانه-شاگردی به سراغ من آمدند؛ من هم در دل راضی نبودم چرا که دست کم امیدی برای تغذیه بهتر بود ولی مادرم مقاومت کرد او می گفت: '' تا جایی که لازم است جان می کنم ولی اجازه نمی دهم بچه هایم درسشان را رها کنند '' » س از فراغت از تحصیل در دانشسرای مقدماتی کرمان ، شهریاری به تهران آمد و در رشته ریاضی دانشکده علوم ثبت نام کرد و همزمان در کلاس های شبانه به تدریس پرداخت اما او که با فقر و نداری آشنا بود برای مبارزه با نابرابری های اجتماعی روی به سیاست آورد با حزب توده آشنا شد و چندی بعد به زندان افتاد ( 1328 ) زندان شروع به آموختن زبان روسی کرد و دست به تألیف و ترجمه زد « حساب تانون » را در زندان ترجمه کرد که در سال 1331 از طرف انتشارات امیرکبیر منتشر شد این زمان بجز سیاست که کار گاه وبیگاه پرویز شهریاری شد و هر از گاهی او را به زندان انداخت ، او به یک چهره شاخص فرهنگی بدل شد چند سال نخست به عنوان معلمی شناخته شد که به تألیف کتابهای ریاضی دست می زد اما پس از آن او به عنوان معلمی شهره شد که به تأسیس دبیرستان های مهم و نمونه در تهران می پرداخت تأسیس دبیرستان خوارزمی ( 1339 ) مدرسه دخترانه مرجان ( 1340 ) و مدرسه عالی علوم اراک ( 1353 ) از کارهای مشهور اوست بعدها دبیرستان خوارزمی را به گروه فرهنگی خوارزمی بدل کرد و مدرسه مرجان را به گروه فرهنگی مرجان ( 1350 ) اوه براین در زندگی پرویز شهریاری همواره علاقه به انتشارات و نوعی مطبوعات وجود داشته است در سال 1342 همزمان با تدریس در دانشکده فنی دانشگاه تهران ، به تأسیس انتشارات خوارزمی اقدام کرد که بعد ها یکی از بهترین انتشاراتی های کشور شد همان زمان مجله علمی سخن را به راه انداخت که انتشار آن تا سال 1349 ادامه یافت و در مجموع 90 شماره منتشر شد پیش از آن ، او تجربه کار در روزنامه « قیام ایران » را داشت ( 1325 ) و ماهنامه اندیشه را منتشر کرده بود ( 1326 ) و هفته نامه « وهومن » را هم که از 1331 شروع به انتشار کرد و در مجموع 40 شماره از آن منتشر شد ، سردبیری کرده بود ( 1328 )ر مطبوعاتی و انتشاراتی مشغله جدی او در تمام عمر بوده است در سال 1353 انتشارات توکا را به راه انداخت این نام بعدها نام پنجمین فرزندش شد که یک سال بعد به دنیا آمد در همان سال 1353 مدرسه عالی علوم اراک را با کمک دکتر عبدالکریم قریب و حسین گل گلاب تأسیس کرد در 1356 مجله « آشتی با ریاضیات » را منتشر کرد یک سال بعد در 1357 نشریه « آشنایی با دانش » را انتشار داد و سه سال بعد مجله « چیستا » را که هنوز هم انتشار آن ادامه دارد در سال 1379 نیز سردبیری ماهنامه « دانش و مردم » را به عهده گرفت اینهمه ، درباره کارهای مطبوعاتی او این توضیح ضروری است که مطبوعات به معنای اعم کلمه مورد علاقه او نیست ، بلکه او مطبوعات
permissible value
مقدار مجاز
pivotal value
مقدار لولایی
place value
ارزش مکانی ، جا ارز
present value
ارزش فعلی ، ارزش کنونی ، ارزش حال
principal value
مقدار اصلی
probability value
p-مقدار ، p-value
proper value
مقدار خاصل ، مقدار ویژه
p-value
پی (P)-مقدار
random value
مقدار تصادفی ، مقدار اتفاقی
real value
مقدار حقیقی
realized value
ارزش بازیافتی
regular value
مقدار عادی
reported value
ارزش گزارش شده
residual value
ارزش باقیمانده
salvage value
ارزش اسقاطی ، قیمت قدیمی شدن ، قیمت حراج ، بازیافتی ، ارزش اسقاط
sample value
مقدار نمونه
scale value
اندازه
scalene value
اندازه
scrap value
ارزش اسقاط
single value
تک مقدار
singular value
مقدار ویژه
smoothed value
مقدار هموار
spectral value
مقدار طیفی
staring value
مقدار آغازین
starting value
مقدار آغازی ، مقدار آغازین
steady value
مقدار وضع ثابت
steiner's most frequent value
فراوانترین مقدار استاینر
take a value
قبول کردن یک مقدار ، مقدار پذیرفتن
terminal salvage value
ارزش اسقاطی نهایی
truth value
ارزش راستی
typical value
مقدار نوعی
unbounded optimal value
مقدار بهینه ی بی کران
unit of value
واحد ارزش
use value
ارزش استعمال ، ارزش استفاده
value
مقدار ، ارزش ، مقدار / کلمات مرتبط wild value missing value starting value initial value critical value approximate value breakdown value permissible value expected value mean value of a function typical value true value of the parameter
variate value
مقدار صفت
wild value
مقدار پرت

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی ریاضی و آمار از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی ریاضی و آمار رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن