معنی pitch ( monitor )

مهندسی كامپيوتر و IT
pitch ( monitor )
نگاه کنید به dot pitch
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی pitch ( monitor )
analog monitor
مونیتور قیاسی ؛ مونیتور آنالوگ ، مونیتور آنالوگ مونیتور قیاسی
automonitor
ثبت کننده عملیات کامپیوتر ، برنامه کامپیوتری که وظایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت می کند ، قابلیت کنترل مداوم وضعیت محیط داخلی خود یک سیستم
bandwidth monitor
برنامه‌ای رایگان برای نمایش میزان ارسال و دریافت فایل از اینترنت به صورت روزانه ، هفتگی و ماهانه با قابلیت محدود کردن پهنای باند href'http://www lp23 com/files/Bandwidth%20Monitor%20v1 45 exe'>http://www lp23 com
color monitor
مونیتور رنگی ، صفحه نمایش رنگی ، مونیتور رنگی صفحه نمایش رنگی ، صفحه نمایش رنگی مونیتور رنگی
composite color monitor
مونیتور رنگی مرکب
digital monitor
مونیتور رقمی
hardware monitor
مبصر سخت افزاری ، [ناظر سخت افزاری] مداری که عملیات سیستم سخت افزاری‎/ نرم افزاری را تحت نظارت قرار میدهد ناظر سخت افزاری میتواند علت اشکالات اساسی را بیابد ، در حالی که ناظر نرم افزاری که اشکال زدا (‎debugger) نامیده میشود ، چنین قابلیتی ندارد
landscape monitor
صفحه راست ، [مونیتور افقی] مونیتوری که پهنای آن بیشتر از ارتفاع آن است پهنای مونیتورهای افقی معمولا ‎ 33 درصد بیشتر از ارتفاع آنهاست یعنی تقریبا به نسبت صفحه تلویزیون معمولی مقایسه کنید با ‎ full-page display ، ‎ portrait monitor
monitor
صفحه نمایش ، دیده بانی کردن ، مبصر نمایشگر ، مونیتور ، صفحه نمایش تصویر یک برنامه کنترلی ، مانیتور ، ظاهر 1 برنامه ی کامپیوتری که فعالیت سایر برنامه ها را نظارت می کند 2 دستگاهی شبیه به مجموعه تلویزیون که علائم ویدیویی را از کامپیوتر گرفته و اطلاعات را بر روی صفحه ی خود نشان می دهد هر پیشرفتی در ویدیوی کامپیوتری نیاز به نوع جدیدی مانیتور دارد مثلاً super VGA نیاز به مانیتوری دارد که بتواند از نرخهای اسکن بیشتری نسبت یه کارتهای معمولی VGA استفادهکند به همین دلیل ، نوع کاملاً متفاوتی از مانیتور را لازم دارد که عمدتاض توسط کامپیئترهای pc به کار می رفت برخی از انواع مانیتورهایی که با کامپیوترها به کار میرفتند عبارتند از : مانیتورهای شبیه تلویزیون composite video ، مانیتورهای تک رنگ ( موتوکروم ) TTL که تصویر را بسیار واضح ارائه داده و سیگنالهای ولتاژی مدارهای مجتمع TTL را قبول می کنند مانیتورهای رنگی RGB که سیگنالهای دیجیتالی را برای قرمز ، سبز و آبی ، بر روی سیمهای جداگانه ای می پذیرند مانیتورهای رنگی آنالوککه با ترکیب رنگهای قرمز ، سبز ، آبی در آنها تعداد بیشتری از رنگهای به وجود می اید مانیتورهای multisync که وقتی در حالتهای ویدیویی گوناگونی قرار دارند می توانند با نرخهای متفاوتی صفحه را اسکن کنند نگاه کنید به dot pitch , supper VGA , VGA, eyeglasses for computer users , modes ( BM pc , video ، نمایشگر وسیله ای که تصاویر تولید شده بهوسیله آداپتور ویدیویی کامپیوتر با آن به نمایش در می آید مونیتور بهوسیله کابلی به آداپتور ویدیویی متصل می شود ، [مونیتور ، نمایشگر] وسیله ای که تصاویر تولید شده به وسیله آداپتور ویدئویی کامپیوتر روی آن به نمایش درمیآید مونیتور به وسیله کابلی به آداپتور ویدئویی متصل میشود نیز نگاه کنید به ‎ CRT ، پایشگر ، نمایشگر
monochrome monitor
نمایشگر تک رنگ ، مونیتور تک رنگ ، مانیتور تک رنگ ( مونوکروم ) صفحه ی کامپیوتری که فقط قادر به نمایش یک رنگ است امروزه با آنکه مانیتورهای تک رنگ به تدریج از رده خارج می شوند اما تصویر آنها نسبت به مانیتورهای رنگی واضح تر و روشن تر است این نوع مانیتورها چشم را نیز خسته نمی کنند ، مونیتور تک رنگ نمایشگر تک رنگ
motherboard monitor
برنامه ای برای نمایش عملیات مادربرد
multisync monitor
مونیتور همزمانی چندگانه ، [نشان دهنده مولتی سینک] مونیتوری که میتواند به محدوده وسیعی از درجات همگام سازی افقی و عمودی پاسخ بدهد چنین مونیتوری با آداپتورهای ویدئویی متنوعی قابل استفاده میباشد زیرا بطور اتوماتیک خودش را با درجه همگام سازی سیگنال تنظیم میکند
operating system monitor
مبصر سیستم عامل
performance monitor
برنامه ای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری می کند ، برنامه ای که سطوم خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری می کند ، [ناظر عملکرد] روند یا برنامه ای که عملکرد ابزارها و روندهای مختلف سیستم را تحت نظارت قرار داده و اطلاعاتی را در مورد آنها ثبت میکند
pitch
پهنای کاراکترها در هر اینچ واحد سنجش تعداد کاراکترهای هم عرض در هر اینچ اگر پهنای کاراکترها ثابت باشند این تعداد در واحد اینچ ثابت است اما اگر متفاوت باشند ( مانند Im ) فقط می توان متوسط تعداد کاراکترها را در هر اینچ بیان کرد ، پرتاب کردن ؛ درجه ؛گام ؛ سنجش تعداد دخشه ؛ تراکم کاراکترها روی یک خط چاپ شده ، واحدی برای سنجش تعدا کاراکترها (حروف هم عرض) در هر اینچ افقی می باشد به عنوان مثال ، 10 pitchبه این مفهوم است که در هر اینچ خط ده کاراکتر جای می گیرد ، واحدی برای سنجش تعداد کاراکترها (حروف هم عرض) در هر اینچ افقی میباشد به عنوان مثال ، ده ‎ pitch به این مفهوم است که در هر اینچ خط ، ده کاراکتر جای میگیرد در شمارش این کاراکترها ، فواصل بین آنها نیز در نظر گرفته میشوند به عنوان مثال ، در مجموعه حروفی که واحد ‎pitch آنها ‎ 10 است ، هر کاراکتر به همراه فاصله خالی بدنبال آن عرضی معادل یک دهم اینچ دارد در مجموعه حروف نسبی ، اندازه آنها معمولا به نقطه بیان میشود که به جای عرض ، طول حروف را مشخص میسازد در واحد ‎ pitch هر چه عدد مربوطه بیشتر باشد ، حروف کوچکترند ، در حالی که در واحد نقطه ، هر چه عدد مربوطه بیشتر باشد حروف نیز بزرگتر خواهند بود مقایسه کنید با ‎ ; point نیز نگاه کنید به ‎ character per inch
portrait monitor
[مونیتور عمودی] مونیتوری که ارتفاع صفحه نمایش آن بیشتر از پهنای آن است نسبت ارتفاع و پهنای این صفحه نمایش معمولا به نسبت کاغذهای ‎ 8/5 در ‎ 11 اینچی است کاربرانی که با برنامه های کاربردی نشر کامپیوتری کار میکنند ، اغلب این نوع مونیتورها را ترجیح میدهند مقایسه کنید با ‎landscape ‎ monitor
rcb monitor
مونیتور مونیتور قرمز سبز ، آبی RGB
red green blue monitor
مانیتور قرمز - سبز - ابی ، مانیتور قرمز-سبز آبی ، مانیتور قرمز ‎ - سبز ‎ - آبی
rgb monitor
نمایشگری که هر سیگنال را به صورت رنگی جداگانه (قرمز و سبز و آبی) دریافت می کند ، مانیتور RGB - مانیتوری رنگی که از سیگنالای جداگانه برای سه زنگ اصلی ( قرمز ، سبز و آبی ) استفاده می کند بر خلاف composite video نگاه کنید به analog monitor ، مونیتور قرمز ، سبز ، آبی مونیتور ‎RGB
software monitor
برنامه ای که برای اهداف سنجش بکار می رود
ttl monochrome monitor
مونوکروم تک رنگ ttl نوعی مانیتور که در آغاز دهه ی 80 با اداپتور نمایش IBM MDA به کار می رفت نگاه کنید به MONITOR
video monitor
مونیتور بصری؛ مانیتور تصویری ، مانیتور تصویری مونیتور بصری

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن