معنی starter. see calf starter; chick starter.

دامپزشكی
starter. see calf starter; chick starter.
شروع کننده ، آغازگر ( 1) یک محیط کشت تهیه شده از میکروارگانیسمهای مطلوب برای تلقیح به شیر و خامه در ساختن محصولات لبنی مختلف؛ مثل ، کره ، پنیر ، و غیره برای تسریع در ایجاد طعم ( 2) خوراک شروع کننده اولین غذای خشکی که به حیوانات جوان تغذیه می شود ( 3) مایه ( 4) کودی که در زمان کاشت به زمین داده می شود

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی دامپزشكی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی دامپزشكی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن