معنی shell.

دامپزشكی
shell.
1) پوست ، پوسته ، صدف حلزون ، کاسه یا لاک لاک پشت ، فلس ماهی یا سوسمار ، پوست سخت نارگیل ، پوسته بادام زمینی ، جدار خارجی و دیواره خارجی ( 2) صدف دار ، پوسته دار و صدفی ، ( 3) فلس ریزی ، پوست انداختن ، صدف جمع کردن و از سبوس جدا کردن ( 4) پوشش خارجی سخت بعضی حیوانات (ماهی ، صدف ، لاک پشت و غیره) و بعضی میوهها (نارگیل ، بادام زمینی) و تخم پرندگان ( 5) جدا کردن بذور از خوشه یا غلاف یا بلال (ذرت) ( 6) خارج شدن از پوسته یا از خوشه؛ مثل ، بذور یا انگور

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی دامپزشكی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی دامپزشكی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن