معنی job scheduler

مهندسی كامپيوتر و IT

job scheduler

زمان بند کارها ، زمانبند کارها کسی هکه به اپراتورهای کامپیوتر کمک می کند تا تاسیسات کامپیوتری را به گردش در آورد

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی job scheduler

job

برنامه ، شغل ، کار ، کار نگاه کنید به batch processing ، وظیفه ، کار حدی از کار که توسط یک کامپیوتر ، معمولا در یک محیط کامپیوتر بزرگ ، انجام می گردد کار می تواند اجرای یک زمان یک پرونده یا اجرای مجموعه کاملی از برنامه ها برای به انجام رساند یک وظیفه پیچیده باشد ، [وظیفه ، کار] مقدار پردازش خاصی که به عنوان یک واحد توسط کامپیوتر صورت میگیرد این اصطلاح از هنگام به کارگیری کامپیوترهای بزرگ متداول گردید که داده ها روی دسته هایی از کارتهای سوراخدار برای پردازش توسط برنامه های مختلف ارائه میشدند‎ ; بدین ترتیب ، کارها در عملیات جداگانه ای تقسیم و انجام میشدند

job card

کارت برنامه ، کارت کار ، کارت کار کارت برنامه

job control language

زبان کنترل کار نگاه کنید به jcl ، جی سی ال ، زبان کنترل برنامه ، زبان کنترل کار ، زبان کنترل برنامه جی سی ال ، زبان کنترل کار زبان کنترل برنامه جی سی ال ، زبان کنترل کار (برنامه)

job control program

برنامه کنترل برنامه

job control statement

جمله ی کنترل کار جمله ای که به زبان کنترل کار ( JCL ) نوشته شده و همچنین یک جنبه از کار را تعریف کند ، جمله کنترل برنامه ، جمله کنترل کار ، جمله کنترل کار جمله کنترل برنامه ، جمله کنترل کار (برنامه)

job control system

سیستم کنترل کار

job definition

تعریف برنامه

job input stream

مسیل ورودی برنامه

job management

مدیریت برنامه

job name

نامه برنامه ، نام برنامه

job number

شماره کار شماره ی شناسایی تخصیص یافته به یک کار ( برنامه کامپیوتری )

job output stream

مسیل خروجی برنامه

job processing

[پردازش وظیفه ای] نوعی عملیات کامپیوتری که در آن ، مجموعه ای از وظایف متشکل از اموری که گروههای محاسباتی را شکل میدهند ، بطور متوالی پردازش میشوند

job queue

صف برنامه ، صف کار ، صف کار صف برنامه

job scheduling

زمانبندی کار

job schedulr

زمان بند برنامه

job statement

حکم برنامه

job step

مرحله برنامه ، گام برنامه ، گام برنامه مرحله برنامه

job stick

دسته فرمان ، سکان هدایت ، دسته بازی

job stream

مسیل برنامه ها ، مسیل عملیات ، ورودی برای سیستم عامل ، مسیل عملیاتR> ، ورودی برای سیستم عامل مسیل عملیات مسیل برنامه ها

job to job transition

فرآیند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به آ« و آماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص ، فرایند جستجوی یک برنامه و فایل های مربوط به ان و اماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص ، فرآیند جستجوی یک برنامه و فایل های مربوط به آن و آماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص

job turnaround

مدت زمان کار مدت زمان سپری شده از هنگام ارائه ی یک کار به کامپیوتر تا رسیدن کار چاپ شده به صاحب کار ، مدت زمان برنامه ، مدت زمان کار ، مدت زمان کار مدت زمان برنامه ، مدت زمان کار (برنامه)

round-robin scheduler

زمان بند نوبت گردشی

scheduler

زمانبند

task scheduler

نرم افزاری که برنامه ای را در زمانی معین پخش می کند

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی job scheduler

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی job scheduler

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما