معنی micro

دامپزشكی
micro
میکرو کوچک یا جزیی؛ معمولاً پیشوندی است به معنی ریز یا میکروسکوپی از نظر اندازه همچنین پیشوندی است به معنی یک میلیونیم
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی micro
microingredients.
اجزای کم نیاز هر جزیی از جیره؛ مثل ، ویتامینها ، مواد معدنی کمنیاز ، آنتی بیوتیکها ، داروها ، و مواد دیگری که معمولاً به مقدار بسیار جزیی در جیرهی غذایی حیوان یا در خاک برای تغذیهی گیاهان نیاز باشد این مواد با میلیگرم ، میکروگرم یا قسمت در میلیون اندازهگیری میشوند
microscope slide
اسلاید (لام) میکروسکپ
micronizing
اشعه دادن ، حرارت خشک بوسیله میکروویو از منبع مادون قرمز
microclimate.
اقلیم کوچک آب و هوای یک منطقه ی بسیار کوچک
microvilli.
پیرزهای کوچک ، ریزپیرزها پرزهای بسیار ریزی که روی سطح پرزهای رودهای را می- پوشاند این پرزها فقط با میکروسک وپ الکترونی قابل رؤیت است در اثر وجود این پرزهای ریز ، سطح جذبی روده بطور فوق - العاده افزایش مییابد
microfauna.
جامعهی گیاهی کوچک ، میکرو فونا
microflara.
جمعیت میکروبی ( 1) گیاهی میکروسکوپی؛ مثل ، باکتریها ( 2) در جغرافیای گیاهی ، رستنیهای یک ناحیه کوچک در مقایسه با رستنیهای یک منطقه ( 3) جمعیت میکروبی شکمبه نشخوارکنندگان
micropyle.
روزنه ، سوراخ ریز
microphages. the little phagocytes.
ریز بیگانهخوار ، میکروفاژ
microabscess.
ریزآبسه ، ریزتاول
microvillus.
ریزپرز ، پرز کوچک
microbodies.
ریزپیکرها ، اجسام ریز
microbody.
ریزجسم ، جسم بسیار ریز
microdontia.
ریزدندان
microfibril.
ریزرشته ، تار کوچک
microfilament.
ریزرشته ، ظریف رشته
microorganism. see microbe.
ریززنده ، موجود ریزبینی ، میکروارگانیسم موجود زنده که بدون استفاده از میکروسکوپ قابل رؤیت نیست؛ یک موجود زنده ی میکروسکوپی یا کوچکتر
microfiltration.
ریزصافی عبور دادن یک مایع از صافی سوراخ ریز
microtubule.
ریزلوله ، لوله بسیار ریز ، لوله ی مویینه ، لوله مویین
micronucleus.
ریزهسته ، هستهی کوچک ، هستک
microfilter.
صافی سوراخ ریز
microelements. trace elements; minor elements.
عناصر معدنی کمنیاز به آن دسته از عناصر معدنی اطلاق میشود که وجود آنها به مقدار بسیار جزیی در جیرهی غذایی انسان و حیوان یا در خاک (تغذیه نبات) ضروری است آهن ، مس ، منگنز ، مولیبدن ، روی ، سلنیم و غیره از جمله عناصر معدنی کمنیاز محسوب می - شوند
microarophilic.
کم هوادوستی میکرو ارگانیسمهایی که نیاز آنها به اکسیژن کمتر از مقدار اکسیژن موجود در هوا است
micromelia
کوتاه شدن استخوانهای طویل ، میکروملیا ، کوچکی غیر طبیعی و تکامل ناقص اندام های انتهایی (پاها ، بال ها و ستون فقرات)
microglossia.
کوچک زبانی
microenvironment.
محیط کوچک
microfloral.
مربوط به جمعیت میکروبی
microconsumer.
مصرفکننده جزء
micromicronutrients.
مواد غذایی بسیار کمنیاز
micronutrients.
مواد غذایی کمنیاز
micro minerals
مواد معدنی کم نیاز
microminerals.
مواد معدنی کمنیاز ، عناصر معدنی کم نیاز مواد معدنی که به مقدار بسیار جزیی برای حیات حیوانات لازم است این مواد با میلی- گرم یا واحدهای کوچکتر در کیلوگرم یا پوند بیان میشود
microwave.
موج کوتاه
microbe
میکروب
microbe. microorganism.
میکروب ، میکروارگانیسم یک موجود زنده با اندازهی میکروسکوپی؛ انگل یا گندهرویی که در شاخهی جانوران یا گیاهان قرار دارد میکروبهای گیاهی؛ مانند ، قارچهای ذرهبینی ، برخی جلبکها و باکتریها و میکروبهای جانوری شامل تک یاختهها هستند میکروب حیات) ) bios کوچک) و ) micros از تشکیل شده است
microbiologist.
میکروبشناس دانشمند علم میکروب شنای که میکروارگانیسمهای گیاهی و حیوانی را مطالعه میکند
microbiology.
میکروبشناسی علم مطالعه ی موجودات ریزبینی که توسط پاستور بنیانگذاری شد باکتریشناسی و انگلشناسی شعباتی از این علم هستند
microbicide.
میکروبکش هر ماده ی شیمیایی یا عاملی که قادر به کشتن یا انهدام میکروارگانیسمها باشد
microbial.
میکروبی ، میکروبدار مربوط به میکروب با میکروارگانیسم
microscopic.
میکروسکوپی ، بسیار ریز غیر قابل رؤیت با چشم غیر مسلّح
microcyte.
میکروسیت ( 1) یک اریتروسیت (گویچهی قرمز) با قطر 5 میکرون یا کمتر ( 2) یک کیست میکروسکوپی
microcurie.
میکروکوری مقداری از یک ماده ی رادیواکتیو که شدیت تشعشع آن به اندازه ی یک میلیونیم یک گرم رادیوم باشد
microgram. mcg.
میکروگرم یک واحد وزن در سیستم متریک که معادل یک میلیونیم گرم یا یک هزارم میلیگرم است
micrometer
میکرومتر ، واحد طول برابر با یک میلیونیوم متر (یک در ده به توان منفی شش) است
micromicro.
میکرومیکرو ، پیکو دلالت می کند بر یک میلیاردم (یک تقسیم بر یک میلیارد)
micron.
میکرون یک واحد طول برابر با یک هزارم میلیمتر یا 10 هزار آنگستروم
micronized.
میکرونیزه شده ، عمل آوری شده با امواج میکروویو حرارت دادن غلات با امواج میکروویو تا دمای 150 درجهی سانتیگراد
microbial digestion
هضم میکروبی
microglia.
همبند عصبی کوچک

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی دامپزشكی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی دامپزشكی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن