معنی frame source

مهندسی كامپيوتر و IT

frame source

منبع قاب اطلاعاتی

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی frame source

data source

منبع داده ، [منبع داده ها] سر منشا داده های کامپیوتر منبع داده ها معمولا یک ابزار جمع آوری کننده قیاسی (آنالوگ) یا رقمی (دیجیتالی) است در ارتباطات ، بخشی از ‎ DTE (پایانه داده ای) است که داده ها را ارسال میکند ، سر چشمه داده‌ ها

document source

منبع سند

enterprise resource

منابع سازماني

frame

قاب کردن ؛ چارچوب قاب ، قاب ، فریم - 1- یکی از تصاویر متوالی در ویدیو یا انیمیشن وقتی این تصاویر به سرعت یکی پس از دیگری نمایش داده می شوند ، احساس حرکت به وجود می آید 2- ناحیه ای کادربندی شده در یک صفحه ی وب نگاه کنید به frame HTML 3- ناحیه ای کادربندی شده که قرار است حاوی متن یا یک گرافیک باشد ، فریم ، تک تصویر ، چارچوب اصطلاحاتی که در ارتباطات و گرافیک کامپیوتری به مفهوم محیط و کادر دور می باشد در ارتباطات سریال ناهمگام ، یک واحد مخابره ای است که گاهی اوقات بر اساس زمان سپری شده سنجیده می شود و با یک بیت آغازین و یک بیت انتهایی همراه است در ارتباطات همگام ، بسته ای از اطلاعات است که به عنوان یک واحد مخابره می شود ، فریم به یک بلاک اطلاعات که گره ها از طریق ارسال آنها با یکدیگر مرتبط می گردند ، اطلاق می گردد فریم ها مشابه جملات در زبانهای طبیعی ( فارسی ، انگلیسی ) می باشند در هر زبان طبیعی برای ایجاد جملات ، مجموعه قوانینی وجود دارد مثلا" یک جمله می بایست دارای موضوع و مفهوم باشد پروتکل های اترنت مجموعه قوانین لازم برای ایجاد فریم ها را مشخص خواهند کرد اندازه یک فریم محدود بوده ( دارای یک حداقل و یک حداکثر ) و مجموعه ای از اطلاعات ضروری و مورد نیار می بایست در فریم وجود داشته باشد مثلا" یک فریم می بایست دارای آدرس های مبداء و مقصد باشد آدرس های فوق هویت فرستنده و دریافت کننده پیام را مشخص خواهد کرد آدرس بصورت کاملا" اختصاصی یک گره را مشخص می نماید ( نظیر نام یک شخص که بیانگر یک شخص خاص است ) دو دستگاه متفاوت اترنت نمی توانند دارای آدرس های یکسانی باشند ، صحنه

frame , html

فریم HTML - ناحیه ای در یک صفحه ی وب که به طور مستقل از بقیه صفحه چرخش می کند یک صفحه ی وب ممکن است به چندین فریم تقسیم شود

frame buffer

بافر ویژه ای که تصاویر رندر شده پیش از ارسال به رسام در آن قرار میگیرند ومعمولا اطلاعات آن به صورت ورودی عملیات های آلفا ، استنسیل و برش بکار میرود ، رجوع به framebuffer ، [میانگیر قاب] بخشی از حافظه ویدئویی کامپیوتر که محتویات یک صفحه نمایش کامل را در خود جای میدهد نیز نگاه کنید به ‎video ‎ buffer

frame check sequence

تشخیص توالی فریم

frame grabber

گیرنده ی قاب تصویر - برد کمکی که تصاویر را از یک دوربین ویدیویی ، VCR ، یا ورودی ویدیویی دیگری می گیرد و آن را دیجیتایز می کند خروجی این برد کمکی ، تصویری طرح بیتی است یک تصویر ویدیویی متشکل از قابهای تصویر است که با نرخ 60 قاب در ثانیه ارسال می شوند و گیرنده ی قاب تصویر باید یکی از آنها را گرفته و دیجیتایز کند ، رقومی ساز ، نگاه کنید به ‎ video digitizer

frame page

صفحه قابها

frame rate

نرخ ارسال قاب اطلاعاتی ، تعداد قابهای ویدویی نمایش یافته در ثانیه ، نرخ تصویر برداری ، [سرعت انتقال تصویر] سرعت ارسال تصویر یک صفحه ای به مونیتور پویش پرتوی و به نمایش درآمدن آن این سرعت ، با محاسبه تعداد دفعات پویش صفحه نمایش توسط پرتو الکترونی در واحد زمان (ثانیه) به دست میآید این سرعت با واحد هرتز (‎Hz) بیان شده و در مونیتوری که پیکسلهای آن در طی یک روند پویش نوسازی میشوند ، حدود ‎ 60 بار در ثانیه (‎ 60 هرتز) است این اصطلاح در تصاویر متحرک (انیمیشن) به تعداد دفعات نوسازی تصویر در یک ثانیه اطلاق میگردد وقتی این سرعت از ‎ 14 تصویر در ثانیه فراتر رود ، حرکت تصاویر بسیار ملایم خواهد بود نیز نگاه کنید به ‎ animation

frame relay

بازپخش قابی ، تقویت قابی ، رله قابی یک استاندارد CCITTبرای قراردادن پیام رسانی (packet switching)با سرعتهای حداکثر دو مگابایت در ثانیه که پهنای باند بر حسب تقاضا را نیز فراهم می آورد بازپخش قابی کارایی و توان عملیاتی بالاتری از X 25دارد

framebuffer

قطعه مخصوص و مشخص از حافظه دیجیتالی که برای ذخیره یک تصویر کامپیوتری بکار می رود ، یک قطعه مخصوص و مشخص از حافظه دیجیتالی که برای ذخیره یک تصویر کامپیوتری بکار می رود ، یک قطعه مخصوص و مشخص از حافظه دیجیتالی که برای ذخیره یک تصویر کامپیوتری بکار می رود

framed buffer

بافر قاب ؛ میانگیر قاب

frames per second

تعداد قاب اطلاعاتی در ثانیه ، رجوع به Fps ، [تعداد تصویر در ثانیه] نگاه کنید به ‎ frame rate

framework

نرم افزاری برای بانکهای اطلاعاتی ، گرافیکی و مدیریت و ، ارتباطات و گرافیک های تجاری را فراهم می کند ، بسته نرم افزاری ساخت ASHTON-TATE که پردازش کلمه و مدیریت پایگاه داده و صفحه گسترده و ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم می کند ، چهارچوب

geospatial data source

منبع داده جغرافیایی

html source

[متن ‎ HTML] متنی که توسط آن یک صفحه وب ایجاد میشود

human resource

منابع انسانی

Open source

متن باز

Open-source

منبع باز

outsource

برون سپاری

resource

وسیله ؛ منبع ، منبع- قسمت قابل اصلاح یک برنامه در مک اینتاش یا تحت میکروسافت ویندوز یا OS/2 که خود را از دستورالعمل های برنامه جدا می کند منابع شامل فهرست ، تصاویر و فونت هاست ، منبع ، وسیله ، [منبع] بخشی از سیستم کامپیوتر یا شبکه (مانند دیسک گردان ، چاپگر یا حافظه) که میتواند به یک برنامه یا روند در حال اجرا تخصیص داده شود در برخی از انواع برنامه نویسی ، یک منبع را میتوان در اختیار بیش از یک برنامه قرار داد‎ ; به عنوان مثال ، کادرهای ارتباطی ، طرحهای بیتی و مجموعه حروف (فونتها) منابعی هستند که در بسیاری از برنامه های پنجره ای مورد استفاده قرار میگیرند با استفاده از منابع میتوان بدون کامپایل مجدد برنامه ، ویژگیهایی از آن را تغییر داد به عنوان مثال در اپل مکینتاش ، در برنامه ای مثل ‎ HyperCard ، برنامه نویس میتواند صدای بوق یک اتومبیل را به عنوان منبعی اضافه کند و با استفاده از عبارتی مثل ‎play ‎ carBeep آن را در ‎ HyperCard به صدا درآورد اگر چنین کاری امکان پذیر نبود ، برای اضافه شدن داده های صدای جدید میبایست خود برنامه ‎ HyperCard از اول کامپایل میشد منبع صدا را میتوان در هر برنامه یا سندی که قابلیت آن را داشته باشد ، کپی و الصاق نمود برای انجام چنین اموری معمولا از برنامه های کمکی ویژه ای بنام ویرایشگر منبع استفاده میگردد

second source

منبع دوم

shared data source

منبع داده ای مشترک

shared resource

منطق اشتراکی ، [منبع مشترک] وسیله ، داده یا برنامه ای که به وسیله بیش از یک وسیله یا برنامه مورد استفاده قرار میگیرد در ‎ Windows NT ، منبع مشترک ، منبعی است مانند دایرکتوریها ، فایلها ، چاپگرها و غیره که در اختیار کاربران شبکه قرار داده میشود

source

منشاء ، منبع ، منبع - 1 مکانی که اطلاعات از آن کپی می شود ؛ متضاد فقشقلثف یکی از سه قسمت یک ترانزیستور اثر میدان نگاه کنید به transistor field -effect ، منبع در پردازش اطلاعات ، دیسک ، فایل ، سند یا مجموعه اطلاعات دیگری است که داده ها از آن گرفته می شوند ، منبع , مبدا ، مبدأ ، متن

supersource

ابر منبع ، ابَرمنبع

system resource

منبع سیستم ، [منبع سیستمی] در مکینتاش ، هر یک از روالها ، تعاریف و قطعات داده ای متعددی است که در فایل ‎ System مکینتاش ذخیره میشوند از این منابع سیستمی میتوان روالهای حسابی ممیز شناور (نماد علمی) ، تعاریف مجموعه حروف ، راه اندازهای جانبی ، برنامه های تجهیزات رومیزی استاندارد و روالهای آغازگر را نام برد نیز نگاه کنید به ‎ resource

the source

خدمات سودمند اطلاعاتی و قابل دسترس برای مشترکین ، خدمات سودمند اطلاعاتی و قابل دسترس برای مشترکین

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

ارزان و با کیفیت

می خوای متن تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن

همراه با ضمانت و گارانتی

ارزان، با کیفیت، با مجوز رسمی و گارانتی، با بیش از 7 سال تجربه

معنی frame source

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی frame source

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما